خبرورزشی/ فرخ حسابی؛ بنفشها، که هفته گذشته بعد از ۱۸ هفته در سری A (از فصل پیش تاکنون) به اولین برد خود دست یافته بودند و سمپدوریا را با دردسر ۲-۱ شکست داده بودند با روحیه بالا پا به این بازی گذاشتند. روسونری، اما دو باخت پشتسر هم مقابل اینتر و تورینو را تجربه کرده بود، هرچند که در بازی پنجشنبه گذشته مقابل تورینو، میلانیها تقریباً بهترین عملکرد این فصل را در یک ساعت اول بازی به نمایش گذاشتند، اما در نهایت بازنده شدند. همین باعث شد جامپائولو باز هم تصمیم بگیرد با سیستم ۳-۳-۴ تیمش را به زمین بفرستد، اما نتیجه کار کاملاً برعکس بود و میلان اصلاً خوب بازی نکرد.
از همان دقایق ابتدایی بازی کاملاً مشخص بود که فیورنتینا این شانس را دارد که در این بازی دو یا سه گل بزند. در حالی که میلان اصرار به حفظ توپ در زمین خودی داشت، فیورنتینا با پرس سنگین و به صورت من تو من، اجازه حرکت مثبت به میلانیها را نمیداد. در این مواقع فرانک ریبری و فدریکو کیهزا (مهاجمان فیورنتینا) کاملاً نزدیک به دو مدافع روسونری، السیو رومانیولی و متئو موساکیو بازی میکردند و اریک پولگار و گائتانو کاستروویلی هم به دو هافبک میلان یعنی فرانک کسیه و اسماعیل بن ناصر میچسبیدند و به همین دلیل آنها نمیتوانستند مهاجمان میلان را به درستی تغذیه کنند.
نکته مهمتر، اما جایی بود که توپ در فاز هجومی در اختیار فیورنتینا قرار میگرفت و ریبری و کیهزا حرکات هجومی خود را شروع میکردند. در این مواقع مدافعان میلان کاملاً سرگردان و ناهماهنگ نشان میدادند. رومانیولی و موساکیو اصلاً با هم هماهنگ نبودند و نمیدانستند چطور مقابل دو مهاجم کاذب فیورنتینا جاگیری کنند.
گل اول فیورنتینا به خوبی بیانگر جریان بازی بود. چالهان اوغلو هافبک میلان با یک پاس ضعیف توپ را به اشتباه به ریبری داد. ستاره باتجربه فرانسوی، که دوباره انگار تبدیل شده بود به یک جوان ۲۵ ساله و سرحال، با سرعت میان مدافعان میلان به حرکت درآمد و ضربهای زد که دوناروما دروازهبان روسونری آن را دفع کرد و در برگشت هم بن ناصر روی کیهزا مرتکب خطا شد تا یک پنالتی نصیب فیورنتینا شود.
تبدیل شدن این پنالتی به گل، باعث شد جریان بازی به طور کامل به میل فیورنتنیا پیش برود. در شرایطی که میلان در خانه خود به وضوح اسیر تیم مهمان شده بود، ناتوانی سرمربی میلان در ایجاد تغییرات در سیستم تیم، در این لحظات کاملاً به چشم میآمد و دوباره مشکلات قدیمی این تیم به سراغش آمد. آنها مالکیت توپ را در اختیار داشتند، اما هیچ کاری نمیتوانستند با توپ انجام دهند. ریبری و کیهزا هر زمانی که اراده میکردند میلان را به خطر میانداختند و مدافعان این تیم را به هم میریختند.
در ترکیب میلان، لیائو تنها بازیکنی بود که به نظر میرسید واقعاً با تمام وجود میخواهد کاری برای تغییر نتیجه انجام دهد و اتفاقاً تک گل روسونری نیز روی حرکت انفرادی این بازیکن به دست آمد. جامپائولو در نیمه دوم سعی کرد از سیستم ۱-۱-۴-۴ استفاده کند تا اوضاع بهتر شود، اما این مدل هم جواب نداد. ریبری هم برای فیورنتینا گل زد تا جمعیت حاضر در سنسیرو که از حمایت تیم خود ناامید شده بودند، به احترام این ستاره فرانسوی بایستند و یکپارچه او را تشویق کنند.
بخش زیادی از نیمه دوم بازی به شعارهای اعتراضآمیز و گاه توهینآمیزی برمیگشت که علیه بازیکنان و سرمربی میلان سر داده میشد. به نظر میرسد این آخرین میخ بر تابوت جامپائولو در میلان بود. هرچند که از مقصر بودن بازیکنان در کسب این نتیجه نیز نمیتواند گذشت، چون آنها به هیچ عنوان نمیتوانستند دستورات سرمربی تیم را اجرا کنند. وقتی چنین اتفاقی میافتد و تیم نمیتواند دستورات سرمربی را اجرا کند، فقط یک راه حل باقی میماند...!
از همان دقایق ابتدایی بازی کاملاً مشخص بود که فیورنتینا این شانس را دارد که در این بازی دو یا سه گل بزند. در حالی که میلان اصرار به حفظ توپ در زمین خودی داشت، فیورنتینا با پرس سنگین و به صورت من تو من، اجازه حرکت مثبت به میلانیها را نمیداد. در این مواقع فرانک ریبری و فدریکو کیهزا (مهاجمان فیورنتینا) کاملاً نزدیک به دو مدافع روسونری، السیو رومانیولی و متئو موساکیو بازی میکردند و اریک پولگار و گائتانو کاستروویلی هم به دو هافبک میلان یعنی فرانک کسیه و اسماعیل بن ناصر میچسبیدند و به همین دلیل آنها نمیتوانستند مهاجمان میلان را به درستی تغذیه کنند.
نکته مهمتر، اما جایی بود که توپ در فاز هجومی در اختیار فیورنتینا قرار میگرفت و ریبری و کیهزا حرکات هجومی خود را شروع میکردند. در این مواقع مدافعان میلان کاملاً سرگردان و ناهماهنگ نشان میدادند. رومانیولی و موساکیو اصلاً با هم هماهنگ نبودند و نمیدانستند چطور مقابل دو مهاجم کاذب فیورنتینا جاگیری کنند.
گل اول فیورنتینا به خوبی بیانگر جریان بازی بود. چالهان اوغلو هافبک میلان با یک پاس ضعیف توپ را به اشتباه به ریبری داد. ستاره باتجربه فرانسوی، که دوباره انگار تبدیل شده بود به یک جوان ۲۵ ساله و سرحال، با سرعت میان مدافعان میلان به حرکت درآمد و ضربهای زد که دوناروما دروازهبان روسونری آن را دفع کرد و در برگشت هم بن ناصر روی کیهزا مرتکب خطا شد تا یک پنالتی نصیب فیورنتینا شود.
تبدیل شدن این پنالتی به گل، باعث شد جریان بازی به طور کامل به میل فیورنتنیا پیش برود. در شرایطی که میلان در خانه خود به وضوح اسیر تیم مهمان شده بود، ناتوانی سرمربی میلان در ایجاد تغییرات در سیستم تیم، در این لحظات کاملاً به چشم میآمد و دوباره مشکلات قدیمی این تیم به سراغش آمد. آنها مالکیت توپ را در اختیار داشتند، اما هیچ کاری نمیتوانستند با توپ انجام دهند. ریبری و کیهزا هر زمانی که اراده میکردند میلان را به خطر میانداختند و مدافعان این تیم را به هم میریختند.
در ترکیب میلان، لیائو تنها بازیکنی بود که به نظر میرسید واقعاً با تمام وجود میخواهد کاری برای تغییر نتیجه انجام دهد و اتفاقاً تک گل روسونری نیز روی حرکت انفرادی این بازیکن به دست آمد. جامپائولو در نیمه دوم سعی کرد از سیستم ۱-۱-۴-۴ استفاده کند تا اوضاع بهتر شود، اما این مدل هم جواب نداد. ریبری هم برای فیورنتینا گل زد تا جمعیت حاضر در سنسیرو که از حمایت تیم خود ناامید شده بودند، به احترام این ستاره فرانسوی بایستند و یکپارچه او را تشویق کنند.
بخش زیادی از نیمه دوم بازی به شعارهای اعتراضآمیز و گاه توهینآمیزی برمیگشت که علیه بازیکنان و سرمربی میلان سر داده میشد. به نظر میرسد این آخرین میخ بر تابوت جامپائولو در میلان بود. هرچند که از مقصر بودن بازیکنان در کسب این نتیجه نیز نمیتواند گذشت، چون آنها به هیچ عنوان نمیتوانستند دستورات سرمربی تیم را اجرا کنند. وقتی چنین اتفاقی میافتد و تیم نمیتواند دستورات سرمربی را اجرا کند، فقط یک راه حل باقی میماند...!