به گزارش خبرورزشی، اسپانیا در گروه F انتخابی یورو در حالیکه با یک گل از نروژ پیش بود در نهایت برد را از دست داد و نتیجهای بهتر از تساوی یک-یک به دست نیاورد. لاروخا البته همچنان صدرنشین این گروه است و صعودش هم تقریباً قطعی به نظر میرسد، اما آنچه از عملکرد این تیم دیده میشود نشان از آن دارد که دوران طلایی فوتبال اسپانیا به پایان رسیده است. رسانهها و کارشناسان مادریدی پیش از این و در جریان رقابتهای لیگ ملتهای اروپا نیز بعد از شکست مقابل تیمهایی مثل انگلیس و کرواسی بر این عقیده بودند و حالا بازی با نروژ دوباره واقعیت را به اسپانیاییها یادآوری کرد: اسپانیا دیگر بهترین تیم اروپا نیست.
دلایل مختلفی برای این اتفاق وجود دارد، اما اصل قضیه قابل انکار نیست. هنوز بازیکنانی از ترکیب تیم اسپانیایی که فاتح اروپا بود در این تیم هستند، مثل جوردی آلبا، راموس، کارواخال و بوسکتس. بازیکنان جوانی هم که به تیم اضافه شدهاند، بازیکنان خوبی هستند، اما بهترین بازیکنان اروپا و جهان نیستند. اسپانیا در حال حاضر بیش از هر زمانی کمبود ستاره را در ترکیب تیم خود حس میکند.
فوقستارهها
تیم اسپانیایی که قهرمان جهان و اروپا شد، بازیکنانی داشت که بخش عمده آنها در سطح باشگاهی نیز جزو بهترینها بودند و تیمهایشان هم در بالاترین سطح رقابت میکردند و جام میآوردند. کاسیاس بهترین دروازهبان جهان در زمان خودش بود یا دستکم یکی از بهترینها و تأثیرگذارترین دروازهبانها بهشمار میرفت. سرخیو راموس که حالا از نظر تعداد بازیهای ملی برای اسپانیا رکوردشکن شده و از کاسیاس هم جلو زده است رهبر خط دفاع قدرتمند رئالمادرید بود و ژابی آلونسو هم در خط میانی این تیم میدرخشید. پیکه در بارسلونا نمایش فوق العادهای داشت و در خط هافبک بارسلونا، ستارههایی مثل بوسکتس، ژاوی و اینیستا موتور متحرک این تیم به سوی قهرمانیهای متعدد بودند و در خط حمله هم داوید ویا یکی از بهترین و گلزنترین مهاجمان دنیا بهشمار میرفت. در واقع اسپانیا در تمام خطوط بازیکنانی داشت که از نظر سطح فوتبالی ستارههای جهان بودند.
دیگر بهترین نیستند
جدا از بازیکنان اصلی، دیگر بازیکنان هم در پست خود جزو بازیکنان سطح بالا بودند و همه اینها در کنار هم یک ترکیب ایدهآل را برای موفقیت تشکیل میدادند، اما در ترکیب این روزهای اسپانیا هیچ بازیکنی را نمیتوان یافت که در پست خود جزو سه نفر برتر باشد. اگر بازیکنانی مثل جوردی آلبا و کارواخال در بهترین سطح خود باشند میتوان آنها را جزو بازیکنان خوب دنیا دانست، اما آنها هم وضعیت خوبی ندارند، به جز آنها تا حدی هنوز میتوان سرخیو راموس را جزو آمادهترین مدافعان دنیا به حساب آورد هرچند که عملکرد او هم چه در سطح باشگاهی و چه در سطح ملی دچار افت شده است.
این ضعف را در بازی اسپانیا مقابل نروژ به خوبی میشد دید. اسپانیا برای اولین بار در تاریخ خود یازده بازیکن از یازده باشگاه مختلف را به میدان فرستاد. این شاید بهترین نشان از نبود یک ساختار مستحکم در این تیم باشد. رئالمادرید و بارسلونا هم دیگر تیمهای قدرتمند سالهای گذشته نیستند یا اگر هم باشند، دیگر به ستارههای اسپانیایی مثل گذشته وابسته نیستند. در خط دفاعی هیچ بازیکنی نیست که بتوان با خیال راحت او را در کنار راموس قرار داد، در خط میانی نیز پیدا کردن جایگزین برای بوسکتس تبدیل به یک بحران برای اسپانیا شده است. خط حمله لاروخا هم توان سابق را ندارد و هیچ گزینه تأثیرگذار و زهرداری در این تیم به چشم نمیخورد.
مصدومان و غایبان
بعضی از بازیکنان هستند که در این تیم اسپانیا به دلیل مصدومیت حضور ندارند و بعضی هم دعوت نشدهاند. ایسکو و آسنسیو شاید جزو بازیکنانی باشند که بتوانند تفاوتی در روند تیم ایجاد کنند و فعلاً هر دو مصدوم هستند. موراتا، الکاسر و دیگو کاستا هم بازیکنانی هستند که هر سه به درد پست مهاجم نوک میخورند، اما بعید به نظر میرسد بتوانند قدرتی که تیم اسپانیا برای گلزنی نیاز دارد را به این تیم تزریق کنند.
نگاه با احتیاط
پست به پست که به ترکیب اسپانیا نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که این اسپانیا، که روبرتو مورنو هدایت آن را برعهده گرفته و البته استارت آن را لوئیس انریکه زد، بازیکنان بسیار خوبی دارد، اما هیچکدام از آنها ستارههای فوتبال جهان نیستند. نه از نظر تواناییهای فردی و نه از نظر اسم و رسم. این به این معنی نیست که اسپانیا نمیتواند مدعی قهرمانی در جام ملتهای اروپا یا جامهای جهانی بعدی باشد، اما نگاهها در این تیم باید تغییر کند. احتیاط و مسئولیتپذیری باید به بالاترین حد ممکن برسد و بدون رؤیاپردازی باید این تیم را برای موفقیتهای بعدی در فوتبال دنیا آماده کرد.