خبرورزشی/مهدی توتونچی؛ «آنچه شما خواستهاید» ؛ این دقیقاً همانی بود که سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته، ۴ تیم حاضر در نیمهنهایی لیگ قهرمانان برایمان رقم زدند. فینال تمام انگلیسی لیگ قهرمانان اروپا در وندا متروپولیتانو، فقط گوشه کوچکی از اتفاقاتی است که سهشنبه شب و چهارشنبه شب در قاره اروپا رقم خورد.
«هرگز، نگو هرگز!» ؛ لیورپول بدون صلاح، فیرمینو و کیتا وارد زمین بازی با بارسلونا شد. آنها در بازی رفت با ۳ گل شکست خورده بودند و کمتر یا اصلاً هیچکس به فینالیست شدنشان امیدی نداشت. همه آنهایی که به آنفیلد آمده بودند، برای تشکر از پسران کلوپ حضور داشتند تا بابت نمایشهای یک فصل تقدیر کنند ولی جشنواره بندر، مسی و یارانش را گرفتار کرد. لیورپول از دقیقه ۷ شروع به زدن گل کرد و تا ۱۰ دقیقه به پایان، این فستیوال را ادامه داد تا به خواسته اش برسد.
«بدل» ؛ فنی که تاتنهام علیه آژاکس استفاده کرد. تیم تن هاگ برابر یوونتوس و رئالمادرید از این حربه استفاده کرد و به نیمهنهایی رسید. آنها، اما در خانهشان اسیر «بدل» تاتنهام شدند و در یک نیمه، همه چیز را از دست دادند.
«هیس» ؛ این بهترین جواب است برای کسانی که هنوز فکر میکنند فوتبال را میتوان در قالبهای ریاضی داخل کرد و برایش فرمول نوشت و پیشبینی اش کرد. بارسلونا بعد از پیروزی ۳ بر صفر خانگی در بازی رفت و آژاکس بعد از پیروزی یک بر صفر بیرون از خانه برابر تاتنهام، برگزارکننده فینال این فصل لیگ قهرمانان بودند ولی فوتبال، تابعی است که دامنه و بردش سنخیتی با ریاضی ندارد؛ حالا تاتنهام و لیورپول در فینال هستند.
«ستاره» ؛ شاید شرط لازم برای بردن باشد ولی کافی نیست. لیورپول بدون صلاح، فیرمینو و کیتا به فینال رسید و بارسلونا با مسی و سوارس نتوانست. تاتنهام در شبی معجزه کرد که هری کین روی سکوها حضور داشت. دیوک اوریگی حتی انتخاب دوم کلوپ هم نبود و بعد از فیرمینو و استوریج قرار داشت ولی از فرصت حضور برابر بارسا استفاده کرد همانطور که اندک دقایق بازی در شهرآورد رفت مرسی ساید را غنیمت شمرد. واینالدوم برای نشان دادن خشم خود از کلوپ که بازی اش نداده، دو گل زد تا به داخلیها یاد بدهد جواب کتمان کردن قابلیتها، نشان دادن آنهاست نه قهر کردن! لوکاس مورا، هری کین نبود و سون هم نیست، اما با یک هتتریک جادویی در تنها ۴۵ دقیقه، حالا ابرستاره تاتنهامیهاست.
«نبوغ» ، را میتوان در چهره کلوپ و پوچتینو دید. وقتی رابرتسون مصدوم و بین دو نیمه تعویض شد، گزینههای دمدستی حضور میلنر در سمت چپ خط دفاع، بازی دادن به جو گومز و بردن آرنولد به سمت چپ و یا استفاده از مورنو بود ولی ناگهان واینالدوم به زمین آمد. ستارهای که در ۲ دقیقه، دو گل زد و ناگهان لیورپول به برابری رسید. چه کسی فکر میکرد به زمین آمدن یورنته در ابتدای نیمه دوم، نوع بازی تاتنهام را تا این حد ترمیم کند؟ با حضور او، سون به جایی رفت که عاشقش بود، لوکاس مورا به فضایی که نیاز داشت، دست پیدا کرد و دله الی آزاد شد.
«پایان» ؛ این عبارت در نیمهنهایی فقط برای والورده استفاده میشود. مردی که در دو فصل اخیر ثابت کرده حداقل در لیگ قهرمانان، عیار لازم برای نشستن روی نیمکت بارسا را ندارد. کاغذها جایی در فوتبال نداشته و ندارند ولی بارسا روی همین کاغذ هم باید در فینال مادرید حضور داشته باشد. والورده حالا در یک قدمی در خروج است و شاید تن هاگ یا آلگری جایش را در نوکمپ بگیرند.
«تاریخ، تکرار میشود» ؛ احتمالاً، بله! ۷ میبود که بارسا برابر استوا بخارست در فینال جام باشگاههای اروپا قرار گرفت و در حالی که همگان داشتند نوع رژه آنها بعد از بالا بردن جام قهرمانی را تصور میکردند، کاپ فتح به رومانی ارسال شد و دوباره ۷ میبود که همگان در حال تصور نوع بازی و چیدمان بارسا در فینال مادرید بودند که لیورپول وارد متروپولیتانو شد.
با آنچه در ۷ و ۸ میدر لیگ قهرمانان رقم خورد، یک جمله اساطیری دوباره روی زبان همه افتاده است: «چیه این فوتبال!»
«هرگز، نگو هرگز!» ؛ لیورپول بدون صلاح، فیرمینو و کیتا وارد زمین بازی با بارسلونا شد. آنها در بازی رفت با ۳ گل شکست خورده بودند و کمتر یا اصلاً هیچکس به فینالیست شدنشان امیدی نداشت. همه آنهایی که به آنفیلد آمده بودند، برای تشکر از پسران کلوپ حضور داشتند تا بابت نمایشهای یک فصل تقدیر کنند ولی جشنواره بندر، مسی و یارانش را گرفتار کرد. لیورپول از دقیقه ۷ شروع به زدن گل کرد و تا ۱۰ دقیقه به پایان، این فستیوال را ادامه داد تا به خواسته اش برسد.
«بدل» ؛ فنی که تاتنهام علیه آژاکس استفاده کرد. تیم تن هاگ برابر یوونتوس و رئالمادرید از این حربه استفاده کرد و به نیمهنهایی رسید. آنها، اما در خانهشان اسیر «بدل» تاتنهام شدند و در یک نیمه، همه چیز را از دست دادند.
«هیس» ؛ این بهترین جواب است برای کسانی که هنوز فکر میکنند فوتبال را میتوان در قالبهای ریاضی داخل کرد و برایش فرمول نوشت و پیشبینی اش کرد. بارسلونا بعد از پیروزی ۳ بر صفر خانگی در بازی رفت و آژاکس بعد از پیروزی یک بر صفر بیرون از خانه برابر تاتنهام، برگزارکننده فینال این فصل لیگ قهرمانان بودند ولی فوتبال، تابعی است که دامنه و بردش سنخیتی با ریاضی ندارد؛ حالا تاتنهام و لیورپول در فینال هستند.
«ستاره» ؛ شاید شرط لازم برای بردن باشد ولی کافی نیست. لیورپول بدون صلاح، فیرمینو و کیتا به فینال رسید و بارسلونا با مسی و سوارس نتوانست. تاتنهام در شبی معجزه کرد که هری کین روی سکوها حضور داشت. دیوک اوریگی حتی انتخاب دوم کلوپ هم نبود و بعد از فیرمینو و استوریج قرار داشت ولی از فرصت حضور برابر بارسا استفاده کرد همانطور که اندک دقایق بازی در شهرآورد رفت مرسی ساید را غنیمت شمرد. واینالدوم برای نشان دادن خشم خود از کلوپ که بازی اش نداده، دو گل زد تا به داخلیها یاد بدهد جواب کتمان کردن قابلیتها، نشان دادن آنهاست نه قهر کردن! لوکاس مورا، هری کین نبود و سون هم نیست، اما با یک هتتریک جادویی در تنها ۴۵ دقیقه، حالا ابرستاره تاتنهامیهاست.
«نبوغ» ، را میتوان در چهره کلوپ و پوچتینو دید. وقتی رابرتسون مصدوم و بین دو نیمه تعویض شد، گزینههای دمدستی حضور میلنر در سمت چپ خط دفاع، بازی دادن به جو گومز و بردن آرنولد به سمت چپ و یا استفاده از مورنو بود ولی ناگهان واینالدوم به زمین آمد. ستارهای که در ۲ دقیقه، دو گل زد و ناگهان لیورپول به برابری رسید. چه کسی فکر میکرد به زمین آمدن یورنته در ابتدای نیمه دوم، نوع بازی تاتنهام را تا این حد ترمیم کند؟ با حضور او، سون به جایی رفت که عاشقش بود، لوکاس مورا به فضایی که نیاز داشت، دست پیدا کرد و دله الی آزاد شد.
«پایان» ؛ این عبارت در نیمهنهایی فقط برای والورده استفاده میشود. مردی که در دو فصل اخیر ثابت کرده حداقل در لیگ قهرمانان، عیار لازم برای نشستن روی نیمکت بارسا را ندارد. کاغذها جایی در فوتبال نداشته و ندارند ولی بارسا روی همین کاغذ هم باید در فینال مادرید حضور داشته باشد. والورده حالا در یک قدمی در خروج است و شاید تن هاگ یا آلگری جایش را در نوکمپ بگیرند.
«تاریخ، تکرار میشود» ؛ احتمالاً، بله! ۷ میبود که بارسا برابر استوا بخارست در فینال جام باشگاههای اروپا قرار گرفت و در حالی که همگان داشتند نوع رژه آنها بعد از بالا بردن جام قهرمانی را تصور میکردند، کاپ فتح به رومانی ارسال شد و دوباره ۷ میبود که همگان در حال تصور نوع بازی و چیدمان بارسا در فینال مادرید بودند که لیورپول وارد متروپولیتانو شد.
با آنچه در ۷ و ۸ میدر لیگ قهرمانان رقم خورد، یک جمله اساطیری دوباره روی زبان همه افتاده است: «چیه این فوتبال!»