نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

سرمربی نام‌آشنای این روز‌های اینتر، روز گذشته گفت‌وگوی مفصلی با مجله اکیپ داشته است.

کونته‌: وقتی شکست می‌خورم، عزادار می‌شوم خبرورزشی/ کارن فیروزی؛ آنتونیو کونته، سرمربی نام‌آشنای این روز‌های اینتر، روز گذشته گفت‌وگوی مفصلی با مجله «اکیپ» داشته و درباره روند دوران حرفه‌ای‌اش صحبت کرده است. او از علاقه زیادش به مسائل روانشناسی حرف زده و پرده از راز موفقیتش هم برداشته است. در زیر خلاصه‌ای از این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید. 

وقتی تیم‌تان شکست می‌خورد چه احساسی دارید؟
احساس درد. به مدت یک روز، یا یک روز و نیم، اصلاً حال خوبی ندارم. درست مثل این است که عزادار هستم. شکست باید اثرش را روی من، بازیکنانم و باشگاهی که برایش کار می‌کنم بگذارد.

شما از همان سن خیلی کم، هدایت تیم مدرسه برادرتان را به‌عهده گرفتید. چه چیز لذت‌بخشی برای‌تان داشت؟
یاد دادن را دوست دارم. اگر بازیکن یا مربی نمی‌شدم، معلم ورزش می‌شدم. مدرک این شغل را هم از دانشگاه فوگیا گرفته‌ام؛ این پلن بی من بود. البته این مدرک را برای اینکه پدرومادرم خوشحال شوند گرفتم، چون برای آن‌ها همیشه درس بر فوتبال ارجحیت داشت.

درسخوان بودید؟
کتاب‌های زیادی درباره روانشناسی، مدیریت یک تیم و مسائل انگیزشی خوانده‌ام. این اواخر هم «راز‌های تمام سیاه» اثر جیمز کر را خواندم. شناخت تکنیک و تاکتیک به تنهایی کفایت نمی‌کند، باید یک مربی ۳۶۰ درجه باشی. یک مربی قرار است گروه ۵۰ نفره را هدایت کند که هر کدام از این آدم‌ها مغز متفاوتی دارند، پس باید بلد باشد به بهترین شیوه رفتار کند. من رئیس هستم و باید مواظب آن‌ها باشم. خیلی از انتشاراتی‌ها از من خواسته‌اند کتابی درباره شیوه مدیریتم بنویسم. خیلی دوست داشتم چنین کاری کنم ولی وقتش را نداشتم. خیلی سرم شلوغ است. این کار را بعدها، در کمال آرامش انجام می‌دهم.

سه مربی‌ای که در دوران بازی تان بیشتر از بقیه شاگردشان بوده اید تراپاتونی، لیپی و آنچلوتی هستند. آموزشی بهتر از این نمی‌توانستید آرزو کنید...
باید اریگو ساکی که در تیم ملی مربی‌ام بود به این فهرست اضافه شود؛ مردی که تأثیر مهمی بر مسیر من داشت. دینو زوف هم همین‌طور. البته اوژنیو فاچتی و کارلو ماتزونی که در شروع کارم در لچه مربی‌ام بودند هم در این زمره قرار می‌گیرند. آن‌ها درباره نظم و اینکه چه موقع یک بازیکن باید تشویق و یا تنبیه شود چیز‌های زیادی به من آموختند. خوش‌شانس بودم، مطمئناً آن‌ها تأثیر زیادی بر من داشته‌اند. تراپاتونی که رسماً حکم پدر دومم را داشت. وقتی به یووه آمدم ۲۱ سالم بود، تنها آمده بودم و اگر او حضور نداشت هرگز نمی‌توانستم موفق شود. اولین بازی‌ام با یوونتوس دیداری تدارکاتی با موناکو بود که بازی را یک بر صفر روی اشتباه من باختیم. پاس رو به عقبم جان زیادی نداشت و مهاجم موناکو توپ را وارد دروازه‌مان کرد. گاتزتادلواسپورت تیتر زد «اشتباه اصلی کونته». فردایش گوشه‌ای ایستاده و خیلی ناراحت بودم ولی تراپاتونی آمد و به من روحیه زیادی داد.

شما کار مربیگری تان را از سری B ایتالیا شروع کردید ولی در عرض ۵ سال، توانستید سرمربی یووه شوید...
وقتی بازیکن بودم فراتر از ظرفیت‌هایم عمل کردم. این هم به دلیل تلاش زیاد و از خودگذشتگی‌هایی بود که داشتم. سال به سال پیشرفت می‌کردم. بعد از ۱۳ سال حضور در یوونتوس هر جامی که فکرش را کنید به دست آوردم و با تیم ملی ایتالیا هم دو نایب‌قهرمانی در یورو و جام جهانی به دست آوردم. به عنوان مربی، شرایط متفاوت بود. احساس می‌کردم می‌توانم کار مهمی رقم بزنم، چون اعتمادبه‌نفس زیادی داشتم. از ویژگی‌هایم خبر داشتم به‌ویژه آن خصیصه‌ای که می‌توانم خیلی خوب ایده‌ام را برای بقیه توضیح دهم. خیلی اساتید دانشگاه هستند که در تئوری خوب هستند ولی نمی‌توانند شور و هیجان لازم را منتقل کنند. من، عشق و هیجان به این ورزش را منتقل می‌کنم.

شما به‌ندرت لبخند می‌زنید و غالب اوقات چهره تان درهم است. بعضی‌وقت‌ها این سؤال مطرح می‌شود که در این زمینه زیاده‌روی می‌کنید...
مسابقه یک جنگ است و وقتی آدم برای مبارزه می‌رود، دلیلی ندارد که بخندد و خوشحال باشد. مثل «مرگ تو، زندگی من» است. تمرکزم روی این است که در پایان مسابقه یک تیم بیشتر نباید باقی بماند و هر کاری می‌کنم تا آن تیم سرپا، تیم من باشد. من برای برنده شدن بازی می‌کنم.

کونته‌: وقتی شکست می‌خورم، عزادار می‌شوم

شما زبان بدن بسیار شیوایی هم دارید. هنوز خیلی‌ها واکنش شما در جریان بازی ایتالیا - اسپانیا در یورو ۲۰۱۶، زمانی‌که در طول مسابقه، توپ را با نهایت قدرت شوت کردید، به یاد دارند.
شانس آوردم که توپ بود... آن را به جایگاه فرستادم و فکر می‌کنم بازیکنانم پیغام را گرفتند: اسپانیا به شدت پرس می‌کرد و ما هم بیش از اندازه به آن‌ها اجازه این کار را می‌دادیم. من هم خیلی دوست داشتم روی نیمکت می‌نشستم و مثل بقیه همکارانم، گهگاهی لب خط می‌آمدم... متأسفانه یا خوشبختانه، چنین مربی‌ای نیستم.

هرجایی که مربی بوده اید خیلی سریع نتیجه گرفته اید، مثل همین اینتر که در عرض ۳، ۴ ماه، آن را شبیه به خودتان کرده اید. سبک کارتان چطوری است؟
به محض اینکه کار را شروع می‌کنم خیلی جدی خواسته‌هایم را مطرح می‌کنم، بعد، قوانین را وضع می‌کنم؛ یک‌سری باید و نباید‌ها می‌گذارم تا مسیر را تعیین کرده باشم. خب خیلی از ما‌ها وقتی صحبت از وضع قوانین می‌شود در حرف خوب هستیم ولی چند نفر قدرت و انگیزه دارند که وقتی مشکلات از راه رسید باز هم قوانین را اجرا کنند؟ خیلی‌ها برای اینکه بحران بیشتر نشود، بیخیال قواعد اولیه‌شان می‌شوند. من این‌طوری نیستم. به هر حال، شما هر کسی که دل‌تان بخواهد می‌توانید باشید ولی بازیکنان در عرض دو هفته شما را ارزیابی می‌کنند. آن‌ها می‌گویند: «این یکی مربی سطح بالایی است، این یکی نه و آن یکی مربی متوسطی است».

شما خیلی به سرووضع‌تان می‌رسید. این موضوع هم برای مربیگری مهم است؟‌
نمی‌توانید وقتی خودتان ۱۲۰ کیلو هستید برای بازیکنان‌تان درباره اهمیت تغذیه سالم یا رسیدگی به وضعیت بدنی و وزن مناسب حرف بزنید. باید سعی کنید ثانیه به ثانیه آدم معتبری باشید: زمان زیادی نیاز است تا آدم اعتبار به دست بیاورد ولی در چشم به‌هم زدنی ممکن است آن را از دست بدهد.

به‌نظر می‌رسد استعداد ویژه‌ای در به دست گرفتن هدایت تیم‌هایی دارید که مشکل دارند و آن‌ها را رو به جلو هل می‌دهید. بعضی‌وقت‌ها عنوان می‌شود این موضوع روی انتخاب تیم‌تان تأثیر‌گذار است و اینکه مربیگری در تیمی که می‌برد برای‌تان جذاب نیست...
نه، برایم جذاب است. من هم دوست داشتم مثل هر راننده فرمول یکی، کار را از پل پوزیشن (جایگاه نخست) شروع کنم. در فصل سوم مربیگری‌ام با یوونتوس، بعد از اینکه دو قهرمانی متوالی داشتیم، توانستم رکورد ۱۰۲ امتیاز در طول یک فصل را به‌جا بگذارم. همیشه، ماشینی که دارم را با نهایت سرعت می‌رانم. درست است که داستان من تعریف می‌کند که من از ابتدا به‌عنوان یک مدعی شروع نکرده‌ام. در باری، من تیمی که در سری B در منطقه سقوط قرار داشت را گرفتم و به سری A رساندم. سیه‌نا که به دسته دوم سقوط کرده بود را دوباره برگرداندم. یووه، چلسی و ایتالیا هم زمانی‌که من هدایت‌شان را به‌عهده گرفتم شرایط سختی را سپری می‌کردند. البته این را هم به شما می‌گویم که پیشنهاد چندین باشگاه را هم رد کردم، چون فکر می‌کردم حضور در آن باشگاه برای من مناسب نیست.

شما تأثیر زیادی بر مسیر فوتبالی دو بازیکن فرانسوی هم داشته اید. یکی پل پوگبا و دیگری انگولو کانته. درباره کانته و دو سالی که برای شما در چلسی بازی می‌کرد، حرف بزنید.
وقتی کانته را در ترکیب داشته باشید به جای ۱۱ نفر، با ۱۳ بازیکن بازی می‌کنید. البته نزدیک بود به چلسی نیاید، چون نظرش در ثانیه‌های آخر تغییر کرده بود. رانیری راضی اش کرده بود در لسترسیتی بماند. به او زنگ زدم و به من گفت: «شاید بهتر است یک سال دیگر در لستر بماند». این تواضع آدم را نشان می‌دهد. به او گفتم: «با من از این شوخی‌ها نکن، بیا، تو آماده‌ای، تو پخته‌ای!» او با ما امضا کرد و بعد لیگ برتر و جام‌حذفی را بردیم. در موفقیت ما تأثیر زیادی داشت. ضمن اینکه هرگز بازیکنی نداشته‌ام که اندازه کانته لبخند بزند.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی