۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

بهنام افرادی به خبرورزشی گفت: مربی وطنی ما رزومه اش مشخص است. چرا حمایت نکنیم وقتی حضور مربی خارجی یک هزینه اضافه است.

خبرورزشی/ پریسا غفاری؛ بهنام و بهزاد افرادی برادرانی هستند که کمتر کسی در لیگ برتر بسکتبال آن‌ها را نشناسند. برادرانی که در یک نسل قبل بازی‌های خوبی را در تیم‌های معتبر و به نامی همچون ایران نارا، پیکان و صباباتری پشت‌سر گذاشته بودند. بهزاد که مدتی در تیم نوجوانان کشورمان فعالیت کرد و هم‌اکنون به کانادا رفته است، اما بهنام بعد از فوت آیدین نیکخواه‌بهرامی، هم‌تیمی اش مدت کمی بسکتبال بازی کرد و سپس این رشته را کنار گذاشت و راهی سوئد شد. حال بعد از ۸ سال دوباره به ایران برگشته و این بار تصمیم دارد تا تمامی تجربه‌هایش را در اختیار رده‌های پایه بگذارد و به جامعه بسکتبال کمک کند.
*چطور شد از ایران رفتید؟
حدود ۲۷ و ۲۸ سالگی بسکتبالم را کنار گذاشتم. دو، سه سال وارد کار رستوران شدم که موفق نبود و رفتم دوباره سراغ ورزش و دوره‌های خوبی را در کمیته ملی المپیک گذراندم و در بدنسازی فعالیتم را شروع کردم. یک سالی را هم در باشگاه صمد نیکخواه‌بهرامی کار کردم و با بسته شدن آن انگیزه‌ام را از دست دادم و رفتم سوئد تا شانسم را در آنجا امتحان کنم. بد هم نبود ولی بسکتبال آن جا زیاد قوی نیست. ۷ و ۸ سالی مشغول بودم ولی به دلیل مسائل خانوادگی و رفتن بهزاد به کانادا تصمیم گرفتم به کنار پدر و مادرم برگردم.
*چرا در آن سن کم بسکتبال را کنار گذاشتید؟
با از دست دادن مرحوم آیدین دیگر لذت نمی‌بردم. در صباباتری و در کنار آقای مهران شاهین‌طبع سال‌های بسیار خوبی را گذراندم. ولی احساس کردم که دیگر نمی‌توانم به صبا کمک کنم و فکر کردم شانسم را در جای دیگر امتحان کنم پس به شهر کرد رفتم. ۶ ماه هم تمرین و بازی کردم، تیم منحل شد و فدراسیون قبلی پیگیری نکرد و من خیلی خسته شدم و کنار کشیدم.
* الان برگشتید که فعالیت خود را دوباره آغاز کنید؟
بله خیلی دوست دارم که کار کنم. موضوع این است که وقتی در بخشی تبحر داری و اطلاعات زیادی کسب کردی، دوست دارید آن را در هر جایی ارائه بدهید. من در بخش بدنسازی و بسکتبال بلوک شرق فعالیت کردم به هر حال دوست دارم در کاری که به آن عشق دارم کار کنم. به‌خصوص در رده‌های سنی پایه.
مربیان همیشه به من آموزش دادند که آموزش پایه بسیار مهم است. مطالبی که امروزه در جامعه ما از بین رفته وقتی اقتصاد جایش را در ورزش باز کرده مربیان وقت کافی را برای بازیکنان نمی‌گذارند و تنها صرف به کارگیری بازیکن در کسب نتیجه مطرح است. در قدیم باشگاه‌ها کارخانه بازیکن‌سازی بود. در هر پستی حداقل ۵ تا ۶ بازیکن آماده داشتیم. به نحوی که مربیان برای انتخاب بازیکن ملی دچار مشکل می‌شدند نه مثل الان که گزینه زیاد نیست و به راحتی می‌توان فرد مورد نظر خود را انتخاب کرد. البته فدراسیون تا حدی مقصر هست ولی بیشتر تقصیر مربیان است.
* بهزاد هم خیلی روی پایه کار کرد؟
من فکر کنم یکی از دلایلی که بهزاد رفت حمایت نکردن بود. شما امنیت شغلی ندارید. خیلی روی پایه کار کرد. ولی در دوره قبلی حمایت نشد. به نظرم به جای اینکه میلیون‌ها دلار بدهید و هزینه مربی خارجی کنید بهتر است از مربی ایرانی حمایت کنید. به نظر من مربیان خارجی در حد مشاوره خوب است.
*یعنی می‌گویید اثرگذاری مربیان خارجی تأثیری در قهرمانی‌ها نداشت؟
آن تیم ستارگان را هر مربی می‌برد قهرمان می‌شد. به نظرم در آن زمان بیشتر تنگ نظری‌هایی که وجود داشت مانع از این شد مربی ایرانی در رأس قرار بگیرد. مبادا مربی دیگری ناراحت شود.
*پس چرا در حال حاضر با وجود مربی داخلی، مخالفانی وجود دارد؟
مربی وطنی ما رزومه اش مشخص است. چرا حمایت نکنیم وقتی حضور مربی خارجی یک هزینه اضافه است. شاهین‌طبع به ما نشان داد که می‌شود به ایرانی اعتماد کرد و فدراسیون باید از او حمایت کند. نکته جالب این است همین افراد وقتی مربی خارجی هم می‌آید منتقد هستند. باید این حسادت‌ها را کنار گذاشت. با احترام به همه اساتید بگویید چه گزینه‌ای بهتر از شاهین‌طبع داریم! در ضمن این مملکت برای شاهین‌طبع هزینه کرده و باید در جایی از آن بهره برداری کند. او مگر کم افتخارآفرینی برای این مملکت کرده و جزو دو، سه مربی برتر آسیاست. دیگر چه می‌خواهیم!
*در تیم‌های بزرگ زیادی بازی کردید، بهترین خاطرات‌تان در کدام باشگاه بود؟
پیکان، ایران نارا، صباباتری، پردیس قزوین و هیئت شهرکرد. خیلی متفاوت بود. در ۱۷ سالگی وارد تیمی شدم که از ۱۲ نفرش، ۱۱ بازیکن ان اعضای تیم ملی بودند. وقتی لیست تیم ملی اعلام می‌شد کل تمرینات ما تعطیل می‌شد. شاهین‌طبع، حاتمی، علی توفیق، هاشمی، علی وطنی، بابک بابان و... اسم‌های که تن و بدن‌مان می‌لرزید؛ در ایران نارا تیم جوان و خوبی داشتیم. همه رفیق بودیم آن هم در کنار آقای رضا شجاع‌پور، اما در صباباتری پیش آقای شاهین‌طبع استاد بچگی‌های خودم رفتم و بهترین دوران حرفه‌ای بسکتبال را گذارندم، چون مقام‌های خوبی به دست آوردیم. کنار خارجی‌ها و خود شاهین‌طبع علم بسکتبالم را بالا بردم. ضمن اینکه کنار شادروان آیدین نیکخواه‌بهرامی بودم که یکی از دوستان خوب من بود ولی با رفتن آیدین بسکتبال من هم از دست رفت.
*صحبت از درگذشت آیدین شد؟
فکر می‌کنم بازیکنی مثل آیدین نداشتیم. انسان بزرگی بود و بزرگترین لطمه را بسکتبال دید.
*در بسکتبال چند چهره متفاوت داشتید؟
بله، در بازی پیکان و صباباتری بود. من پشت نیمکت نشسته بودم. متأسفانه مکالماتی بین مربیان و بازیکنان پیکان ردو بدل شد که بهزاد را می‌خواهند بزنند. یکی از بازیکنان پیکان ضربه به بهزاد می‌زند و بینی او را شکست، در این حالت طاقت نیاوردم و درگیر شدم. شبانه کمیته انضباطی گذاشتند و من را دو ماه محروم و یک میلیون تومان جریمه کردند. یادم هست وقتی استقلال پرسپولیس جریمه می‌شدند ۱۵۰ هزار تومان بود ولی آن‌ها من را یک میلیون تومان جریمه کردند. آن هم وقتی من دو میلیون تومان قراردادم بود. حکم نادرست بود. متأسفانه آن موقع سیستم قلدری و رضاخانی حاکم بود. بدون تشکیل کمیته انضباطی. هر چند کار من کاملاً اشتباه بود.
*با سابقه‌ای که دارید آیا مربیانی داشتیم که به صرف بردن دست به هر کاری بزنند؟
بله خیلی هم داشتیم. درست نیست اسم کسی را بیاورم، اما زمانی که صباباتری بودم در فینال‌ها رقیب به هر نحوی می‌خواست نتیجه بگیرد و بعد‌ها معلوم شد که چه تلفن‌هایی زدند که روی روحیه بازیکنان به هم بریزد و تهدیدشان کردند. مشخص بود از کجا آب می‌خورد. مأمور می‌فرستادند دم در خانه آندره پیتس که روحیه بازیکن را به هم بریزند. باید بگویم گروهی هستند که خوب همدیگر را پیدا کرده‌اند و از نظر روحی با هم تفاهم دارند چراکه برد را به هر قیمتی می‌خواهند. شاید در آن مقطع مقام هم آوردند ولی بعد‌ها نتیجه اش را دیدند. من تاریخ شفاهی بسکتبال را می‌توانم بگویم. ممکن است سندی نداشته باشم، اما اگر کسی وجدان داشته باشد نمی‌تواند منکر شود. به هر حال خدایی هم هست و تاریخ هم نشان داده که الان کجا هستند و شخصیت‌شان برای همه فاش شده است.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی