خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ این روزهای مخوف کرونایی و قرنطینه اجباری خانگی باعث شده تا کامنتهای فضای مجازی را با دقت بخوانیم.
عدهای که ظاهرا به تازگی هوادار تیم ملی شدهاند و گذشتهها را خیلی زود یادشان رفته، توصیههایی به ما و شما دارند؛ «این که از تیم ملی ایران حمایت کنیم. این که وقتی سرمربی تیم ملی به هر دلیل انتخاب شده، همه کنارش باشند. این توصیههای عاشقانه برای تیم ملی و سرمربیاش اما ابعاد دیگری هم دارد؛ آنها میگویند ما کاری نداریم اسکوچیچ را چگونه به تیم ملی آوردهاند. حالا که آوردهاند باید حمایتش کنیم.»
این حمایتهای معنوی از تیم ملی، عالی است. کرونا نشان داد قرنطینه اختیاری میتواند افکار تازهای که در فوتبال ایران متبلور شده را به ما یادآوری کند.
ممنون و سپاسگزار همه آنهایی هستیم که سزاوارانه امروز حمایت از سرمربی تیم ملی را به ما خاطرنشان میکنند! البته این دوستان نمیدانند تیم ملی خط قرمز همیشگی ما بوده است. ویلموتس و اسکوچیچ برابر عظمت تیمی که در این سالها به سختی درست شده و سازمان پیدا کرد، گزینههایی برای دلسرد شدن نیستند.
ما هیچ قصوری در مورد تمام بلاهایی که در این مدت بر تیم ملی نازل شد، مرتکب نشدهایم.
ما علیه سرمربی تیم ملی داد سخن سر ندادیم.
ما هیچ کدام از مربیان تیم ملی را دلال موزامبیکی و کروات و بلژیکی خطاب نکردیم.
ما در هر کدام از بازیهای تیم ملی برای شکست ایران و خرد شدن غرور ملی دعا نکردیم.
ما میان آنهایی نبودیم که قبل از سفر تیم ملی به جامهای جهانی، با وعده درب و داغان شدن ایران مقابل آرژانتین، اسپانیا، پرتغال و مراکش، از فرط ذوق زیاد، رنگ صورتشان عوض میشد.
ما چوب لای چرح تیم ملی نگذاشتیم و سرمربیاش را به خیانت و نگاه بالا به پایین متهم نکردیم.
در عوض ما و اغلب دوستداران تیم ملی، از تیم کشورمان حمایت کردیم. همین راه و روش را هم در مورد دیگران در پیش میگیریم. فقط آنچه در پروسه انتخاب سرمربی اتفاق افتاد را چند بار برای شما بازگو کردیم؛ همین.
خیلی میبخشید؛ ما بلد نیستیم به منافع فوتبال ملی پشت کنیم. ما از شکستهای تیم ملی خوشحال نمیشویم؛ درست بر خلاف همانهایی که 8 سال تمام بعد از هر برد تیم ملی، دق میکردند و اشک میریختند. ما جزو آنها نبوده، نیستیم و نخواهیم بود...