۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

کاش به جای بحث کردن درباره علت مرگ تختی، درباره این فاجعه حرف بزنیم که چرا از جهان‌پهلوان تختی به پهلوان‌پنبه‌ها رسیدیم و چرا این‌گونه سقوط کردیم که حالا کشیدن موی حریف و لگدمال کردن رقیب، زرنگی تعبیر می‌شود؟

خبرورزشی/مهدی هژبری؛ کنکاش در زندگی خصوصی جهان پهلوان تختی که به قول پسرش مثل هر انسان دیگری، مجموعه‌ای از توانایی‌ها و ناتوانی‌ها بود، هیچ گره‌ای را باز نمی‌کند (اینجا بخوانید) ، اما جان می‌دهد برای محافل خاله‌زنکی و دورهم‌نشینی‌هایی که یک پای ثابت و دائمی‌اش، حرف زدن درباره شخصیت‌های معروف و روشن کردن زوایای تاریک زندگی آنهاست.
این‌که جهان پهلوان تختی را کشته باشند یا خودکشی کرده باشد- که این دومی با توجه به روایت‌ها و گفته‌های هم‌دوره‌های جهان‌پهوان به واقعیت نزدیک‌تر است- هیچ تفاوتی در مرام و معرفت تختی که دست به پای مصدوم حریف خود نزد، ایجاد نمی‌کند. شاید بعضی‌ها می‌ترسند اگر در جامعه بپیچد تختی با آن عظمت و قدرت خودکشی کرده دیگر نتوانند به اسم او پیام اخلاقی بدهند و ورزشکاران را به رعایت اخلاق دعوت کنند، اما این ترس فقط ریشه در جهل دارد. تختی حتی اگر سر یک موضوع پیش پا افتاده و مسخره خودکشی کرده باشد (که البته قطعاً چنین نیست و می‌گویند او را چنان تحت فشار قرار دادند که برای جلوگیری از حقارت راهی جز خودکشی نداشت) باز هم این درس بزرگش برای تمام تشنگان معرفت و مرام، چراغ راه است؛ مردانه رقابت کن، با نقطه قوت خودت برنده شو، نه با ضعف حریف و همیشه سمت مردم باش...
کاش به جای بحث کردن درباره علت مرگ تختی، درباره این فاجعه حرف بزنیم که چرا از جهان‌پهلوان تختی به پهلوان‌پنبه‌ها رسیدیم و چرا این‌گونه سقوط کردیم که حالا کشیدن موی حریف و لگدمال کردن رقیب، زرنگی تعبیر می‌شود؟! چرا پهلوانان بیات شدند؟ ببخشید اگر حوصله‌تان را سر بردم، غم نان نمی‌گذارد... بگذریم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی