خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ داغترین سوژه این روزهای فوتبال ایران، قرار بود اتفاق محیر العقول فسخ قرارداد مارک ویلموتس و خالی ماندن نیمکت فنی تیم ملی باشد؛ کسی خبر نداشت ماجراهای استراماچونی آنقدر داغ میشود که فدراسیون فوتبال با استفاده از این فرصت بیتکرار، همه چیز را به قضا و قدر میسپارد.
سرمربی ایتالیایی استقلال علاوه بر این که پولش را مطالبه کرد به هدف اصلیاش که کسر یک سال از مدت زمان قراردادش هم بود رسید؛ او بر اساس وعدههای سرپرست باشگاه استقلال به زودی وارد ایران خواهد شد اما امیدواریم پس از حضور استراماچونی و به آرامش رسیدن استقلال، فدراسیون فوتبال برای تمام سوالاتی که وجود دارد به دنبال جواب و راه حل باشد.
فدراسیون عادت کرده مربیان خارجی را انتخاب کند و پای هیچکدام از این انتخاب ها هم قاطعانه نماند! نمونه میخواهید؛ به طور خیلی واضح، زلاتکو کرانچار در تیم امید و مارک ویلموتس در تیم ملی؛ فدراسیون پای کدامیک از این انتخابهایش ایستاد؟
در هر دو بخش خسارتهای مالی فراوانی به فوتبال کشور تحمیل شد؛ بدون این که رئیس فدراسیون فوتبال در این خصوص توضیح بدهد چرا انتخابهایش، نه با استقبال افکار عمومی مواجه میشود و نه محصول این تصمیمگیریها نیمچه موفقیتی در عرصه فوتبال ملی است؟
از همه اینها مهمتر، فسخ قرارداد ویلموتس و آچمز شدن فدراسیون در انتخاب سرمربی بعدی است؛ بیتردید یگانه گزینه خارجی فدراسیون، برانکو ایوانکوویچ است اما وقتی سازهایی علیه حضور این مربی کروات و ایجاد دو دستگی در تیم ملی کوک شد، فدراسیون از شلوغ کاریهای مسئله استراماچونی استفاده کرد و پشت این ماجرای باشگاهی سنگر گرفت و داستان برانکو برای مدتی فراموش شد.
با فروکش کردن عطش رسانهها پیرامون مسئله استراماچونی - استقلال و آرام و قرار گرفتن مسولان، همچنین امضای حکم احتمالی فتحاللهزاده به عنوان مدیرعامل، احتمالا همه مشکلات حل شده و وقتش رسیده فدراسیون فوتبال را دچار این چالش بزرگ کنیم که سرمربی تیم ملی در این شرایط چه کسی خواهد شد و چه تضمینی وجود دارد این بار انتخاب جدید فدراسیون جواب بدهد؟
اگر وحید هاشمیان را در تیم ملی به عنوان مدلی در اندازههای فرهاد مجیدی در تیم امید محسوب کنیم، این سوال باید پاسخ داده شود که مگر مجیدی در تیم امید عاقبت به خیر شد که فدراسیون فوتبال دوباره همان مدل و طرح قبلی را به تیم ملی دیکته میکند؟