۰
پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۱
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

رسیدیم به بازی اول امید‌های آسیا! باید تمام حساب‌های تاکتیکی‌مان را روی ازبکستان پیاده کنیم! تا سپس به کره‌جنوبی درسی بدهیم از خلاقیت و به چین، یاد بدهیم نظم و انضباط را!

خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ امروز در تایلند چگونه بازی خواهیم کرد؟ جواب این سؤال را از نظر فنی و مهارتی و اسلوب‌های بازیگری، نمی‌دانیم! تیم امید را کم دیده‌ایم! تیم امید را به اندازه کافی ندیده‌ایم! حمیدخان، در پی یک غلط رایج، بازیکنانش را در هفت پستو پنهان کرد! دیده نشدند تا نقد نشوند! تا ارزیابی نشوند! و تا زیر ذره‌بین قرار نگیرند! حیف شد و چقدر هم حیف شد! لاجرم امروز نمی‌دانیم که این بچه‌های خوب، چند مرده حلاجند! هرجور که نگاه کنیم، می‌بینیم با ابهامات پرشماری طرفیم! ولی یک چیز را می‌دانیم! به یک اصل واقفیم و به یک مهم پی برده‌ایم! ترسو مرد! و ما، ترسو بازی نمی‌کنیم! ما حتی محتاط هم بازی نمی‌کنیم! ما حتی، محافظه‌کار هم ظاهر نخواهیم شد! ترسو مرد!
درباره ترس که برادر مرگ است، یک عبارت دیگر هم داریم؛ ترسو‌ها دو بار می‌میرند!
نترس، حتی از ترس
ما حتی از ترس هم نمی‌ترسیم! ما را با ترس میانه‌ای نیست! ما را با عقب کشیدن و بازی را به حریف سپردن هم کاری نیست!
نه! بی‌کلگی نخواهیم کرد! با یقین کامل بدانید که با حساب و با کتاب بازی می‌کنیم، اما نه بی‌کله! نه بی‌حساب و کتاب! هر سه حریف را مهم و درخور احترام و قابل بهترین نوع بررسی و آنالیز فنی می‌دانیم؛ ولی قدر خود را هم می‌دانیم! قدر و ارزش خودمان را بجا می‌آوریم، هم قابلیت‌های تکنیکی و هوشی و قدرت بداعت و بدیهه‌گرایی بچه‌هایمان را می‌شناسیم و هم ایمان داریم که ما نیز خوبیم و بزرگیم و از هیچ حریفی، کمتر نیستیم!
هم بازیکنان بزرگی در رده سنی «جوانان امید» خود داریم و هم مربیان ما، روح بزرگی دارند! روح جسور! روح جنگنده!
تیمی داریم که جنگاور است! جنگاوری داریم که گستاخی در نبرد، جزء ذات آنهاست! تیمی داریم که برای دفاع سر می‌دهد و برای حمله سر می‌بازد! حدود ۳۰ سرباز، حدود ۳۰ سلحشور! بیست و دو، سه بازیکن که تا آخرش بازی می‌کنند! به زبان خودمانی می‌گوییم تا دینش هستیم!
اگر حمید را بشناسیم که خودش است!
نمی‌دانیم که حمید استیلی، چگونه بازی خواهد گرفت از بچه‌هایش!‌
نمی‌دانیم که بچه‌های استیلی، چقدر در میدان عمل، در کارزار نبرد و در هنگامه پیکار، به خود او شباهت دارند، کاش صددرصد! نمی‌دانیم که حمید خود، توانسته است چند حمید دیگر بسازد مثل هافبک پاس و بهمن! ولی می‌دانیم که مشت استیلی پر است! هم یاران خوب و پردل و جرأتی به عنوان همکار و دستیار، کنار خود دارد و هم بچه‌هایش، قواره بزرگان را به خود گرفته‌اند! بزرگانی از جوانان، جوانانی بزرگ! همه عاشق بردن مثل خود حمید! همه دلسپرده به «فوتبال هنری»! مثل خود حمید، از زمین شهدای هویزه تا روزی که گل قرن را در جام جهانی ۹۸ زد!
از این بچه‌ها، اسم نمی‌آوریم! نه از شجاعی می‌گوییم و نه از قائدی و هم آزادی! چیزی نمی‌گوییم از اینکه منتظریم «معراج» را در حال بال گشودن و عروج به بالاترین کیفیت ببینیم! یا آغاسی را، مهدیخانی را، صیادمنش را، ساکی و جبیره را و همه را و بقیه‌ای که تکمیل می‌کنند ثروت جوان فوتبال ایران را، ثروت بی‌پایان!
کار استیلی، بی‌تردید که سخت است و هیچ سهل نخواهد بود و نخواهد شد! ولی حمید استیلی، یکی از خوشبخت‌ترین مربیان جوان آسیا و ایران است! بس که بازیکنانی پرکیفیت دارد! بس که یک تیم همه چیزدار دارد!
سر دادن و سر انداختن
بچه‌های جوان تیم امید، از فرصتی که دارند باید تا «دینش» استفاده کنند! استیلی و همکارانش می‌توانند با این تیم - اگر بتوانند و اگر جربزه اش را رو کنند- یک‌شبه راه ۱۰ ساله و ۱۵ ساله طی نکرده و فرصت‌های از دست داده را، طی کنند و جبران نمایند!
گر مرد رهید، بسم‌ا...، و اگر باید دینی را ادا کنید، باز هم بسمل بگویید و راهی میدان شوید که اینجا، یک راه و یک چاره بیشتر نداریم:
از پای افتاده، سرنگون باید رفت!
آری، اگر لازم شد که می‌شود، سرنگون و سربازوار و سراندازانه باید رفت! بروید و بشکنید این قفس چهل و چندساله را!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی