خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ معلوم شد که این جونیورهای قلابی و این بازیکنان نابازیکن برزیلی، با چه کلاه گشادی در دست، وارد فوتبال ایران شدند و چگونه همان کلاه فراخ را بر سر ما نهادند! به ده برابر قیمت! معلوم شد که ارادهای وجود دارد که از این پس، دستکم هر جا که محمدحسن انصاریفرد هست، از این بازارهای فریب و کلاهبرداری نباشد و حداقل پرسپولیس به این گزندها، دچار نیاید! (قابل توجه آقای کالدرون)؛ و حالا یک حرف دیگر مطرح است و یک خواسته دیگر ضرورت دارد:
... بازیکنان تقلبی خارجی را میشناسیم و طردشان میکنیم، اما با دیکارموهای ایرانی و با جونیورهای وطنی، چه باید کرد؟
در لیگ برتر، کم نداریم شبهبازیکنانی را که کیفیت حضور در تیمهای درجه دوم و حتی درجه سوم ایرانی را هم ندارند!
اینان بس رندانه، چه دریافتهای سنگینی داشتهاند که قسمت اعظمش را به واسطههای این نوع از «ترانسفر» دادهاند! دوسوم و سهچهارم از پول کلان جابهجا شده را تقدیم آقای دلال و ایادی دمبریده او کرده است و خودش هم یکسوم و یکچهارم پولی که بهایش را ندارد، به جیب زده است!
حالا که قرار است برزیلیهای توخالی، از فوتبال ایران دیپورت شوند، چه خوب که انواع ایرانی این توخالیها هم روفته شوند و دور ریخته شوند!
جونیورهای ایرانی، نکبت حضورشان، اگر بدتر نباشد، بهتر هم نیست! همه را باید با یک چشم دید و با یک چوب راند! پاکسازی کامل!
سازندگان، نسل مبارک
یحیی میسازد و خواستار توجه عمیق «دیوانسالاران تیم ملی» میشود! برای آن که نظایر امین قاسمینژادها، دیده شوند! برای آن که امثال منصوریها پیش مربی سازنده خود بمانند و برای آن که ریگیها، به موقع و نه بدموقع، کشف شوند و مجبور به ترک تیم خود نباشند!
امیر هم میسازد و بازیکنانی از جنس امید ابراهیمی و حالا محمد محبی را، تحفه میبرد نزد تیم ملی! حسین فرکی هم در پیکان و ابراهیم خلیلی نیز در سایپا، به حلقه مبارک مردان سازنده، وارد شدهاند! یا اسکوچیچ در نفت آبادان و مهدی تارتار در نفت مسجدسلیمان! حتی رسول هم! متأسفانه نساجی از نساجیای که صفتش بازیکنسازی بود، فاصله گرفته!
این مختصر را به این دلیل آوردیم که سلسله مبارک بازیکنسازها، در لیگ یک و در جام آزادگان هم، در حال افول است و در کار میدان را خالی کردن! ذکر بخوانیم که این رود نخشکد و این ماهیان به خشکی درنغلتند!
... بازیکنان تقلبی خارجی را میشناسیم و طردشان میکنیم، اما با دیکارموهای ایرانی و با جونیورهای وطنی، چه باید کرد؟
در لیگ برتر، کم نداریم شبهبازیکنانی را که کیفیت حضور در تیمهای درجه دوم و حتی درجه سوم ایرانی را هم ندارند!
اینان بس رندانه، چه دریافتهای سنگینی داشتهاند که قسمت اعظمش را به واسطههای این نوع از «ترانسفر» دادهاند! دوسوم و سهچهارم از پول کلان جابهجا شده را تقدیم آقای دلال و ایادی دمبریده او کرده است و خودش هم یکسوم و یکچهارم پولی که بهایش را ندارد، به جیب زده است!
حالا که قرار است برزیلیهای توخالی، از فوتبال ایران دیپورت شوند، چه خوب که انواع ایرانی این توخالیها هم روفته شوند و دور ریخته شوند!
جونیورهای ایرانی، نکبت حضورشان، اگر بدتر نباشد، بهتر هم نیست! همه را باید با یک چشم دید و با یک چوب راند! پاکسازی کامل!
سازندگان، نسل مبارک
یحیی میسازد و خواستار توجه عمیق «دیوانسالاران تیم ملی» میشود! برای آن که نظایر امین قاسمینژادها، دیده شوند! برای آن که امثال منصوریها پیش مربی سازنده خود بمانند و برای آن که ریگیها، به موقع و نه بدموقع، کشف شوند و مجبور به ترک تیم خود نباشند!
امیر هم میسازد و بازیکنانی از جنس امید ابراهیمی و حالا محمد محبی را، تحفه میبرد نزد تیم ملی! حسین فرکی هم در پیکان و ابراهیم خلیلی نیز در سایپا، به حلقه مبارک مردان سازنده، وارد شدهاند! یا اسکوچیچ در نفت آبادان و مهدی تارتار در نفت مسجدسلیمان! حتی رسول هم! متأسفانه نساجی از نساجیای که صفتش بازیکنسازی بود، فاصله گرفته!
این مختصر را به این دلیل آوردیم که سلسله مبارک بازیکنسازها، در لیگ یک و در جام آزادگان هم، در حال افول است و در کار میدان را خالی کردن! ذکر بخوانیم که این رود نخشکد و این ماهیان به خشکی درنغلتند!