خبرورزشی/اردشیر لارودی: ١- هندسه بازى لیورپول-تاتنهام را دیدید؟ شکستپذیری و بیجربزه بودن و زبان گویا نداشتن مربى تاتنهام را ملاحظه کردید؟
آیا نقش پنهانى محمد صلاح که از عوامل مهم و مؤثر مهندسى بازی بود، نظرتان را جلب کرد؟
در مورد دیوار گوشتى لیورپول که توسط دفاع قدبلند و سرزنهاى آسمانخراشگونه این تیم، به رهبرى ویرژیل فاندایک بدون اشتباه عمل کردند، چه نظرى دارید؟ آیا این سبک دفاع کردن که همواره چهار مدافع را روبهروى مهاجمان «اسیر» شده تاتنهام قرار مىداد، عین نامردى و کمال مهندسى بازى، نبود؟ و آیا بازى ندادن به «لوکاس مورا» ى برزیلى، جفا و خطا و کمال بىمعرفتى در حق لندنىهاى بازى فینال لیگ قهرمانان اروپا، نباید به حساب بیاید؟
مربى نگو، ماست کیسهاى
٢- لیورپول مسابقه را برد، آن هم در حالی که بازى ٩٧ دقیقه دست ما بود! -و ما یعنى تیم تاتنهام! - لیورپول، یک گل در دقیقه دوم بازى، روى پنالتى زد، یک گل هم در دقیقه ٨٨، روى پرس حریف، در پى اعمال فشار روى خط دفاع حریف، آن هم در پى یک ضربه کرنر که اصلاً باید از چرخه بازى حذفش کرد!
یورگن کلوپ، با تمام وجود مىخندد و پوچتینو، در کمال «ماست صفتى» جلو مىرود و با آن جلیقه همرنگ کت و شلوارش، هم تبریک مىگوید و هم صورت کلوپ آلمانى را مىبوسد! ببازى و ببوسى؟ ببازى و تبریک بگویى؟ ببازى و روى اعصاب تماشاگران، راه نروى؟ اوج خفت را پذیرفتن! اوج نامربى بودن را نمایش دادن! یعنى، آدم باید ببازد و براى حریف برنده، خوب بخواهد؟ پس «تیر کردن» تماشاگران خودى چه مىشود؟ پس چگونه مردم عاشق را، به جان تیر و تختههاى ورزشگاه انداخت؟ باعث ایجاد دعوا شدن! ورزشگاه را به آشوب کشیدن! جنگ هفتاد و دو ملت راه انداختن!
داورى هندسى
٣- هندسه بازى، از اول هم نهادینه شده بود! داوران که در ثانیه ٢٥ پنالتى گرفتند، آیا وضعیت عادى داشتند؟
پنالتى محمد صلاح، آیا با تکان خوردن پاى ضربه او و تکان نخوردن پاى تکیه اش، به ثمر نرسید؟ پس چرا آقاى ناداور که مأمور بود و معذور هم مىنمود، کارى انجام نداد؟ چرا یورگن کلوپ، به تعویضهاى تیمبیچارهکن، دست نزد؟
چرا گلر برزیلى تیم لیورپول، حتى یکبار هم غلط حرکت نکرد؟ چرا از هرى کین و دله على و بقیه تاتنهامىها، کارى بر نیامد؟ هوگو لوریس، چرا یکدهم آلیسون توپ نگرفت؟ چرا عوامل اجرایى مسابقه، در قالب آدمهاى بىطرف ظاهر شدند؟
مهندسى بازى، شامل تماشاگران هم شده بود! با بىمعرفتهاى «تریپ» فوتبالدوستى به خود گرفته برخلاف گذشتهها، تیم بازنده خود را -تاتنهام هاتسپرز را- از ته دل تشویق کردند!
... شما مىدانید که اینجور بازىها، تو کت من نمىرود! بازى باید «خوندار» باشد!
آیا نقش پنهانى محمد صلاح که از عوامل مهم و مؤثر مهندسى بازی بود، نظرتان را جلب کرد؟
در مورد دیوار گوشتى لیورپول که توسط دفاع قدبلند و سرزنهاى آسمانخراشگونه این تیم، به رهبرى ویرژیل فاندایک بدون اشتباه عمل کردند، چه نظرى دارید؟ آیا این سبک دفاع کردن که همواره چهار مدافع را روبهروى مهاجمان «اسیر» شده تاتنهام قرار مىداد، عین نامردى و کمال مهندسى بازى، نبود؟ و آیا بازى ندادن به «لوکاس مورا» ى برزیلى، جفا و خطا و کمال بىمعرفتى در حق لندنىهاى بازى فینال لیگ قهرمانان اروپا، نباید به حساب بیاید؟
مربى نگو، ماست کیسهاى
٢- لیورپول مسابقه را برد، آن هم در حالی که بازى ٩٧ دقیقه دست ما بود! -و ما یعنى تیم تاتنهام! - لیورپول، یک گل در دقیقه دوم بازى، روى پنالتى زد، یک گل هم در دقیقه ٨٨، روى پرس حریف، در پى اعمال فشار روى خط دفاع حریف، آن هم در پى یک ضربه کرنر که اصلاً باید از چرخه بازى حذفش کرد!
یورگن کلوپ، با تمام وجود مىخندد و پوچتینو، در کمال «ماست صفتى» جلو مىرود و با آن جلیقه همرنگ کت و شلوارش، هم تبریک مىگوید و هم صورت کلوپ آلمانى را مىبوسد! ببازى و ببوسى؟ ببازى و تبریک بگویى؟ ببازى و روى اعصاب تماشاگران، راه نروى؟ اوج خفت را پذیرفتن! اوج نامربى بودن را نمایش دادن! یعنى، آدم باید ببازد و براى حریف برنده، خوب بخواهد؟ پس «تیر کردن» تماشاگران خودى چه مىشود؟ پس چگونه مردم عاشق را، به جان تیر و تختههاى ورزشگاه انداخت؟ باعث ایجاد دعوا شدن! ورزشگاه را به آشوب کشیدن! جنگ هفتاد و دو ملت راه انداختن!
داورى هندسى
٣- هندسه بازى، از اول هم نهادینه شده بود! داوران که در ثانیه ٢٥ پنالتى گرفتند، آیا وضعیت عادى داشتند؟
پنالتى محمد صلاح، آیا با تکان خوردن پاى ضربه او و تکان نخوردن پاى تکیه اش، به ثمر نرسید؟ پس چرا آقاى ناداور که مأمور بود و معذور هم مىنمود، کارى انجام نداد؟ چرا یورگن کلوپ، به تعویضهاى تیمبیچارهکن، دست نزد؟
چرا گلر برزیلى تیم لیورپول، حتى یکبار هم غلط حرکت نکرد؟ چرا از هرى کین و دله على و بقیه تاتنهامىها، کارى بر نیامد؟ هوگو لوریس، چرا یکدهم آلیسون توپ نگرفت؟ چرا عوامل اجرایى مسابقه، در قالب آدمهاى بىطرف ظاهر شدند؟
مهندسى بازى، شامل تماشاگران هم شده بود! با بىمعرفتهاى «تریپ» فوتبالدوستى به خود گرفته برخلاف گذشتهها، تیم بازنده خود را -تاتنهام هاتسپرز را- از ته دل تشویق کردند!
... شما مىدانید که اینجور بازىها، تو کت من نمىرود! بازى باید «خوندار» باشد!