خبرورزشی/ یعقوب سالکینیا؛ در عالم بدنسازی و پرورش اندام و... یک استثناست. استثنایی که هنوز شبیهاش به چشم نیامده و بعید هم به نظر میرسد که به چشم بیاید. قهرمان پرورش اندام آسیاست. عنوان پنجمی رقابتهای آرنولد کلاسیک را در کارنامه دارد. کتاب ترجمه میکند. نمایشگاه دایر مینماید. در کار تدریس زبان انگلیسی یکی از بهترینهاست. نقاشی را در سطح فوقالعادهاش میکشد. طراحی ماشینآلات مکانیکی میکند و در یک کلام گنجینه ارزشمندی از هنرهای مختلف است.
مهدی خانقاهی در سال ۵۲ یعنی همان زمانهایی که پرورش اندام شرایط امروز خودش را نداشت، رفت و در رقابتهای قهرمانی آسیا در مالزی قهرمان شد تا نخستین ورزشکار ایرانی باشد که در این رشته به مقام قهرمانی آسیا میرسد. خانقاهی انسان فرهیختهای است که صحبت کردن با او هرگز کار آسانی نبوده و نیست.
* کنار پرورش اندام نیستید، دلیل خاصی دارد؟
باور کنید دلیلش تنها کار و مشغلههایی است که دارم و اجازه نمیدهد بیشتر از اینها در خدمت پرورش اندام باشم. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما از ۵ صبح تا ۱۲ شب مشغول کار و فعالیت هستم.
* این کار و مشغلههایی که میگویید، چه کارهایی هستند؟
ورزش میکنم. کار ترجمه کتاب انجام میدهم. تدریس زبان انگلیسی انجام میدهم. نقاشی میکشم. طراحی ماشینآلات مکانیکی را بعضاً کار میکنم و کنار همه اینها، پاسخگوی جوانان علاقهمند به پرورش اندام هستم و تا جایی که میتوانم به آنها کمک میکنم.
* اولین قهرمانی شما چگونه رقم خورد؟
در سال ۱۳۵۲ یعنی زمانی که یک جوان ۱۶، ۱۷ ساله بودم و هیچ امکاناتی هم نداشتم، رفتم و در رقابتهای قهرمانی آسیا در کوالالامپور مالزی قهرمان شدم و این برای اولین بار بود که اتفاق میافتاد.
* چگونه به این افتخار رسیدید؟
راستش استیل و ترکیب بدنی به من خیلی کمک کرد. در آن زمانها من نهایت کاری که بلد بودم این بود که موقع رفتن به باشگاه یک بطری نیملیتری شیر را با ۱۰ تا ۱۵ عدد خرما میخوردم و بعد از آن سه، چهار ساعت تمرین میکردم و این اتفاق در زمانهای میافتاد که افراد زیاد نظر خوشی درخصوص این رشته نداشتند.
مهدی خانقاهی در سال ۵۲ یعنی همان زمانهایی که پرورش اندام شرایط امروز خودش را نداشت، رفت و در رقابتهای قهرمانی آسیا در مالزی قهرمان شد تا نخستین ورزشکار ایرانی باشد که در این رشته به مقام قهرمانی آسیا میرسد. خانقاهی انسان فرهیختهای است که صحبت کردن با او هرگز کار آسانی نبوده و نیست.
* کنار پرورش اندام نیستید، دلیل خاصی دارد؟
باور کنید دلیلش تنها کار و مشغلههایی است که دارم و اجازه نمیدهد بیشتر از اینها در خدمت پرورش اندام باشم. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما از ۵ صبح تا ۱۲ شب مشغول کار و فعالیت هستم.
* این کار و مشغلههایی که میگویید، چه کارهایی هستند؟
ورزش میکنم. کار ترجمه کتاب انجام میدهم. تدریس زبان انگلیسی انجام میدهم. نقاشی میکشم. طراحی ماشینآلات مکانیکی را بعضاً کار میکنم و کنار همه اینها، پاسخگوی جوانان علاقهمند به پرورش اندام هستم و تا جایی که میتوانم به آنها کمک میکنم.
* اولین قهرمانی شما چگونه رقم خورد؟
در سال ۱۳۵۲ یعنی زمانی که یک جوان ۱۶، ۱۷ ساله بودم و هیچ امکاناتی هم نداشتم، رفتم و در رقابتهای قهرمانی آسیا در کوالالامپور مالزی قهرمان شدم و این برای اولین بار بود که اتفاق میافتاد.
* چگونه به این افتخار رسیدید؟
راستش استیل و ترکیب بدنی به من خیلی کمک کرد. در آن زمانها من نهایت کاری که بلد بودم این بود که موقع رفتن به باشگاه یک بطری نیملیتری شیر را با ۱۰ تا ۱۵ عدد خرما میخوردم و بعد از آن سه، چهار ساعت تمرین میکردم و این اتفاق در زمانهای میافتاد که افراد زیاد نظر خوشی درخصوص این رشته نداشتند.
* در مسابقات بعدی چه اتفاقاتی افتاد؟
بعد از آن برای حضور در رقابتها به کشورهای زیادی سفر کردم. من با سمیر نبوت در ایتالیا مساوی کردم. البته این را هم بگویم که در آن زمانها هموزن من یک مالزیایی به نام رحمت جورانی بود که پل پوآ خیلی هوایش را داشت و همین جانبداری باعث میشد در میادین بسیار، حق من به نوعی پایمال شود.
* در آن زمانها پرورش اندام وزنی بود؟
نه، پرورش اندام در ابتدا رقابتهایش قدی برگزار میشد، اما با مرور زمان وزنی شد و من نیز در سنگینوزن مسابقه میدادم.
* خیلی زود دوران قهرمانی را کنار گذاشتید، اینطور نیست؟
بله، من در سن ۲۴ سالگی که خیلیها آن را در ورزش بدنسازی یک قله میدانند، حضور در مسابقات را برای خودم تمام کردم و دیگر پس از آن فقط برای سلامتی خودم ورزش میکردم.
* امروز باید به پرورش اندام چگونه نگاه شود؟
ببینید، قبل از هر چیز باید بدانیم که از پرورش اندام چه چیزی میخواهیم که پاسخ به این سؤال قطعاً کار ما را آسان خواهد کرد.
* میشود شما خودتان پاسخگوی این سؤال باشید؟
بله چرا که نه. در درجه اول هدف از این ورزش باید سلامتی فرد و در نهایت سلامتی جامعه باشد که این اصل هدف است. در درجه دوم تناسب و زیبایی بدن افراد است که در نهایت به سالم زیستن ختم خواهد شد و درجه سوم تشویق جوانانی که دوست دارند با پرداختن به ورزش به یک آگاهی مناسب برای خوب زندگی کردن برسند که این اتفاق با پرداختن به ورزش پرورش اندام برایشان میسر خواهد شد. البته این را هم فراموش نکنیم که ما دنبال داشتن بدنی زیبا در این رشته هستیم نه داشتن بدنی عجیب و غریب!
* حرف آخر؟
من اطمینان دارم روزی دنیا به این واقعیت خواهد رسید که افراط و تفریط در حجم زیاد بدن، عضلهسازی زیاد و... یک کار اشتباه است و اینها در صورتی که تعادل داشته باشند، پسندیده خواهند بود. البته این اتفاق در زمانی خواهد افتاد که برای مسئولان و ورزشکاران و جامعه فعال در پرورش اندام زیبایی بدن به درستی تعریف شود.