آقای استراماجونی قرار نبود که تیم شما با خروجی ۱۶، ۱۷ بازیکن و بزرگهای تیم که هر فصل برای باشگاه اتفاق میافتد و بعد از حواشی ابتدای فصل، صدرنشین لیگ برتر شود.
آقای استراماچونی قرار نبود استقلال شما با اشتباهات داوری و پنالتیهای سوخته به هر حریفی ۴، ۵ گل بزند و بهترین مهاجمان و پاسور و زهردارترین خط حمله لیگ به استقلال شما تعلق بگیرد.
آقای استراماچونی شما نباید با ارائه فوتبالی نوین و زیبا و جذاب در اوج ساعت نامناسب برگزاری بازی استقلال، ۶۰هزار هوادار این تیم را به آزادی میکشانديد.
جناب استراماچونی شما نباید به خاطر ندادن ۲ ماه حقوق عقب افتاده (حدود ۱۰۰هزار دلار) وبعد از هشدارها و اخطارها قرارداد را فسخ میکردی درحالی که تیم دیگر وزارت حدود همین مبلغ را به بازیکن خارجی که طبق گفته مدیرعاملشون مردونگی کرد و پس از مطالبه پول که در عرض چند ساعت تهیه شد و به فسخ انجامید، وقتی در ایتالیا به پولشویی متهم شدی ایران را ترک میکردی.
سرمربی موفق و محبوب ولی اسبق استقلال شما نباید از مدیرعامل و هیاتمدیرهای که هوادار چندین ماهه که فریادزنان خواهان برکناریشان هستند درخواست زمین تمرین مناسب و شروط برای پرداخت حقوق معوقه بازیکنان داشته باشی درحالی که تیم دیگر وزارت با اسپانسر و رئیس مجمع مشترک در طی نصف روز از سوی وزارت مدیرعامل جدید و رئیس هیات مدیره جدید خود را مشخص میکند.
آقای استراماچونی خوشبینترین مسئول و مدیر هم فکر این موفقیت و رشد را برای استقلال در اواسط فصل در نظر نگرفته بود و مشغول آمادهسازی برای تخریب و کارشکنی در انتهای فصل و یا آخر فصل بعد که زمان اتمام قرارداد مشروط شما مىرسيد در حال تدارک بودند به مانند شفر و ماجراهای بازیهای آخر فصل قبل.
بله آقای استراماچونی نه تنها استقلال و هواداری که در این ماهها و شرایط اقتصادی سخت جامعه به این تیم و بردها و روزهای خوبش با شما دلخوش بود و طی این سالها به علت سابقه و قدمت تاج بودنش گرفتار کلکلهای سطحی و بچگانه تیم رقیب هست بلکه تیمترین و متحدترین تیم ملی فوتبال ایران هم اسیر و قربانیهای این افکار شد.
و سرانجام آقای آندرهآ استراماچونی و روزهای خوب و کوتاه استقلال و رویاهای مشترک خداحافظ ولی اگرچه دیر، این ققنوس باز جان میگیرد.
* ارسالی از محمدرضا مشفقی