خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ سرپرست معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای وزارت ورزش و جوانان اعتقاد دارد که برای فوتبال ایران برنامه‌ریزی صورت گرفته است.
این ادعا از همان ادعاهای بزرگی است که ما به شدت عاشقش هستیم و اساسا جان می دهیم برای این گونه برنامه ریزی ها!
مثلا ما عاشق این هستیم که در هیات ها و فدراسیون فوتبال، شاهد مهندسی انتخابات نباشیم و همه چیز بر اساس یک اصول و برنامه ریزی مدون و سالم جلو برود. چه کسی بدش می آید از برنامه ریزی؟ شما، ما یا مسولان؟
برنامه اگر یک برنامه واقعی و صحیح باشد، حتما تیم ملی ایران از این شرایط اسفبار خارج می شود. سرمربی اش را سرانجام می شناسد و مردم هم از این بلاتکلیفی رها می شوند. برنامه یعنی این که ما از الان بدانیم برای تیم امید ایران در 4 سال آینده چه کنیم. برنامه یعنی برای جام ملت های بعدی، از همین حالا به دنبال چاره کار باشیم.
برنامه ریزی برای این فوتبال یعنی بدانیم باشگاه های ما باشگاه هستند یا تیم؟ می خواهند در لیگ قهرمانان آسیا جام بگیرند یا نه؟
برنامه یعنی بدانیم مربی خارجی می خواهیم یا داخلی؟ اگر مربی خارجی بزرگ می آوریم آیا می توانیم حق و حقوش را پرداخت کنیم یا نه؟ آیا می توانیم به لحاظ فرهنگی با او کنار بیاییم یا خیر؟
برنامه ریزی یعنی از سر ناچاری به دنبال مربی داخلی نرویم و چهره های محبوب فوتبال کشور را در کوتاه مدت، قربانی اهداف خود نکنیم. برنامه ریزی یعنی وقتی کنفدراسیون فوتبال آسیا به ما حمله می کند، تدبیر داشته باشیم و پیش از وقوع هر اتفاقی برایش چاره ای بیاندیشیم. برنامه ریزی یعنی بدانیم از این فوتبال چه می خواهیم؛ یعنی به فکر فوتبال پایه باشیم. یعنی مدارس فوتبال را از این وضعیت ناهنجار نجات بدهیم.
برنامه یعنی دست دلالان را از فوتبال ایران کوتاه کنیم. برنامه ریزی یعنی هر مدیر تازه از راه رسیده ای که هیچ سر رشته ای از فوتبال ندارد را وارد این ورزش نکنیم. برنامه ریزی برای این فوتبال ادعای بزرگی است؛ ما عاشق چشم گوش بسته مدیران برنامه ریز هستیم! اگر شما این طور برای فوتبال ما برنامه ریزی کرده باشید، راستش به پاس همه این خدمات بزرگی که انجام داده اید به احترامتان کلاه از سر بر می داریم.
این ادعا از همان ادعاهای بزرگی است که ما به شدت عاشقش هستیم و اساسا جان می دهیم برای این گونه برنامه ریزی ها!
مثلا ما عاشق این هستیم که در هیات ها و فدراسیون فوتبال، شاهد مهندسی انتخابات نباشیم و همه چیز بر اساس یک اصول و برنامه ریزی مدون و سالم جلو برود. چه کسی بدش می آید از برنامه ریزی؟ شما، ما یا مسولان؟
برنامه اگر یک برنامه واقعی و صحیح باشد، حتما تیم ملی ایران از این شرایط اسفبار خارج می شود. سرمربی اش را سرانجام می شناسد و مردم هم از این بلاتکلیفی رها می شوند. برنامه یعنی این که ما از الان بدانیم برای تیم امید ایران در 4 سال آینده چه کنیم. برنامه یعنی برای جام ملت های بعدی، از همین حالا به دنبال چاره کار باشیم.
برنامه ریزی برای این فوتبال یعنی بدانیم باشگاه های ما باشگاه هستند یا تیم؟ می خواهند در لیگ قهرمانان آسیا جام بگیرند یا نه؟
برنامه یعنی بدانیم مربی خارجی می خواهیم یا داخلی؟ اگر مربی خارجی بزرگ می آوریم آیا می توانیم حق و حقوش را پرداخت کنیم یا نه؟ آیا می توانیم به لحاظ فرهنگی با او کنار بیاییم یا خیر؟
برنامه ریزی یعنی از سر ناچاری به دنبال مربی داخلی نرویم و چهره های محبوب فوتبال کشور را در کوتاه مدت، قربانی اهداف خود نکنیم. برنامه ریزی یعنی وقتی کنفدراسیون فوتبال آسیا به ما حمله می کند، تدبیر داشته باشیم و پیش از وقوع هر اتفاقی برایش چاره ای بیاندیشیم. برنامه ریزی یعنی بدانیم از این فوتبال چه می خواهیم؛ یعنی به فکر فوتبال پایه باشیم. یعنی مدارس فوتبال را از این وضعیت ناهنجار نجات بدهیم.
برنامه یعنی دست دلالان را از فوتبال ایران کوتاه کنیم. برنامه ریزی یعنی هر مدیر تازه از راه رسیده ای که هیچ سر رشته ای از فوتبال ندارد را وارد این ورزش نکنیم. برنامه ریزی برای این فوتبال ادعای بزرگی است؛ ما عاشق چشم گوش بسته مدیران برنامه ریز هستیم! اگر شما این طور برای فوتبال ما برنامه ریزی کرده باشید، راستش به پاس همه این خدمات بزرگی که انجام داده اید به احترامتان کلاه از سر بر می داریم.
