سوت پایان دیدار تیمهای پرسپولیس ایران و کاشیماآنتلرز ژاپن در دیدار پایانی رقابتهای جام باشگاههای آسیا از سوی داور نواخته میشود و کاپیتان تیم ژاپنی با برد مقابل پرسپولیس ایران در مقابل دیدگان نزدیک به ۸۰هزار هوادار ایرانی در ورزشگاه آزادی و میلیونها بیننده تلویزیونی جام قهرمانی را بالای دست میگیرد؛ و قرمزپوشهای ایرانی با باخت مقابل حریف ژاپنی خود به مقام دوم دست پیدا میکند.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. از فردای آن روز بدعت جدیدی در ادبیات طرفداری و کری خواندنهای فوتبالی در ورزشگاههای ایران آغاز میشود.
طرفداران تیم تراکتورسازی تبریز به نشانه باخت پرسپولیس در مقابل تیم ژاپنی، پرچم کشور ژاپن را در دست گرفته و تیم کاشیماآنتلرز را تشویق میکنند که این حرکت، انتقاد طیف وسیعی از اهالی فوتبال را به دنبال داشت که البته مسئولان این تیم تبریزی در پاسخ به این انتقادها، بهجای عذرخواهی، و محکوم کردن عاملان این حرکت غیر ورزشی، در مقام توجیه برآمده و آن را در راستای حمایت از بازیکن ژاپنی تیم تراکتورسازی عنوان کردند.
این اقدام تماشاگران تیم تراکتورسازی تبریز در ادامه به سکوی دیگر ورزشگاههای ایران تسری یافته و برخی هواداران دیگر تیمهای ایرانی با الگو گرفتن از هواداران تبریزی با در دست گرفتن پرچم ژاپن برای طرفداران تیم پرطرفدار پایتخت یعنی پرسپولیس نوع جدیدی از کریخوانی را وارد ادبیات هواداری در ایران نمودند.
تا اینجای کار همهچیز عادی به نظر رسیده و این حرکت، صرفا یک کریخوانی معمولی بین هواداران فوتبال قلمداد میشود، اما با قدری تامل به راحتی میتوان در پس پرده، رد پای یک جریان خزنده مسموم را مشاهده کرد.
بیشک به زودی بدعت حضور پرچم کشورهای دیگر در ورزشگاههای ایران پا را از یک کریخوانی ساده فراتر نهاده و در آیندهای نزدیک به یک ابرچالش و آسیب اجتماعی منجر خواهد شد. کافی است نگاهی به جدول رقابت تیمهای حاضر ایرانی در فصل جدید جام باشگاههای آسیا بیندازیم.
رقابت تیمهای عربی در مقابل تیمهای ایرانی همواره با حساسیتها و چالشهایی همراه بوده تا جایی که بر اساس تصمیم فدراسیون فوتبال آسیا، دیدار تیمهای ایرانی با تیمهای عربستانی میبایست در زمین یک کشور ثالث برگزار شود.
به عقیده جامعهشناسان، فوتبال که روزی به عنوان مهمترین عامل نشاط اجتماعی، ارزشها، هنجارها، قواعد و قوانین خود را دنبال میکرد پا را از یک پدیده اجتماعی فراتر نهاده و امروزه به عنوان یک صنعت پولساز در بسیاری معادلات سیاسی و اقتصادی نقش آفرینی میکند.
نوع هواداری در فوتبال در هر جامعهای متأثر از ساختار اجتماعی حاکم بر همان جامعه شکل گرفته و مبین ارزشها و هنجارهای حاکم بر آن جامعه است.
متاسفانه رقابت تیمهای ایرانی با تیمهای عربی در این سالهای اخیر به دنبال مشکلات سیاسی به وجود آمده همواره از حساسیت بالایی برخوردار بوده و ناخواسته برای طرفداران ایرانی و عربی تبدیل به یک موضوع ملی و سیاسی شده است.
حال با توجه به موارد فوق و حساسیتهای موجود تصور کنید تیمی از ایران در مقابل تیمی از کشورهای عربی بازنده میدان شده و هواداران دیگر تیمهای ایرانی در پاسخ اقدام طرفداران تراکتورسازی و به دنبال ترویج این بدعت خطرناک آنها نیز پرچم کشورهای عربی را به عنوان کریخوانی به ورزشگاه بیاورند.
بیشک با ادامه روند اقدام، باید در آیندهای نه چندان دور شاهد رقص پرچم کشورهای عربی در ورزشگاههای ایران بود؛ لذا ورود نهادهای امنیتی به این موضوع در ظاهر نه چندان مهم در فوتبال ایران ضروری بوده و باید با عاملان این جریان خزنده خطرناک با جدیت تمام مقابله کرد.
پن: این یادداشت فارغ از هواداری رنگ خاصی، صرفا یک نمایه و نقد جامعهشناختی از یک پدیده اجتماعی و پیرو قانون احتمالات میباشد.
* ارسالی از حسن نسیمی از اهواز