به گزارش خبرورزشی، بصیرت یعنی توان دیدن نادیدهها! بصیرت یعنی از اول هر کاری، پایان آن کار را دیدن و بر اساس همین دیدن، طرح و نقشه اولیه، ثانویه و ثالثیه را تدوین کردن!
در ماجرای گماردن گماشتگان استقلال، به مأموریتهای غیر ممکن- که آخرینش در ماجرا استراماچونی و قهر از پیشمعلومش هویدا شد- نتیجه فقدان بصیرت را دیدیم!
الکی حکم دادید و الکی خود را در دیگ حلیم دیدید! «عشق امضا» که باشی، مستعفی میشوی!
کج روی، کج بالا روی
خشت اول، چون نهد معمار کج!
تا ثریا میرود دیوار کج!
و در استقلال، هم خشت اول مدیریت را کج نهادند، هم خشت دومش را و هم خشتهای سوم و چهارم و الی آخر را!
در استقلال همه چیز را کج نهادند! در استقلال بر خلاف مصلحت استقلال، بر خلاف مصلحت فوتبال و بر خلاف ضرورتهای قهرمانی و حرفهای عمل کردند. تا ثریا هم دیوار کجی را بالا بردند که خودشان در رأس آن نشسته بودند و خودشان، اولین کسانی بودند که به زمین افتادند!
در استقلال ۶ سال است- درست ۶ سال است- که همه چیز را کج جا میاندازند! مدیرعامل کج، دستیار مدیرعامل کج، مشیر و مشاوران هم کج! هم کج ایستاده و هم کج نشسته و اینان که مصداق این فرمایشند که میفرماید:
...ای که با خود کج و با ما کج و با خلق خدا کج!
... آخر قدمی راست بنهای همه جا کج!
اما نمیشود! چرا نمیشود؟ چون طبیعت عقرب کج، کج رفتن و نیش زدن است!
لُغز خواندن برای فتحی
ببین امیرحسین فتحی، چقدر باید بد بیاورد- یعنی بد حرکت کند- که پندار توفیقی هم، دلش برای استقلال به درد آمده باشد؟!
تمام حرفهایی که ماههاست هواداران، پیشکسوتان و بازیکنان استقلال درباره نحوه مدیریت آقای فتحی میگویند یک طرف، حرفهای پندار هم یک طرف!
این دومی، خداوکیلی دردآورتر است! همان که اسمش را نیاوردن، یک واجب عینی است!
در ماجرای گماردن گماشتگان استقلال، به مأموریتهای غیر ممکن- که آخرینش در ماجرا استراماچونی و قهر از پیشمعلومش هویدا شد- نتیجه فقدان بصیرت را دیدیم!
الکی حکم دادید و الکی خود را در دیگ حلیم دیدید! «عشق امضا» که باشی، مستعفی میشوی!
کج روی، کج بالا روی
خشت اول، چون نهد معمار کج!
تا ثریا میرود دیوار کج!
و در استقلال، هم خشت اول مدیریت را کج نهادند، هم خشت دومش را و هم خشتهای سوم و چهارم و الی آخر را!
در استقلال همه چیز را کج نهادند! در استقلال بر خلاف مصلحت استقلال، بر خلاف مصلحت فوتبال و بر خلاف ضرورتهای قهرمانی و حرفهای عمل کردند. تا ثریا هم دیوار کجی را بالا بردند که خودشان در رأس آن نشسته بودند و خودشان، اولین کسانی بودند که به زمین افتادند!
در استقلال ۶ سال است- درست ۶ سال است- که همه چیز را کج جا میاندازند! مدیرعامل کج، دستیار مدیرعامل کج، مشیر و مشاوران هم کج! هم کج ایستاده و هم کج نشسته و اینان که مصداق این فرمایشند که میفرماید:
...ای که با خود کج و با ما کج و با خلق خدا کج!
... آخر قدمی راست بنهای همه جا کج!
اما نمیشود! چرا نمیشود؟ چون طبیعت عقرب کج، کج رفتن و نیش زدن است!
لُغز خواندن برای فتحی
ببین امیرحسین فتحی، چقدر باید بد بیاورد- یعنی بد حرکت کند- که پندار توفیقی هم، دلش برای استقلال به درد آمده باشد؟!
تمام حرفهایی که ماههاست هواداران، پیشکسوتان و بازیکنان استقلال درباره نحوه مدیریت آقای فتحی میگویند یک طرف، حرفهای پندار هم یک طرف!
این دومی، خداوکیلی دردآورتر است! همان که اسمش را نیاوردن، یک واجب عینی است!