خبرورزشی/ امیرعباس واسعی؛ عبدالرحمن شاهحسینی گفت: «یکی از ملیپوشان سابق میگفت در یک دیدار سرپرستمان گفت فلانی به داور چک دادهایم و اگر پیروز نشویم، داور از دقیقه ۸۰ به بعد پنالتی برایمان میگیرد.»
حنیف عمرانزاده هم این گونه مصاحبه کرد: «قبل از یکی از شهرآوردها بود که یکی از دوستان قدیم ما با من تماس گرفت و گفت میخواهم شما را ببینم. به من گفت قرار است یک مراسم برگزار شود و بهتر است با هم به این مراسم برویم. او مقابل خانه من آمد و دیدم یک نفر داخل ماشین او نشسته است. وقتی مراسم تمام شد دیدم آنها یک کیف مشکی از صندوق عقب کنار من گذاشتند. دقیقاً یادم است در اتوبان یادگار امام تهران بودیم که فردی که پشت فرمان بود به من گفت ما یک سایت شرطبندی داریم که نوع فعالیتش را کامل توضیح داد. او گفت این هفته شهرآورد است و اگر با ما همکاری کنی من پول زیادی به شما میدهم! چیز زیادی هم از شما نمیخواهم، او گفت یا پنالتی بده، یا گل به خودی بزن یا اخراج شو! به من گفت آن کیف را باز کن، همین الان یک میلیارد تومان را بردار و یک میلیارد دیگر را هم بعد از بازی پرداخت میکنیم. این موضوع حدود سال ۹۴ اتفاق افتاد. فکر میکنم شهرآورد هم مساوی شد و پرسپولیس دقیقه آخر گل زد و آنها جشن گرفته بودند! من هم وقتی این حرف را شنیدم به شانه دوستم زدم گفتم چه فکری در مورد من کردید؟ کلی از مردم هر ساله دلخوشیشان به این بازی است آن وقت شما چنین درخواستی دارید؟ حتی یادم است کنار اتوبان چمران پیاده شدم. به او هم گفتم دیگر شماره تلفنت را روی موبایلم نبینم.»
صفر تا صد ادعاهای مطرح شده درست! اما چرا به وقتش گفته نشد و الان طرح آن چه فایدهای دارد؟ جز سیاهنمایی در فوتبال و اینکه مردم بیشتری از فوتبال زده میشوند. کمااینکه در سالهای اخیر به دلیل فساد در فوتبال و برجسته کردن آن خیلیها از فوتبال بیزار شدهاند و تعداد تماشاگرانی که امروز به استادیوم میروند خیلی کمتر از دیروز است. فساد در فوتبال وجود دارد؛ نه فقط در ایران، حتی در کشورهای توسعهیافته و صاحب سبک در فوتبال. همان طور که در همه صنعتها با این پدیده شوم مواجه هستیم. اما در فوتبال ایران حرفها زمانی زده میشود که دیگر کار از کار گذشته است و طرح ادعاها هیچ کمکی به فساد در فوتبال نمیکند به خصوص که مصاحبههاکنندهها از آدمها اسم نمیآورند!
آیا شاهحسینی نباید همان وقت که رئیس کمیته انضباطی بود این موضوع را پیگیری میکرد و اگر این حرف زمانی به او زده شده که دیگر رئیس نبود مدعی را به کمیته انضباطی میفرستاد تا ادعای خود را مستند ارائه کند؟ حنیف عمرانزاده که ابتدا باید از خود سؤال کند چرا چنین پیشنهادی به او شده نباید همان موقع این موضوع را به کمیته اخلاق گزارش میداد؟ کسی که چنین پیشنهادی به او داده بود وقتی با نه حنیف مواجه شده حتماً به سراغ دیگری رفت در حالی که اگر حنیف این موضوع را در کمیته اخلاق مطرح میکرد دستکم یکی از افراد مولد فساد در فوتبال را محو میکرد!
بعداً میگویم. اسمی از کسی نمیبرم. در گذشته به من چنین پیشنهادی شده بود. فساد در فوتبال بیدا میکند. به خود من این پیشنهاد را دادهاند و... از این دست حرفهایی است که هیچ کمکی به دفع فساد در فوتبال نمیکند. فوتبال زمانی تمیز میشود که هر یک در هر جایگاهی که قرار داریم نسبت به سلامت در فوتبال احساس مسئولیت کنیم و نقش خود را به درستی ایفا کنیم. در حالی که تصور میکنیم مبارزه با فساد در فوتبال حتماً مأمور دارد. آن که فساد در فوتبال را میبیند و بیتفاوت از کنارش میگذرد بیشک به ترویج فساد در فوتبال کمک میکند. ادعاهای طرح شده ادعاهای کمی نیست. نمونهاش را در گذشته هم داشتیم و در آینده هم تکرار خواهد شد، اما سؤال مهم این است به بهانه این ادعاها کی پروندهای تشکیل و به آنها رسیدگی شد؟ همه اینها به این خاطر است که حرف را درست در جایی که باید بزنیم نمیزنیم و میگذاریم برای بعد آنهم با هزار و یک ایما و اشاره مطرح میکنیم. این حرفها اکنون ذرهای ارزش ندارد و همانند نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. گاهی کمی شجاعت، گاهی کمی جسارت ماندگارمان میکند.
حنیف عمرانزاده هم این گونه مصاحبه کرد: «قبل از یکی از شهرآوردها بود که یکی از دوستان قدیم ما با من تماس گرفت و گفت میخواهم شما را ببینم. به من گفت قرار است یک مراسم برگزار شود و بهتر است با هم به این مراسم برویم. او مقابل خانه من آمد و دیدم یک نفر داخل ماشین او نشسته است. وقتی مراسم تمام شد دیدم آنها یک کیف مشکی از صندوق عقب کنار من گذاشتند. دقیقاً یادم است در اتوبان یادگار امام تهران بودیم که فردی که پشت فرمان بود به من گفت ما یک سایت شرطبندی داریم که نوع فعالیتش را کامل توضیح داد. او گفت این هفته شهرآورد است و اگر با ما همکاری کنی من پول زیادی به شما میدهم! چیز زیادی هم از شما نمیخواهم، او گفت یا پنالتی بده، یا گل به خودی بزن یا اخراج شو! به من گفت آن کیف را باز کن، همین الان یک میلیارد تومان را بردار و یک میلیارد دیگر را هم بعد از بازی پرداخت میکنیم. این موضوع حدود سال ۹۴ اتفاق افتاد. فکر میکنم شهرآورد هم مساوی شد و پرسپولیس دقیقه آخر گل زد و آنها جشن گرفته بودند! من هم وقتی این حرف را شنیدم به شانه دوستم زدم گفتم چه فکری در مورد من کردید؟ کلی از مردم هر ساله دلخوشیشان به این بازی است آن وقت شما چنین درخواستی دارید؟ حتی یادم است کنار اتوبان چمران پیاده شدم. به او هم گفتم دیگر شماره تلفنت را روی موبایلم نبینم.»
صفر تا صد ادعاهای مطرح شده درست! اما چرا به وقتش گفته نشد و الان طرح آن چه فایدهای دارد؟ جز سیاهنمایی در فوتبال و اینکه مردم بیشتری از فوتبال زده میشوند. کمااینکه در سالهای اخیر به دلیل فساد در فوتبال و برجسته کردن آن خیلیها از فوتبال بیزار شدهاند و تعداد تماشاگرانی که امروز به استادیوم میروند خیلی کمتر از دیروز است. فساد در فوتبال وجود دارد؛ نه فقط در ایران، حتی در کشورهای توسعهیافته و صاحب سبک در فوتبال. همان طور که در همه صنعتها با این پدیده شوم مواجه هستیم. اما در فوتبال ایران حرفها زمانی زده میشود که دیگر کار از کار گذشته است و طرح ادعاها هیچ کمکی به فساد در فوتبال نمیکند به خصوص که مصاحبههاکنندهها از آدمها اسم نمیآورند!
آیا شاهحسینی نباید همان وقت که رئیس کمیته انضباطی بود این موضوع را پیگیری میکرد و اگر این حرف زمانی به او زده شده که دیگر رئیس نبود مدعی را به کمیته انضباطی میفرستاد تا ادعای خود را مستند ارائه کند؟ حنیف عمرانزاده که ابتدا باید از خود سؤال کند چرا چنین پیشنهادی به او شده نباید همان موقع این موضوع را به کمیته اخلاق گزارش میداد؟ کسی که چنین پیشنهادی به او داده بود وقتی با نه حنیف مواجه شده حتماً به سراغ دیگری رفت در حالی که اگر حنیف این موضوع را در کمیته اخلاق مطرح میکرد دستکم یکی از افراد مولد فساد در فوتبال را محو میکرد!
بعداً میگویم. اسمی از کسی نمیبرم. در گذشته به من چنین پیشنهادی شده بود. فساد در فوتبال بیدا میکند. به خود من این پیشنهاد را دادهاند و... از این دست حرفهایی است که هیچ کمکی به دفع فساد در فوتبال نمیکند. فوتبال زمانی تمیز میشود که هر یک در هر جایگاهی که قرار داریم نسبت به سلامت در فوتبال احساس مسئولیت کنیم و نقش خود را به درستی ایفا کنیم. در حالی که تصور میکنیم مبارزه با فساد در فوتبال حتماً مأمور دارد. آن که فساد در فوتبال را میبیند و بیتفاوت از کنارش میگذرد بیشک به ترویج فساد در فوتبال کمک میکند. ادعاهای طرح شده ادعاهای کمی نیست. نمونهاش را در گذشته هم داشتیم و در آینده هم تکرار خواهد شد، اما سؤال مهم این است به بهانه این ادعاها کی پروندهای تشکیل و به آنها رسیدگی شد؟ همه اینها به این خاطر است که حرف را درست در جایی که باید بزنیم نمیزنیم و میگذاریم برای بعد آنهم با هزار و یک ایما و اشاره مطرح میکنیم. این حرفها اکنون ذرهای ارزش ندارد و همانند نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. گاهی کمی شجاعت، گاهی کمی جسارت ماندگارمان میکند.