خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ و حالا، عبدا... ویسی! که بیان درست‌ترش این است: ... و حالا یک بار دیگر، عبدا... ویسی! و حالا باز هم عبدا... ویسی! کاری که از عهده مجید جلالی خارج بود، ویسی از پسش برآمد! کاری که حسین فرکی را «ایز» آورد و فراری اش داد، توسط ویسی انجام شد! و کاری که یک بار آقاعبدا... را به دیوار سنگی «واقعیت» کوبیده و بلکه شکسته بودش، در دست‌های لایق و با هنر مرد کاربلد، نرم شد و مهار شد! ویسی، در روز‌های سخت و دشوار «کرونا» یی کاری کرد که کارستان محسوب بایدش کرد!
پیکانی که تا شب عید، ناتیمی مربی ذلیل کن بیش نبود، اول در روح آقای ویسی و سپس در فضای عینی و عرصه واقعی لیگ برتر، دگرگون شد! دگرگون شد تا تیم دیگری باشد! دگرگون شد تا فوتبال ١٨٠ درجه بهتری را بازی کند! پیکان توسط عبدا... ویسی، تیمی شد که می‌داند چگونه باید از خودش بازی بگیرد و چگونه باید بازی را به نتیجه و نتیجه را به بازی گره بزند!
پیکان همیشه «ته جدولی» حالا چند هفته‌ای است که ته جدولی بازی نمی‌کند و به هیچ حریفی هم باج نمی‌دهد! پیکانی که خیال می‌کردیم و خودش هم به این یأس فلسفی دچار بود که هرگز به مرز ٢٠ امتیاز نمی‌رسد، حالا ٢٧ امتیاز دارد و امیدوار به اینکه خالق بزرگ‌ترین شگفتی باشد! هم مقابل «استقلال مجیدی» بایستد و هم «سپاهان امیر» را در روز‌های «پسا امیر» مغلوب کند!
پیکان می‌خواهد سقوط نکند و برای عملی کردن این ناممکن، هر کاری را شدنی خواهد نمود! ویسی با آموزش و درس فوتبال، از ۱۰، ۱۲ مرد امید از دست داده و بی‌انگیزه، تیمی ساخته است که قادرند، هر کاری و همه کار را در دستور خویش قرار دهند! حتی اگر حریف پیکان، استقلال تهران باشد و سپاهان اصفهان!
این روز‌ها محمود شیعی، مهندس محمود شیعی، مدیرعامل مستعفی تیم پیکان، حالا بهتر از همه همگنان خود فهم می‌کند، این اصل را که می‌گوید:
... برای هر کار، اهلش را به کار بگمار!
پیکانی که تا شب عید، ناتیمی مربی ذلیل کن بیش نبود، اول در روح آقای ویسی و سپس در فضای عینی و عرصه واقعی لیگ برتر، دگرگون شد! دگرگون شد تا تیم دیگری باشد! دگرگون شد تا فوتبال ١٨٠ درجه بهتری را بازی کند! پیکان توسط عبدا... ویسی، تیمی شد که می‌داند چگونه باید از خودش بازی بگیرد و چگونه باید بازی را به نتیجه و نتیجه را به بازی گره بزند!
پیکان همیشه «ته جدولی» حالا چند هفته‌ای است که ته جدولی بازی نمی‌کند و به هیچ حریفی هم باج نمی‌دهد! پیکانی که خیال می‌کردیم و خودش هم به این یأس فلسفی دچار بود که هرگز به مرز ٢٠ امتیاز نمی‌رسد، حالا ٢٧ امتیاز دارد و امیدوار به اینکه خالق بزرگ‌ترین شگفتی باشد! هم مقابل «استقلال مجیدی» بایستد و هم «سپاهان امیر» را در روز‌های «پسا امیر» مغلوب کند!
پیکان می‌خواهد سقوط نکند و برای عملی کردن این ناممکن، هر کاری را شدنی خواهد نمود! ویسی با آموزش و درس فوتبال، از ۱۰، ۱۲ مرد امید از دست داده و بی‌انگیزه، تیمی ساخته است که قادرند، هر کاری و همه کار را در دستور خویش قرار دهند! حتی اگر حریف پیکان، استقلال تهران باشد و سپاهان اصفهان!
این روز‌ها محمود شیعی، مهندس محمود شیعی، مدیرعامل مستعفی تیم پیکان، حالا بهتر از همه همگنان خود فهم می‌کند، این اصل را که می‌گوید:
... برای هر کار، اهلش را به کار بگمار!
پرسش‌های هفته
یکم: در تبریز، شاهد برخوردی از کدام قماش خواهیم بود؟ تراکتور-ماشین‌سازی، هر دو صد در‌صد می‌جنگند یا... چه؟
تا امروز، این دو تیم، چون به هم رسیده‌اند، مثل دو حریف، مثل دو مرد، مثل دو قهرمان، روبه‌رو شده‌اند! با توجه به سوابق، نگرانی جایز نیست! تراکتور- ماشین‌سازی، هیچ شائبه‌ای در کار نیست! راحت این بازی را تماشا کنید!
دوم: استقلال- پیکان! شک نکنید که یکی از هیجانی‌ترین بازی‌های دیدنی نیم‌فصل دوم لیگ را خواهیم دید! هر دو تیم، بمب انگیزه‌اند!
سوم: گل‌گهر و پرسپولیس! نه؛ قرار نیست بگوییم شرکای آقای جلالی، هنوز هم او را معلم یک نسل از مربیان- مثل همین مجتبی سرآسیابی کم‌رو و خجالتی- می‌دانیم! مربیانی که از معلم خود، بی‌روحیه بودن و نجنگ بودن را به ارث برده‌اند! و تا اینچنی هستند، کاری که خیبرگیر باشد، انجام نمی‌دهند! آیا دستیاران جدید جلالی در گل‌گهر، انگیزه ایستادگی برابر قهرمان زود هنگام لیگ برتر را فراهم خواهند آورد؟
ببینیم یونس شاکری، سر‌ها را بالاتر از همه می‌زند یا شجاع و کنعانی‌زادگان! و یا سیدجلال؟
توصیه یواشکی: پرسپولیس، یک گلر و دوتا دفاع وسط و یک دفاع چپ برای خط دفاعش لازم دارد!
چهارم: در واقع چهارم نداریم! بازی‌های سپاهان، شهر خودرو، نفت آبادان، حتی فولاد اهواز، یک جوری‌اند! جنبه رقابتی‌شان کم شده و گرما ندارد! در این هفته مقابله سایپا و نفت مسجد سلیمان، از آنجا که سایپا در منطقه گربه زنگوله‌دار بازی می‌کند، بیشتر حواس همه را به خود جلب می‌کند!
تا امروز، این دو تیم، چون به هم رسیده‌اند، مثل دو حریف، مثل دو مرد، مثل دو قهرمان، روبه‌رو شده‌اند! با توجه به سوابق، نگرانی جایز نیست! تراکتور- ماشین‌سازی، هیچ شائبه‌ای در کار نیست! راحت این بازی را تماشا کنید!
دوم: استقلال- پیکان! شک نکنید که یکی از هیجانی‌ترین بازی‌های دیدنی نیم‌فصل دوم لیگ را خواهیم دید! هر دو تیم، بمب انگیزه‌اند!
سوم: گل‌گهر و پرسپولیس! نه؛ قرار نیست بگوییم شرکای آقای جلالی، هنوز هم او را معلم یک نسل از مربیان- مثل همین مجتبی سرآسیابی کم‌رو و خجالتی- می‌دانیم! مربیانی که از معلم خود، بی‌روحیه بودن و نجنگ بودن را به ارث برده‌اند! و تا اینچنی هستند، کاری که خیبرگیر باشد، انجام نمی‌دهند! آیا دستیاران جدید جلالی در گل‌گهر، انگیزه ایستادگی برابر قهرمان زود هنگام لیگ برتر را فراهم خواهند آورد؟
ببینیم یونس شاکری، سر‌ها را بالاتر از همه می‌زند یا شجاع و کنعانی‌زادگان! و یا سیدجلال؟
توصیه یواشکی: پرسپولیس، یک گلر و دوتا دفاع وسط و یک دفاع چپ برای خط دفاعش لازم دارد!
چهارم: در واقع چهارم نداریم! بازی‌های سپاهان، شهر خودرو، نفت آبادان، حتی فولاد اهواز، یک جوری‌اند! جنبه رقابتی‌شان کم شده و گرما ندارد! در این هفته مقابله سایپا و نفت مسجد سلیمان، از آنجا که سایپا در منطقه گربه زنگوله‌دار بازی می‌کند، بیشتر حواس همه را به خود جلب می‌کند!
قابل توجه کمیته ملی المپیک
همین بالا، به تلاقی دو اصل اشاره کردیم: استعداد ناب جوان ایرانی، در همه جای ایران که سرای تمام بچه‌های لایق و شایسته میهن ماست، به وفور دیده می‌شوند! شیوه درست آموزش سیستماتیک و روشمندی آکادمیک! یعنی برآیند قابلیت و توانمندی بالقوه و علم آموزشی و آموزش علمی!
اگر یک بخش، مثلاً کمیته ملی المپیک، در راستای تربیت نیرو‌های المپیکی، به این مهم صد درصدی باور بیاورد، ما هم می‌توانیم تربیت علمی را به عمل درآوریم!
کم گوى و گزیده گوى...
همین بالا، به تلاقی دو اصل اشاره کردیم: استعداد ناب جوان ایرانی، در همه جای ایران که سرای تمام بچه‌های لایق و شایسته میهن ماست، به وفور دیده می‌شوند! شیوه درست آموزش سیستماتیک و روشمندی آکادمیک! یعنی برآیند قابلیت و توانمندی بالقوه و علم آموزشی و آموزش علمی!
اگر یک بخش، مثلاً کمیته ملی المپیک، در راستای تربیت نیرو‌های المپیکی، به این مهم صد درصدی باور بیاورد، ما هم می‌توانیم تربیت علمی را به عمل درآوریم!
کم گوى و گزیده گوى...
آقایان بزرگ‌تر‌ها
البته که زبان، عضو ناطقه بدن ما است ولی همین زبان را هم نباید ٢٤ ساعته و پشت سر هم به حرف کشید، والا جفنگیات می‌بافد و به وراجی‌های فاقد مغز می‌افتد!
با زبان، هم باید گفت و هم نباید گفت! زبان، برای نگفتن و «نه» گفتن هم هست! فرق آدم دانا با کم‌دان و نادان، در به کار گیری عضله زبان است!
متأسفانه به بهانه جام حذفی، بزرگان و «گنده» ها، با هم بد صحبت کردند و خاطر هواداران خود را مکدر نمودند!
آقاجان! تو حیفی! قدر خودت را بدان! خود افشاگری نکن!
زبان در دهان‌ای خردمند چیست؟
کلید در گنج صاحب هنر!
البته که زبان، عضو ناطقه بدن ما است ولی همین زبان را هم نباید ٢٤ ساعته و پشت سر هم به حرف کشید، والا جفنگیات می‌بافد و به وراجی‌های فاقد مغز می‌افتد!
با زبان، هم باید گفت و هم نباید گفت! زبان، برای نگفتن و «نه» گفتن هم هست! فرق آدم دانا با کم‌دان و نادان، در به کار گیری عضله زبان است!
متأسفانه به بهانه جام حذفی، بزرگان و «گنده» ها، با هم بد صحبت کردند و خاطر هواداران خود را مکدر نمودند!
آقاجان! تو حیفی! قدر خودت را بدان! خود افشاگری نکن!
زبان در دهان‌ای خردمند چیست؟
کلید در گنج صاحب هنر!
