به گزارش خبرورزشی ، تا همین چند ماه پیش، پرهام مقصودلو برای اهالی ورزش یک نام ناشناخته بود اما حالا همه فیل بزرگ ایران را میشناسند، هر چند خودش دوست دارد به اسم شیر بزرگ شناخته شود. پدیده جدید شطرنج جهان که نویسنده کتاب «چگونه بر دفاع سیسیلی غلبه کنیم؟» را با دفاع سیسیلی شکست داد، به خبرورزشی آمد و بعد از یک مسابقه شطرنج سریع با ۵ عضو تحریریه خبرورزشی به سؤالات ما پاسخ داد. نفر اول شطرنج زیر ۱۸ سال جهان (در رنکینگ بینالمللی) و یکی از ۱۵۰ شطرنجباز دنیا که ۲۲ مرداد امسال تازه ۱۸ ساله میشود، خیلی ساده و صمیمی از علایق و دغدغههایش گفت. خواندن چکیده حرفهای استعداد بزرگ شطرنج ایران خالی از لطف نیست.
* با هزینه شخصی در هر دو مسابقه دبی و شارجه شرکت کردم. البته در دبی نصف هزینهها را خودم دادم و در شارجه هزینه اقامتم پای برگزارکننده تورنمنت بود ولی به هر حال حدود هزار دلار از جیبم خرج کردم و جایزه ۱۵ هزار دلاری شارجه را بردم.
* در تورنمنت دبی اشکالاتم را برطرف کردم و با تجربهای که به دست آوردم در شارجه با قدرت اول شدم. البته اگر در دبی هم مقابل شطرنجباز آرژانتینی غافلگیر نمیشدم، آنجا هم قهرمان میشدم ولی همان شکست قویترم کرد.
* متأسفانه اصلاً به شطرنج توجه نمیشود. قبل از قهرمانی در شارجه، در همه تورنمنتهای متوالی در هند، ارمنستان و اکسین کاپ مازندران قهرمان شدم ولی هیچ بازتابی نداشت.
* در هند قهرمان شدن اصلاً ساده نیست. آنها شطرنج را متعلق به خودشان میدانند، دهها استاد بزرگ دارند و چندین بانک اسپانسر قهرمانانشان هستند. در همان تورنمنت هم مجتمع گاز و روغن هند حامی مالی تمام بازیکنانشان شده بود.
* من توقع ندارم مثل هند، یکشبه بانکهای ایرانی حامی مالی شطرنج شوند اما باشگاههای ما که میتوانند در لیگ برتر شطرنج سرمایهگذاری کنند. تا چند سال پیش ما لیگ برتر خوبی داشتیم و قهرمانان خارجی هم برای بازی میآمدند.
* ما اگر حمایت شویم میتوانیم در رده باشگاهی، در حد قهرمانی جهان مطرح باشیم. مگر قهرمانی در جام باشگاههای جهان افتخار کمی است؟
* متأسفانه سرمربی و معلمی که بتواند با من کار کند، نیست. از استاد منوچهری و استاد شرباف ممنونم که در گرگان برای پیشرفت من تلاش کردند و مدیون آنها هستم. همینطور از سوکولف هلندی که در تیم ملی خیلی برایم زحمت کشید. ایشان حتی سابقه بردن کاسپاروف را هم دارد و از عوامل موفقیت تیم ایران در المپیاد باکو بود اما الان من با توجه به رتبه و درجهام نیاز به یک مربی بزرگ یا یک سوپراستار که بالای ۲۷۰۰ باشد دارم.
* الان مجبورم با کتاب کار کنم و خودم در اینترنت دنبال مسئله و محاسبه بگردم. مربی تاپ و خارجی روزی هزار دلار دستمزد میخواهد. من که سالی ۱۲ ماه مربی نمیخواهم، همین که یک ماه در سال بیاید، کافی است.
* استقلالی هستم، خیلی استقلالیام، به قول شما فوتبالیها دوآتشه... فوتبال هم بازی میکنم و بازیام خوب است. سوپرگل هم زیاد میزنم. داداش کوچکم رهام حرفهای رفته دنبال فوتبال و در گرگان شاگرد حکیم قرهچه بود ولی من از بچگی عاشق شطرنج شدم و رفتم سراغ شطرنج اما هر وقت بتوانم، برای تماشای بازیهای استقلال به ورزشگاه میروم.
* بازی استقلال و السد در پلیآف آسیا در آزادی بودم، آن بازی مقابل تراکتورسازی که سرور جپاروف گل و پشتک زد هم به ورزشگاه رفتم ولی خیلی وقتها چون خودم تمرین، اردو یا مسابقه دارم، نمیرسم و از تلویزیون بازی استقلال را میبینم.
* به عنوان یک استقلالی از باشگاه استقلال تقاضا دارم بخشی از بودجه سالانهاش را در شطرنج سرمایهگذاری کند و در لیگ برتر شطرنج، تیم بدهد. من دعا میکنم استقلال قهرمان آسیا شود و قول میدهم خودم هم در شطرنج برای قهرمانی استقلال در جهان تلاش کنم.
* از کسی توقع حمایت ندارم اما میترسم من هم مثل قهرمانان قبلی که در اوجشان دچار بیتفاوتی و بیانگیزگی شدند، از لحاظ روحی لطمه ببینم.
* در شارجه، جونز بریتانیایی را در حالی بردم که در المپیاد باکو، میز سوم به انگلیس خورده بودیم، ۲ بر یک جلو افتادیم که همین جونز فیروزجا را برد و بازی ۲-۲ مساوی شد. البته مساوی با انگلیس هم خیلی نتیجه خوبی بود اما دلم میخواست خودم با جونز بازی کنم و او را ببرم. در شارجه طوری جونز را بردم که حرفی برای گفتن نداشت. آدم بسیار باشخصیت و موقری است. وقتی باخت از لحاظ روحی به هم ریخت ولی به من تبریک گفت. لبخند زد و گفت فقط میتوانم بگویم فوقالعاده بودی.
* استاد بزرگی که در این رقابتها دوم شد، بعد از پایان تورنمنت، مصاحبه کرد و گفت: «از این مقام راضی هستم چون هیچ شانسی برای اول شدن نداشتم و مقصودلو جایی برای افسوس خوردن بقیه نگذاشت.»
* اینجور بردها را دوست دارم. قاطع و باقدرت... اینکه جای حرف باقی نماند.
* از شما تشکر میکنم که به شطرنج توجه دارید. واقعاً حمایتهای شما در این شرایط که کسی مشکلات ما را نمیداند، قوت قلب است. از پدر و مادرم هم تشکر میکنم. مادرم معلم ریاضی است و پدرم هم کارمند بانک بود که به خاطر ناراحتی کلیه خانهنشین شد. آنها ابتدا زیاد موافق شطرنج حرفهای من نبودند ولی وقتی سماجتم را دیدند چون درسم هم خوب بود، چیزی نگفتند و مشوقم شدند. الان تیزهوشان درس میخوانم و امسال کنکور دارم. دغدغه جدیدم هم بحث سربازی است که امیدوارم این ماجرای سرباز قهرمان شامل حال من هم بشود.
