خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ فضای مجازی ما خیلی عجیب است؛ از برگرداندن مارک «LV» کیفهای لویی ویتون به سمت دوربین در عکسهای دسته جمعی بگیرید تا عکسهای غذا خوردن و پیکنیک رفتن و موج سرخوشیهای بیدلیل اینستاگرامی...
هر کدام از این اتفاقات نشانه است اما بعضا کاربران این فضای پر سوء تفاهم، در سادگی هم گوی سبقت را از بعضیها میربایند!
نمونه میخواهید؛ همین تقاضای عجیب و غریب از فدراسیون فوتبال برای پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی به استراماچونی! این دیگر چه توقع و تقاضای خامدستانهای است؟ در فوتبالی که کالدرون آرژانتینی و پیش از او همین استراماچونی به هزار و یک دلیل، ما را پس زدند سرمربی ایتالیایی به چه کار تیم ملی میآید؟ کاربران فضای مجازی ایران، با چشمان خودشان دیدند پرداختهای شگفتآور به استراماچونی به دلیل تحریمهای بانکی و ... چه مشکلاتی را برای این مربی در ایتالیا به وجود آورده بود.
بخش مهمی از اختلاف نظر این مربی با باشگاه استقلال بر سر پرداختها، امکانات مهجور فوتبال ایران و مدیریت و نحوه برنامهریزی بود؛ حالا همانهایی که توسط رسانهها در جریان مشکلات استراماچونی قرار گرفته بودند سادهانگارانه تصور میکنند با یک پیشنهاد به این مربی ایتالیایی، همه چیز حل است! واقعا زهی خیال باطل...
راستش ما قبلا هر بار شب ها به ماه و ستارهها نگاه میکردیم، دوست داشتیم جای «نیل آرمسترانگ» بودیم، با آپولو روی «ماه» فرود میآمدیم و چرخی نیز در این کره جادویی میزدیم اما صنعت هوا و فضای ما تعریف چندانی ندارد؛ در نتیجه سالهاست بیخیال این مطلب شدهایم!
حالا با این وضعیتی که داریم حضور مربیانی مثل استراماچونی در تیم ملی از آن خواب و خیال ها و فضای انتزاعی هم پیچیدهتر است. ما که استراماچونی را در استقلال مدیریت نکردیم چگونه میخواهیم با داشتن دو کاندیدای قطعی داخلی، یک دفعه به سمت او بچرخیم؛ این اگر توهمات فضای مجازی نیست پس چیست؟ُ