به گزارش خبرورزشی، ایران-کرهجنوبی؛ کمی به ذهن خود فشار بیاورید. احتمالاً به سختی آخرین باخت ایران را مقابل آنها به یاد میآورید. آن بازی به سال ۲۰۱۱ بازمیگردد. شبی که میتوانستیم برنده باشیم ولی باختیم. تیم ایران با افشین قطبی در جام ملتهای قطر و در وقتهای اضافه با یک شوت، به کره باخت. بعد از آن حذف، باور کرده بودیم دیگر کره دستنیافتنی است. با حضور کیروش، اما بازیهای رؤیایی ایران مقابل کره آغاز شد. ابتدا بازی مهرماه ۹۱؛ دیداری سخت. مسعود شجاعی در اوایل نیمه دوم از زمین بازی اخراج شد. اگر میباختیم رؤیای صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ نقش برآب میشد. کره حمله میکرد و توپ را به تیر میکوبید. در چشم بههم زدنی، اما آتش، بهشت شد. سانتر اشکان دژاگه، دخالت آندو، برگشت توپ جلوی پای نکونام و گل. کاپیتان وقت تیم ملی همیشه درباره آن گل یک حرف میزند: «بازی گره خورده بود. فقط مردم را روی سکوها میدیدیم که ناراحتند. آن شب فقط نمیخواستیم طرفداران با ناراحتی بروند. به خاطر همین آن توپ را که دیدم، بدون اتلاف وقت شوتم را زدم. راستش درباره بعد از گل چیز زیادی یادم نیست. فقط مردم را میدیدم که بالا و پایین میپرند. نمیدانم این حس را چطور توضیح دهم. واقعاً خاص بود و فراموشنشدنی.»
گوچی: یادم نیست...
تقویم جلوتر رفت. یعنی تقریباً ۶ ماه بعد از آن بازی. اولسان، خاک کرهجنوبی، آخرین بازی مقدماتی جام جهانی. سرمربی کره میگوید دوست دارد ازبکستان همراه با آنها به جام جهانی برود. او به ایرانیها توهین میکند. حالا ما هستیم و هزاران کرهای. ورزشگاه آماده یک بازی تاریخی و صعودی تاریخیتر است. دقیقه ۶۰ بازی، اما یک فرار برای همیشه در ذهن قوی فوتبال میماند. فرار رضا قوچاننژاد. یک شوت فوق العاده زیبا. از رضا درباره آن لحظه که میپرسیم جوابمان را اینطور میدهد: «راستش یادم نیست بعد از گل چه اتفاقی افتاد. میخواستم خوشحالی کنم، بچهها من را گرفتند. یک بار دیگر شادی من را بعد از گل نگاه کنید. همه بازیکنان در زمین هستند. حتی قبل از اینکه گل را بزنم، سه نفر از نیمکتنشینها آماده بودند وارد زمین شوند. این یعنی همدلی. راستش آن شب نفهمیدم چه گلی زدم. بعداً بیشتر فهمیدم. یک وقتهایی ویدئوی گلم به کرهجنوبی را میبینم و خاطراتم زنده میشود.» از رضا میپرسیم این گل چه چیز ویژهای برایت داشت؟ لبخندی میزند و جواب میدهد: «همین که مردم ایران در همه جای دنیا من را میبینند و هر کدام داستانی درباره گلم و آن شبشان تعریف میکنند، برایم یک چیز ویژه است.»
سردار ایرانی مقابل کره
کمتر از یک سال بعد، دوباره قصه تازهای درباره ایران و کره نوشته میشود. این بار نویسنده «سردار آزمون» است. شماره بیستی که واقعاً ۲۰ است. کاشته نکونام به تیر دروازه میخورد. در بازگشت سردار ظاهر میشود و توپ را به تور میچسباند. این ضربه سر برد سوم را رقم میزند. هر چند در دیداری دوستانه.
دوباره تقویم ورق میخورد. کرهایها با توپ پر به آزادی برمیگردند. به ورزشگاهی که انگار برایشان طلسم شده است، فارغ از اینکه هنوز نمیدانند ایران یک تیم قدرتمند دارد و یک «سردار» قهرمان. برای رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، این بازی حیاتی است. رامین رضاییان از راست به تو میزند و با یک پاس زمینی سردار را در موقعیتی سخت قرار میدهد. آزمون، اما با یک ضربه فوق العاده دروازه کره را باز میکند. این یعنی برد چهارم. در بازی برگشت در کره هم دو تیم مساوی میکنند تا ایران صعودش را به عنوان تیم صدرنشین گروه کامل کند.
حالا امروز همه منتظر یک برد دیگر هستند و یا حداقل منتظرند، ایران نبازد و این رکورد شیرین را حفظ کند...
گوچی: یادم نیست...
تقویم جلوتر رفت. یعنی تقریباً ۶ ماه بعد از آن بازی. اولسان، خاک کرهجنوبی، آخرین بازی مقدماتی جام جهانی. سرمربی کره میگوید دوست دارد ازبکستان همراه با آنها به جام جهانی برود. او به ایرانیها توهین میکند. حالا ما هستیم و هزاران کرهای. ورزشگاه آماده یک بازی تاریخی و صعودی تاریخیتر است. دقیقه ۶۰ بازی، اما یک فرار برای همیشه در ذهن قوی فوتبال میماند. فرار رضا قوچاننژاد. یک شوت فوق العاده زیبا. از رضا درباره آن لحظه که میپرسیم جوابمان را اینطور میدهد: «راستش یادم نیست بعد از گل چه اتفاقی افتاد. میخواستم خوشحالی کنم، بچهها من را گرفتند. یک بار دیگر شادی من را بعد از گل نگاه کنید. همه بازیکنان در زمین هستند. حتی قبل از اینکه گل را بزنم، سه نفر از نیمکتنشینها آماده بودند وارد زمین شوند. این یعنی همدلی. راستش آن شب نفهمیدم چه گلی زدم. بعداً بیشتر فهمیدم. یک وقتهایی ویدئوی گلم به کرهجنوبی را میبینم و خاطراتم زنده میشود.» از رضا میپرسیم این گل چه چیز ویژهای برایت داشت؟ لبخندی میزند و جواب میدهد: «همین که مردم ایران در همه جای دنیا من را میبینند و هر کدام داستانی درباره گلم و آن شبشان تعریف میکنند، برایم یک چیز ویژه است.»
سردار ایرانی مقابل کره
کمتر از یک سال بعد، دوباره قصه تازهای درباره ایران و کره نوشته میشود. این بار نویسنده «سردار آزمون» است. شماره بیستی که واقعاً ۲۰ است. کاشته نکونام به تیر دروازه میخورد. در بازگشت سردار ظاهر میشود و توپ را به تور میچسباند. این ضربه سر برد سوم را رقم میزند. هر چند در دیداری دوستانه.
دوباره تقویم ورق میخورد. کرهایها با توپ پر به آزادی برمیگردند. به ورزشگاهی که انگار برایشان طلسم شده است، فارغ از اینکه هنوز نمیدانند ایران یک تیم قدرتمند دارد و یک «سردار» قهرمان. برای رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، این بازی حیاتی است. رامین رضاییان از راست به تو میزند و با یک پاس زمینی سردار را در موقعیتی سخت قرار میدهد. آزمون، اما با یک ضربه فوق العاده دروازه کره را باز میکند. این یعنی برد چهارم. در بازی برگشت در کره هم دو تیم مساوی میکنند تا ایران صعودش را به عنوان تیم صدرنشین گروه کامل کند.
حالا امروز همه منتظر یک برد دیگر هستند و یا حداقل منتظرند، ایران نبازد و این رکورد شیرین را حفظ کند...