۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

ستاره اسبق تیم فوتبال استقلال به خبرورزشی گفت: این تیم نتیجه می‌گیرد به شرطی که پیشکسوتان عزیز حامی این تیم باشند و مثل کوه پشت سر سرمربی بایستند نه اینکه جلوی پای استراماچونی سنگ بیندازند.

خبرورزشی/مهدی همدانی؛ خیلی دوست داشت مربیگری را بلافاصله پس از پایان دوران بازیگری شروع کند، اما حالا سال‌هاست تاوان اشتباه خودش را می‌دهد. اشتباهی که البته بزرگ بود، اما حالا در حرف‌هایش کاملاً بوی پشیمانی حس می‌شود. صحبت از علی اکبریان است؛ مردی که روزگاری عکسش روی جلد نشریات بود و اسمش ورد زبان تماشاگران در استادیوم آزادی، اما حالا پشت میله‌ها روزگار می‌گذراند و در آرزوی روزی است که دوباره دنیای آزاد را تجربه کند. در همین ارتباط پای صحبت اکبریان نشستیم تا ببینیم مرد در بند فوتبال ما چه حرف‌هایی برای گفتن دارد.

کار عفو و آزادی‌ات به کجا رسید؟
برای انجام امور اداری باید نامه بنویسم یا پرونده‌ام ادغام شود. اگر پروسه ادغام را بپذیرند، احتمال اینکه تا قبل از عید نوروز آزاد شوم، زیاد می‌شود. الان پرونده‌ام زیر دست آقای «شهروی» است. ایشان رئیس دایره اجرای احکام استان البرز هستند و اتفاقاً علاقه‌مند به فوتبال. امیدوارم با نظر مساعد این بزرگوار و سایر مدیران قوه قضاییه و سازمان زندان‌ها، شرایط برای آزادی‌ام مهیا شود. به خدا دلم می‌خواهد بیایم بیرون و دخترم را بغل کنم. از همه آن‌هایی که پرونده‌ام زیر دست‌شان است و پدر هستند، خواهش می‌کنم بزرگواری کرده و کمکم کنند. من قبلاً گفته‌ام و الان هم می‌گویم؛ علی اکبریان اشتباه کرد و الان ۱۰ سال است تاوان اشتباهات خودش را می‌دهد. قبول دارم اشتباه کرده‌ام، اما به همه مقدسات قسم تنبیه شده‌ام و می‌خواهم سالم زندگی کنم. الان پاک پاک هستم و چشم امیدم بعد از خدا به لطف این بزرگواران است.

فوتبال در آنجا به راه است؟
بله، زمین چمن طبیعی داریم و اینجا مربیگری می‌کنم. قرار شده چند وقت دیگر تیمی از منتخب پیشکسوتان تهران به زندان بیایند و در آن زمین با بچه‌های ما بازی کنند.

فکر می‌کردی یک روز مربیگری را از چنین جایی شروع کنی؟
خیلی مربیگری را دوست دارم، ولی اصلاً فکر نمی‌کردم روزی کار مربیگری‌ام را از زندان شروع کنم. واقعاً در تصورم هم نبود، ولی عشق به کار همین است. من با عشق به فوتبال متولد شدم و با آن زندگی می‌کنم. متأسفانه اشتباه کردم و کارم به اینجا رسید، ولی دلم می‌خواهد وقتی بیرون آمدم، همه چیز را جبران کنم.

فوتبالی‌ها و همبازیانت با شما در تماس هستند؟
اغلب همبازیانم در دهه هشتاد کمک‌حالم هستند. اگر اسمی از آن‌ها نمی‌برم، فقط برای این است که می‌ترسم خدای نکرده شخصی از قلم بیفتد. شاهرودی، میرشاد، زرینچه، پیروانی و... خیلی‌ها هستند. البته از دو نفر هم باید حتماً یاد کنم. یکی امیر قلعه‌نویی و دیگری هم مجتبی تقوی. دم این دو نفر گرم. واقعاً کمک‌حال خودم و خانواده ام هستند. خدا به همه این‌ها اجر بدهد.

بازی‌های استقلال را می‌بینید؟
بله، با استقلال زندگی کرده‌ام. اگرچه هواداران و پیشکسوتان عزیز پرسپولیس هم همیشه برایم عزیز و محترم هستند، ولی واقعاً هنوز هم با استقلال زندگی می‌کنم. باورتان نمی‌شود، ولی با هر پیروزی استقلال اینجا یک هفته شاد می‌شوم و روحیه می‌گیرم.

اکبریان: آقای قائدی! سرنوشت من را ببین تا داخل چاه نیفتی

به کار استراماچونی اعتقاد داری؟
بله، فراوان. واقعاً کارش را بلد است. ببینید استقلال چه تیم خوب و هماهنگی شده است. این تیم نتیجه می‌گیرد به شرطی که پیشکسوتان عزیز استقلال حامی این تیم باشند و مثل کوه پشت سر سرمربی بایستند نه اینکه جلوی پای استراماچونی سنگ بیندازند.

مهدی قائدی این روز‌ها در اوج است. با دیدن بازی‌های او ناخودآگاه به نوعی یاد علی اکبریان می‌افتیم. برای قائدی حرفی نداری؟
اتفاقاً دارم. آقامهدی؛ خیلی خوب داری جلو می‌روی، ولی از رفقای ناباب دوری کن. مهدی‌جان، بپرس علی اکبریان کی بود و چه اتفاقی برایش افتاد تا تو دیگر داخل این چاه نیفتی. آقای قائدی، از علی اکبریان به تو نصیحت؛ دنبال رفیق‌بازی و شب‌زنده‌داری نرو. آقای قائدی، دنبال دود و دم و... نروی‌ها. اکبریان را ببین و اشتباهات من را تکرار نکن.

و به عنوان سؤال آخر؛ اگر آزاد شوی و ناگهان چند جوان را ببینی که مشغول سیگار کشیدن هستند، به آن‌ها چه می‌گویی؟
نصیحت‌شان می‌کنم و می‌گویم این سیگار را کنار بگذارید تا راه برای خیلی مفاسد روی شما بسته شود، البته اگر به لطف خدا و کمک دوستان آزاد شوم، یکی از اولین کار‌هایی که می‌کنم این است که سراغ جوانان معتاد می‌روم و آن‌ها را ترک‌شان می‌دهم. حتی پیش اهالی ورزش که متأسفانه اسیر این بلای خانمان‌سوز هستند نیز می‌روم و کمک‌حالشان می‌شوم تا این عادت زشت و کوفتی را کنار بگذارند. باور کنید کمک‌شان می‌کنم.

... و حرف آخر؟
کمکم کنید آزاد شوم. هر عزیزی که پرونده‌ام زیر دست اوست، کمکم کند. در زندان مسئولان واقعاً کمکم می‌کنند، ولی لذت آزادی چیز دیگری است. لذت اینکه کنار دختر عزیزم باشم. لذت اینکه مثل یک شهروند عادی رفت و آمد کنم. خواهش می‌کنم کمکم کنید.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی