۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

علی‌رغم تمام فرافکنی‌ها و جیغ و غوغای اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل و کارشناسان مغرض و بادنجان دورقاب‌چین و قلم‌زنان باندباز و مواجب‌بگیر، وینفرد شفر استقلال را قهرمان واقعی این دوره لیگ برتر کرد.

اگر گل‌های کاملا صحیح استقلال به پدیده در دور رفت و به صنعت نفت در دور برگشت را به حساب آوریم، استقلال با کسب ۶۱ امتیاز و تفاضل گل بهتر قهرمان لیگ برتر بود. البته اشتباهات داوری در مورد همه تیم‌ها صدق می‌کند و کمتر تیمی را می‌توان یافت که از این اشتباهات لطمه ندیده باشد ولی اینکه گل صحیح به‌ثمررسیده را مردود اعلام کنند و نتیجه مسابقه را تغییر دهند با اشتباه در مورد جریمه پنالتی متفاوت است. اعلام پنالتی به منزله باز کردن دروازه تیم خاطی نیست بلکه محرومیت تیم مقابل از شانس بالای گل زدن است.

در قلب و وجدان من، استقلال قهرمان واقعی این دوره لیگ برتر شد و در وجدان بیدار فوتبال‌دوستان هم باید چنین باشد. تیمی که وینفرد شفر آن را از خمودگی و عادت به شکست دگرگون کرد و آن را قهرمان کرد. تیمی که تحت هدایت وی از بحران‌های فروپاشی تیم و سقوط شکل تیمی چندین بار عبور کرد و باز به کورس قهرمانی بازگشت و در نهایت با سوت و پرچم داور از قهرمانی منع شد. اما مدیرعامل و باندبازهای رسانه‌ای و هیئت مدیره دغل‌باز با جنجال و غوغا و به بهانه باخت در دربی و مشهد به دستاوردهای او هجوم برده و در نهایت بی‌احترامی به تلاش این مربی، وی را اخراج کردند تا منافع شخصی و گروهی خود را تامین کنند و دست آخر هم فرهاد مجیدی تازه‌کار را سر مربی تیم استقلال کردند.

پست‌های جنجالی فرهاد مجیدی در اینستاگرام، اخراج از زمین در سومین حضور خود به عنوان سرمربی و محرومیت از همراهی تیم در آخرین بازی لیگ نشان از عدم آمادگی و پختگی وی برای هدایت تیم استقلال دارد.

البته همه این‌ها نباید سرپوشی بر ضعف‌های فردی و مدیریتی و اشتباهات مهلک شفر در بازی‌های حساس باشد ولی از منظر آمار (مالکیت توپ، درصد پاس صحیح، تعداد گل‌های زده و خورده) استقلال سال‌ها بود که به این خوبی نبود. اگر بهانه برای رفتار زننده و خجلت‌آور باشگاه رفع این ضعف‌ها و اشتباهات و پیشرفت بیشتر تیم بود، باز هم وی شایسته چنین رفتاری نبود و از آن بدتر انتخاب فرهاد مجیدی نه تنها نویدبخش فائق آمدن بر این کاستی‌ها نیست، بلکه حضور کوتاه‌مدت وی در نیمکت استقلال حاشیه‌ساز و جنجال‌آفرین بوده است.

 گرانی ارز و اقتصاد بی‌رمق و فساد و سوءمدیریت یک واقعیت عینی و ملموس در کشور ماست که فوتبال حرفه‌ای هم بالطبع از آن مصون نیست و باید با واقع‌بینی از این بحران گذر کرد. اما معلوم نیست که استقلال از زبان یکی از ارگان‌های حکومتی سخن می‌گوید که همگی را به ریاضت و مقاومت می‌خواند (البته نه همه را) یا یک باشگاه حرفه‌ای متکی بر ده‌ها میلیون هوادار که از نگاه آن‌ها مدعی و مدافع قهرمانی است و علاوه بر آن می‌بایستی بعد از دهه‌ها ستاره سوم آسیا را به ارمغان آورد. البته که باید کاهش هزینه‌ها را در شرایط سخت اقتصادی مد نظر قرار داد ولی در کنار حفظ موقعیت و بازار و قرارگیری جلوتر از رقیبان به هنگام بازگشت شرایط مساعد. تجویز نسخه آزمون و خطا و یا آموزش در حین کار در چنین شرایطی برای استقلال یک اشتباه راهبردی و خطرآفرین است.

اتکا به کاریزمای سرمربی به خودی خود دیگر کارساز نیست. سر مربی نه تنها باید تا اندازه‌ای از کاریزما در بین بازیکنان برخوردار باشد بلکه می‌بایستی احترام و اعتماد آن‌ها را نسبت به دانش و تجربه خود کسب نماید و این اطمینان را در وجود آن‌ها ایجاد نماید که می‌توانند از وجود او بهره برده و هم بازیکن بهتری شوند و هم تیم بهتری را شاهد باشند. به صرف خارجی بودن مربی هیچ چیزی در استقلال بهبود نمی‌یابد و به دلیل به صرفه بودن انتخاب نیز همچنین. اگر در ایران مربی توانمندی وجود داشت که می‌توانست نویدبخش موفقیت استقلال باشد، مطمئن باشید که چشم همه هواداران را تاکنون به خود جلب کرده بود و از جان و دل نام او را فریاد می‌زدند. از نگاه من هیچ چیزی افتخارآفرین‌تر از هدایت یک تیم موفق توسط یک مربی صاحب سبک ایرانی نیست و اگر چه کورسوی امیدی در افق فوتبال ایران نمایان شده ولی هنوز به زمان و دانش و تجربه بیشتر نیاز است.

* ارسالی از خلیل مهاجر

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی