خبرورزشی/مهدی توتونچی: سالهاست شنیده و دیدهایم که نباید منتظر آنچه در فوتبال جزیره رخ میدهد، در سایر نقاط دنیا باشیم. در لیگ برتر و درست بعد از وداع فرگوسن با دنیای مربیگری و از بین رفتن استیلا و سیطره منچستریونایتد، رقابت قهرمانی و ۶ تیمی که همیشه داعیه رسیدن به قله را داشته و دارند، بازیهایی را جلوی چشمانمان قرار دادهاند که لذت کامل از فوتبال را برای همه علاقهمندان رقم میزند. البته نباید فراموش کنیم که همین دو سال قبل، لستر بدون اینکه جایی در این ۶ ضلعی داشته باشد، گوی رقابت قهرمانی را از همه ربود؛ شگفتی محض!
رئال و بارسلونا در لالیگا و تا حدودی اتلتیکوی سیمئونه (منهای این فصل که امثال سویا درخشیدهاند ولی بعید است باز هم به جز آن ۳ تیم، قهرمان دیگری در جزیره خرگوش کوهی ببینیم)، بایرن در آلمان به علاوه دورتموند در هر چند سال یک بار و یووه و پیاسجی در ایتالیا و فرانسه؛ رقابتهای ۴ لیگ دیگر معتبر دنیا را خیلی راحت میتوان در همین پاراگراف خلاصه کرد. البته تیمهایی مثل رم، والنسیا، ویارئال، ولفسبورگ، اینتر، ناپولی، لیون و حتی مارسی هم بودهاند که خودشان را در این یک دهه اخیر وارد معادلات کردند ولی در نهایت قدرت در دست همان مدعیان همیشگی بوده است.
منچسترسیتی، لیورپول، چلسی، تاتنهام، آرسنال و یونایتد؛ این ۶ ضلعی قدرت همچنان لیگ جزیره را در تملک خود دارند. با اتفاقات این چند هفته اخیر، ۳ تیم اول (به خصوص دو تای اولشان) کمی خرج خود را از بقیه سوا کردهاند ولی همچنان جزیره یعنی این ۶ تیم.
سیتی با گواردیولا همچنان روندی استاندارد را طی میکند. آنها با ایجاد انبوهی از موقعیتهای گل، برنده میشوند و البته گاهی اوقات مثل همین بازی این هفتهشان، کلینشیت را نیز از دست میدهند. عجیب است که تیم پپ با داشتن فقط دو مهاجم تخصصی (آگوئرو و ژسوس) هر رقیبی را از دم تیغ میگذراند. آنها در خط سوم با «سیلوا» ها، سانه، محرز، استرلینگ، گوندوغان و دبروینه که فعلاً مصدوم است، روی گنج خوابیدهاند.
لیورپول با کلوپ در حال سپری کردن روزهایی کاملاً آفتابی است. مرد آلمانی با جذب آلیسون، پاشنه آشیل درون دروازه را به بهترین شکل ترمیم کرده. فان دایک در قلب خط دفاعی بازیکنی محشر است و رابرتسون جوان توانسته تزلزل همیشگی سمت چپ را از بین ببرد. در یکسوم دفاعی رقبا هم مثلث مانه، صلاح و فیرمینو «لازم» هستند که با اضافه شدن «اوریگی» و «استوریچ»، کافی هم میشوند.
چلسی ساری با ادبیات جدیدی فوتبال بازی میکند. آنها تقریباً فلسفه سیتی را دارند با این تفاوت که در خط سوم، کمیت نیروی انسانی تیم پپ را ندارند ولی ادن آزار را دارند که مصداق کامل یک فوقستاره است.
تاتنهام با پوچتینو، به قدری خوب بوده که در این چند سال اخیر وارد معادلات قهرمانی شود. هری کین در پیشانی خط حمله، مهارناپذیر است و پشت سر او امثال اریکسن، سون، آلی، لاملا، مورا و حتی دایر و بقیه حلقههای زنجیر تیمی را از همیشه محکمتر کردهاند.
آرسنال بعد از ونگر، تبدیل به «یونایتد بعد از فرگی» نشد. امری خیلی زود تواناییهای خودش را نشان داد و بعد از تحمل دو باخت در دو هفته ابتدایی برابر سیتی و چلسی، تیمی را ساخته که نمایشش در شهرآورد مرگ و زندگی لندن برابر تاتنهام، هر بینندهای را پای تلویزیون میخکوب میکند.
یونایتد مورینیو کیفیتی به مراتب پایینتر از ۵ تیم دیگر دارد و نوسان زیادی در کارش دیده میشود. مهمترین نکته شیاطین، دور از آمادگی بودن ستارههایی مثل لوکاکو (که کمتر گل میزند) و الکسیس (بازیکن بارسا و آرسنال کجاست؟) است.
رئال و بارسلونا در لالیگا و تا حدودی اتلتیکوی سیمئونه (منهای این فصل که امثال سویا درخشیدهاند ولی بعید است باز هم به جز آن ۳ تیم، قهرمان دیگری در جزیره خرگوش کوهی ببینیم)، بایرن در آلمان به علاوه دورتموند در هر چند سال یک بار و یووه و پیاسجی در ایتالیا و فرانسه؛ رقابتهای ۴ لیگ دیگر معتبر دنیا را خیلی راحت میتوان در همین پاراگراف خلاصه کرد. البته تیمهایی مثل رم، والنسیا، ویارئال، ولفسبورگ، اینتر، ناپولی، لیون و حتی مارسی هم بودهاند که خودشان را در این یک دهه اخیر وارد معادلات کردند ولی در نهایت قدرت در دست همان مدعیان همیشگی بوده است.
منچسترسیتی، لیورپول، چلسی، تاتنهام، آرسنال و یونایتد؛ این ۶ ضلعی قدرت همچنان لیگ جزیره را در تملک خود دارند. با اتفاقات این چند هفته اخیر، ۳ تیم اول (به خصوص دو تای اولشان) کمی خرج خود را از بقیه سوا کردهاند ولی همچنان جزیره یعنی این ۶ تیم.
سیتی با گواردیولا همچنان روندی استاندارد را طی میکند. آنها با ایجاد انبوهی از موقعیتهای گل، برنده میشوند و البته گاهی اوقات مثل همین بازی این هفتهشان، کلینشیت را نیز از دست میدهند. عجیب است که تیم پپ با داشتن فقط دو مهاجم تخصصی (آگوئرو و ژسوس) هر رقیبی را از دم تیغ میگذراند. آنها در خط سوم با «سیلوا» ها، سانه، محرز، استرلینگ، گوندوغان و دبروینه که فعلاً مصدوم است، روی گنج خوابیدهاند.
لیورپول با کلوپ در حال سپری کردن روزهایی کاملاً آفتابی است. مرد آلمانی با جذب آلیسون، پاشنه آشیل درون دروازه را به بهترین شکل ترمیم کرده. فان دایک در قلب خط دفاعی بازیکنی محشر است و رابرتسون جوان توانسته تزلزل همیشگی سمت چپ را از بین ببرد. در یکسوم دفاعی رقبا هم مثلث مانه، صلاح و فیرمینو «لازم» هستند که با اضافه شدن «اوریگی» و «استوریچ»، کافی هم میشوند.
چلسی ساری با ادبیات جدیدی فوتبال بازی میکند. آنها تقریباً فلسفه سیتی را دارند با این تفاوت که در خط سوم، کمیت نیروی انسانی تیم پپ را ندارند ولی ادن آزار را دارند که مصداق کامل یک فوقستاره است.
تاتنهام با پوچتینو، به قدری خوب بوده که در این چند سال اخیر وارد معادلات قهرمانی شود. هری کین در پیشانی خط حمله، مهارناپذیر است و پشت سر او امثال اریکسن، سون، آلی، لاملا، مورا و حتی دایر و بقیه حلقههای زنجیر تیمی را از همیشه محکمتر کردهاند.
آرسنال بعد از ونگر، تبدیل به «یونایتد بعد از فرگی» نشد. امری خیلی زود تواناییهای خودش را نشان داد و بعد از تحمل دو باخت در دو هفته ابتدایی برابر سیتی و چلسی، تیمی را ساخته که نمایشش در شهرآورد مرگ و زندگی لندن برابر تاتنهام، هر بینندهای را پای تلویزیون میخکوب میکند.
یونایتد مورینیو کیفیتی به مراتب پایینتر از ۵ تیم دیگر دارد و نوسان زیادی در کارش دیده میشود. مهمترین نکته شیاطین، دور از آمادگی بودن ستارههایی مثل لوکاکو (که کمتر گل میزند) و الکسیس (بازیکن بارسا و آرسنال کجاست؟) است.