آرش میراسماعیلی از بحرانی که ملایی برای جودوی ایران پدید آورد گفت: آه ۶۰ هزار جودوکار پشت یک خائن است.
* تاریخسازی کرد، اما قبل از المپیک
آنچه امروز این ورزشکار ایرانی انجام داده چه سطحی از خیانت علیه مردم و تاریخ این مرز و بوم است. سعید ملایی کیست و چه کرد؟ شاید تا چند ماه قبل فقط دنبالکنندگان ورزشهای رزمی و خبرنگاران ورزشی، کم و بیش این نام را میشناختند، اما اینک شهرتش تنه به تنه کفر ابلیس میزند؛ جودوکاری که قرار بود برای نخستینبار در تاریخ المپیک برای ما یک مدال زرین صید کند. کمتر از ۸ ماه به آغاز بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۲۰ در توکیو باقی مانده و مدیران ورزش امید بسیار داشتند تا یک طلا را برای جودو کنار بگذارند. سرزمین مادری این رشته، ژاپن است و بدون شک در این المپیک، اهمیت خاصی به رشته محبوب میزبان داده میشود. سعید ملایی قرار بود تاریخساز شود، اما او تاریخسازیاش را ۸ ماه قبل از المپیک آغاز کرد با پشت کردن به ورزش ایران و محروم کردن ۶۰ هزار جودوکار در سطح کشور! ملایی کیست و چه کرد؟ در یک خط تعریفش میشود؛ عنصر فرصتطلبی که برای رسیدن به یک مدال، پشت پا به جودوی ایران زد. داستان از چند ماه قبل در مسابقات ژاپن آغاز شد و سناریویی که او از یک سال پیشتر آغاز کرده بود به سرانجام رسید (نامهنگاری مخفیانه با یکی از اعضای فدراسیون جهانی برای تغییر تابعیت). سعید ملایی پس از حذف در ژاپن مدعی شد، چون جان خانوادهاش در خطر بود عامدانه به ورزشکار بلژیکی باخت تا برابر جودوکاری از رژیم اشغالگر قدس قرار نگیرد. این داستانی بود که او خیلی پیشتر از اینها نوشتنش را آغاز کرده بود، اما اشتباهاتی داشت. ملایی که طی چند سال گذشته در لیگ آلمان به جودو مشغول بود در فاصله یک سال مانده به المپیک، ناگهان عدم مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی را بهانه کرد و تغییر تابعیت داد. اما آنچه او انجام داد همچون فیلمنامهای پر از سوراخ و اشتباه بود که هر خوانندهای به محض خواندنش متوجه ضد و نقیضهایش میشود.
* سناریویی برای تعلیق ۶۰ هزار همرشتهای
هر کشوری خطوط قرمز خاص خودش را دارد و پیرو همین خطوط قرمز، ورزشکاران ما بهواسطه آنچه به عنوان یک اصل پذیرفتهشده جریان دارد، نباید برابر ورزشکاران رژیم غاصب قدس قرار بگیرند. پیش از این نمونههای زیادی بودند که قرعه بد چنین وضعیتی را برایشان رقم زد و آنها همان کاری را کردند که باید. اما سعید ملایی بدون آنکه این قضیه برایش اتفاق بیفتد باخت در ژاپن مقابل جودوکار بلژیکی را ماحصل فشارهای بیرونی علیه خودش و خانوادهاش دانست! او که مشخص بود با کمک فدراسیون جهانی جودو قصد دارد یکتنه تابوشکنی کند و در ژاپن برابر ورزشکار اسرائیلی وارد میدان شود، حذف شد و اصلا کار به آنجا نکشید. اما طبق سناریوی از پیش طراحی شده، مستقیم روانه آلمان شد و بعد اعلام کرد دیگر زیر پرچم ایران مبارزه نمیکند. به دروغ عنوان کرد جان خانوادهاش در خطر بود و بهواسطه چنین فشارهایی مجبور شد به جودوکار بلژیکی ببازد. اما آنچه فیلم مسابقه نشان میداد و اهالی جودو روی آن اصرار داشتند چیز دیگری بود. ملایی اتفاقا همه تلاشش را کرد تا برنده شود، اما نتوانست و باخت! البته بعدا برای اصلاح حرفهایش گفت که از لحاظ روانی بههمریخته بود و به همین دلیل نفهمید در چه وضعیتی پا به میدان گذاشته و باخته. همین اعتراف به این معناست که او شخصا برای باخت نرفته بود، اما بازنده شد و کار به مبارزه با حریف ممنوعه نکشید. با این وجود با کمک رئیس فدراسیون جهانی جودو، مستقیم به آلمان رفت و پس از آن براحتی هر چه تمامتر جودوی ایران را تعلیق کرد! یک تعلیق تمامعیار که موجب میشود در صورت تداوم هیچ جودوکاری از ایران پا به المپیک ۲۰۲۰ نگذارد؛ تعلیقی که موجب شده تا همین امروز ۷ تورنمنت جهانی و آسیایی مختلف را از دست بدهیم. برای او اینها هیچ ارزشی ندارد، چرا که فقط میخواهد خودش در ژاپن با هر پرچمی که شده حاضر و قهرمان شود! برای او پشت پا زدن به ۶۰ هزار جودوکار مرد و زن از نونهال تا بزرگسال هیچ اهمیتی ندارد و همه این مصیبتها را برای جودوی ایران رقم زد تا از طرف فدراسیون جهانی، مجوز حضور در المپیک را اخذ کند!
خیلیها تصور میکردند بهواسطه آلمانی بودن همسرش و بچهای که بزودی به دنیا میآید او براحتی تابعیت آلمان را میگیرد و در المپیک با پرچم این کشور حاضر میشود، اما برخلاف برنامهها، آلمان به او تابعیت نداد و ملایی که پیش از این عنوان کرده بود به دنبال تابعیت نیست و فقط میخواهد با پرچم IOC در توکیو حاضر شود ناگهان در چرخشی ۱۸۰ درجهای پا به «اولان باتور» گذاشت و در دادگاه مغولی، زیر پرچم این کشور قسم خورد که شهروند این کشور شود.
* سقوط فنی و روحی - روانی
حتی آنهایی که پس از پناهنده شدن ملایی به آلمان از او حمایت کردند و مدعی شدند؛ سعید حق داشت اینچنین فرار کند، وقتی نام مغولستان مطرح شد، حاضر نشدند ولو در ظاهر با او همراهی کنند. در مسابقات هفته قبل که باز هم در ژاپن برگزار شد و او در کسوت و پرچم ورزشکاران پناهنده مبارزه کرد، شاهد افت وحشتناک مردی بودیم که در این چند سال ورزشکار شماره یک وزن خود در جهان بود. باخت و حذف زودهنگامش نشان داد چگونه از بعد روحی و روانی متزلزل شده و قادر به انجام کاری نیست که پیش از این براحتی انجامش میداد. اما بر فرض اینکه فدراسیون جهانی و IOC برخلاف همه قوانین سفت و محکم خودشان به صورت غیرقانونی، اجازه حضور ملایی با پرچم مغولستان را در المپیک بدهند (با خبرغافلگیرکنندهای که همین هفته خواهید شنید متوجه چرایی غیرقانونی بودن حضور او در المپیک خواهید شد) تصور کنید پا به میدان گذاشته و با شکست همه رقبایش مدال طلای وزن ۸۱ کیلوگرم جودوی مردان جهان را کسب کرده است. آیا این مدال برای مردم ایران است؟ مجبور نیست پرچم مغولستان را در دست بگیرد و با بالا بردن عکس چنگیزخان، به این کشور ادای دین کند؟! گیرم که او طلای المپیک را کسب کرد آیا تصور میکند این طلا برای کشوری است که از سعید ملایی صفر کیلومتر، قهرمان المپیک ساخت؟ چشمانش را ببندد و وقتی پرچم مغولستان بالا رفت محکم برای شادی روح چنگیز که در این سرود ادای دینی به او هم شده، بخواند چنگیز! آسوده بخواب که بعد از هزار سال یک ایرانی برای تو طلا آورده!