خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- روز دانش، روز ورزش. دیروز که مصادف بود با اول مهر و روز به صدا درآمدن زنگهاى مدارس، دریغمان آمد «نام ورزش» را مطرح نکنیم. دریغمان آمد از چرخه استعدادیابى و استعدادپرورى که از واجبترین وظایف آموزش و پرورش است، حرفى نزنیم.
به متولیان «دانش» آموزى، به دستاندرکاران مدارس، باید بگوییم: ورزش را... ورزش را... و باز هم ورزش را، فراموش نکنید.
ورزش را باید مکمل تحصیل و کاملکننده تزکیه نفس قرار داد. مثلث خودسازى؛ مثلث جامعهسازى.
برگردیم به لیگ برتر
٢- درباره ذوبآهن خیلى محکم میتوان از بازنده شدنش حرف زد. درباره استقلال خوزستان، جز از پیروزى و بردن نمیتوان گفت.
این دیالوگ، درباره سایپاى على دایى و نفت مسجد سلیمان هم مصداق دارد. سایپا برنده شد و مسجدسلیمانىها بازنده. نه به گناه خود که به تقصیر دیگران.
اما درباره استقلال تهران، چگونه باید حلاجى کرد قضایاى رخ داده در هفتههاى اخیر را؟ و چگونه باید به ارزیابى نشست، کارنامه نساجى را؟
یک برد از ٦ بازى؛ حاصل رنجى که استقلال متحمل شده است، همین است. یک برد و همین. شفر، هنوز حق استقلال را ادا نکرده است. شفر، هنوز حق خودش را هم بجا نیاورده است. تیم او بد بازى نمیکند، اما خوب هم بازى نمیکند.
نساجى البته داستان متفاوتى دارد. «مازنى»ترین تیم لیگ برتر، که با سختى و جنگ تمامعیار، فوتبالى سراسر تلاش را بازى میکند. نساجى ویژگى مخصوص به خود دیگرى هم دارد:
... تماشاگران پرشمار، تماشاگران عاشق، تماشاگرانى قانع و تماشاگرانى که در عین حال بیشخواهند و بلندپروازى شریفى دارند.
نساجى را در مهدش، یک ثروت ملى باید دانست. یک سرمایه بزرگ. نساجى را که ورزشگاه شهید وطنى قائمشهر را پر میکند، چیز دیگرى باید دانست. تیمی متفاوت با داشتههایى سرشار از تفاوت. تفاوت در همه چیز و همه جا.
تفاوت در نوع بازى که به شدت فیزیکى است. تفاوت در نوع تمرین که به شدت «تیممحور» و پیروزىطلبانه است. تفاوت در نگاه هوادارانش که به شدت «دلى» است.
در قائمشهر که «آنفیلد» لیورپول را بهخاطر میآورد، کسى نساجى را بهخاطر بردن و نباختن دوست ندارد. نساجى در همه حال محبوب است، چون نساجى است. نساجى در همه حال دوست داشته شده است، چون نساجى است و مظهر این شعار ترجیحى:
اول بشى. آخر بشى، دوستت داریم.
گناه ملوان چه بود؟
٣- میرسیم به بازىهاى لیگ یک و به مسابقههاى موسوم به جام آزادگان.
میرسیم به مسابقههاى بسیار جدى که از سوى دستاندرکاران اجرایى اش، اصلاً جدى گرفته نمیشود.
میرسیم به یکى از نوادرى که فقط در چرخه مسابقههاى ما رخ میدهد. برسیم به برخوردى که با تیم سیاهجامگان انجام دادند. سیاهجامگان را از مشهد به بندرانزلى کشاندند تا بگویند: ... تو نمیتوانى در مسابقههاى هفته پنجم لیگ یک، برابر ملوان به میدان بروى.
سیاهجامگان بدهى مالى دارد و ٥٠٠ میلیون تومان باید به مربى سابقش بدهد و، چون نداده است، پس از تحمل رنج سفرى دراز و تقبل مخارجى سنگین، اجازه پیدا نکرد وارد ورزشگاه تختى انزلى شود.
در این میان، معلوم نشد گناه ملوان چه بود؟ ملوان چرا باید زیرپوستى جریمه شود؟
در لیگ یک، اتفاقات خوب هم کم رخ نمیدهد. قد علم کردن تیم قشقایى شیراز به مربیگرى ابراهیم طالبى، یکى از این خبرهاى خوب است. قشقایى این هفته هم شهردارى ماهشهر را برد.
به متولیان «دانش» آموزى، به دستاندرکاران مدارس، باید بگوییم: ورزش را... ورزش را... و باز هم ورزش را، فراموش نکنید.
ورزش را باید مکمل تحصیل و کاملکننده تزکیه نفس قرار داد. مثلث خودسازى؛ مثلث جامعهسازى.
برگردیم به لیگ برتر
٢- درباره ذوبآهن خیلى محکم میتوان از بازنده شدنش حرف زد. درباره استقلال خوزستان، جز از پیروزى و بردن نمیتوان گفت.
این دیالوگ، درباره سایپاى على دایى و نفت مسجد سلیمان هم مصداق دارد. سایپا برنده شد و مسجدسلیمانىها بازنده. نه به گناه خود که به تقصیر دیگران.
اما درباره استقلال تهران، چگونه باید حلاجى کرد قضایاى رخ داده در هفتههاى اخیر را؟ و چگونه باید به ارزیابى نشست، کارنامه نساجى را؟
یک برد از ٦ بازى؛ حاصل رنجى که استقلال متحمل شده است، همین است. یک برد و همین. شفر، هنوز حق استقلال را ادا نکرده است. شفر، هنوز حق خودش را هم بجا نیاورده است. تیم او بد بازى نمیکند، اما خوب هم بازى نمیکند.
نساجى البته داستان متفاوتى دارد. «مازنى»ترین تیم لیگ برتر، که با سختى و جنگ تمامعیار، فوتبالى سراسر تلاش را بازى میکند. نساجى ویژگى مخصوص به خود دیگرى هم دارد:
... تماشاگران پرشمار، تماشاگران عاشق، تماشاگرانى قانع و تماشاگرانى که در عین حال بیشخواهند و بلندپروازى شریفى دارند.
نساجى را در مهدش، یک ثروت ملى باید دانست. یک سرمایه بزرگ. نساجى را که ورزشگاه شهید وطنى قائمشهر را پر میکند، چیز دیگرى باید دانست. تیمی متفاوت با داشتههایى سرشار از تفاوت. تفاوت در همه چیز و همه جا.
تفاوت در نوع بازى که به شدت فیزیکى است. تفاوت در نوع تمرین که به شدت «تیممحور» و پیروزىطلبانه است. تفاوت در نگاه هوادارانش که به شدت «دلى» است.
در قائمشهر که «آنفیلد» لیورپول را بهخاطر میآورد، کسى نساجى را بهخاطر بردن و نباختن دوست ندارد. نساجى در همه حال محبوب است، چون نساجى است. نساجى در همه حال دوست داشته شده است، چون نساجى است و مظهر این شعار ترجیحى:
اول بشى. آخر بشى، دوستت داریم.
گناه ملوان چه بود؟
٣- میرسیم به بازىهاى لیگ یک و به مسابقههاى موسوم به جام آزادگان.
میرسیم به مسابقههاى بسیار جدى که از سوى دستاندرکاران اجرایى اش، اصلاً جدى گرفته نمیشود.
میرسیم به یکى از نوادرى که فقط در چرخه مسابقههاى ما رخ میدهد. برسیم به برخوردى که با تیم سیاهجامگان انجام دادند. سیاهجامگان را از مشهد به بندرانزلى کشاندند تا بگویند: ... تو نمیتوانى در مسابقههاى هفته پنجم لیگ یک، برابر ملوان به میدان بروى.
سیاهجامگان بدهى مالى دارد و ٥٠٠ میلیون تومان باید به مربى سابقش بدهد و، چون نداده است، پس از تحمل رنج سفرى دراز و تقبل مخارجى سنگین، اجازه پیدا نکرد وارد ورزشگاه تختى انزلى شود.
در این میان، معلوم نشد گناه ملوان چه بود؟ ملوان چرا باید زیرپوستى جریمه شود؟
در لیگ یک، اتفاقات خوب هم کم رخ نمیدهد. قد علم کردن تیم قشقایى شیراز به مربیگرى ابراهیم طالبى، یکى از این خبرهاى خوب است. قشقایى این هفته هم شهردارى ماهشهر را برد.