خبرورزشی/جهانگیر کوثری؛ تبریز شهر پراحساس و آتشین آذربایجان اسیر جو افراطی فوتبال شده است. چند دهه است که این نوع طرفداری منسوخ شده است و در هیچ کشوری اجازه نمیدهند افراطیهای فوتبال وارد معرکه شوند. تماشاگران ما باید آموخته باشند که پدیدهای، چون فوتبال را به یک جنگ بدون تیراندازی تبدیل نکنیم. در این زمینه حتی هولیگانهای انگلیس نیز به شرایط عادی برگشتهاند و منطق شکست را میپذیرند. دوستداران فوتبال به خاطر دارند که تا پیش از سال ۱۹۹۰ تماشاگران انگلیسی یک بحران جهان بودند و در تمام شهرهای اروپا که باشگاههای انگلیسی بازی داشتند، آنها نظم کلی آنجا را بر هم میزدند. اولتراهایی که هیچ پلیسی توان کنترلشان را نداشت. شاید بتوان آنها را بیماران فوتبالی قرن لقب داد. آدمهایی که هولیگانیسم را به عنوان یک نوع و گونه از زندگی انتخاب میکنند دچار کمبودهای اجتماعی بسیاریاند که باید به گونهای با آنها برخورد کرد. انگلیس بعد از ۵ سال مطالعه و بررسی اجتماعی این معضل را حل کرد. روشهای کدگذاری تماشاگران، جرایم سنگین باشگاهها و پاک کردن ورزشگاهها از این دست تماشاگران افراطی.
در بالکان، برزیل، آفریقا و آرژانتین نیز از این اتفاقات داشتهایم که تماماً پاک شدهاند و آثار کمی از آنها باقی است. لقبهای افراطی، پرچمهای خاص و شعارهایی که منجر به هرج و مرج در ورزشگاهها میشود. زمانی طرفداران پارتیزان بلگراد را گورکنها لقب دادند که در درگیری با دیناموزاگرب چندین نفر کشته شدند، اما با این پدیده شوم نیز مبارزه شد و امروز اثری از آنها نیست. لهستان، ایتالیا، هلند، آرژانتین، روسیه و... نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند و امروز تبریزیهای عزیز نباید اجازه دهند این جریان ناهنجار به نام دوستداران ورزش فوتبال تمام شود و تیم محبوبشان تراکتورسازی دچار عارضههای غیرورزشی شود. در تبریز لگام از دست لیدرها نیز خارج شد و جریانی تازه از تماشاگران در ورزشگاه ماندند و یک رخداد ورزشی را لوث کردند، تعداد قلیلی که به کاپیتان تیم حمله بردند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! حرکتی که اگر در نطفه خفه نشود شرایط را برای بازی در تبریز بر هم خواهد زد. تدبیر مدیران تراکتورسازی میتواند این بدعت غلط را در اول خط متوقف کند.
در بالکان، برزیل، آفریقا و آرژانتین نیز از این اتفاقات داشتهایم که تماماً پاک شدهاند و آثار کمی از آنها باقی است. لقبهای افراطی، پرچمهای خاص و شعارهایی که منجر به هرج و مرج در ورزشگاهها میشود. زمانی طرفداران پارتیزان بلگراد را گورکنها لقب دادند که در درگیری با دیناموزاگرب چندین نفر کشته شدند، اما با این پدیده شوم نیز مبارزه شد و امروز اثری از آنها نیست. لهستان، ایتالیا، هلند، آرژانتین، روسیه و... نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند و امروز تبریزیهای عزیز نباید اجازه دهند این جریان ناهنجار به نام دوستداران ورزش فوتبال تمام شود و تیم محبوبشان تراکتورسازی دچار عارضههای غیرورزشی شود. در تبریز لگام از دست لیدرها نیز خارج شد و جریانی تازه از تماشاگران در ورزشگاه ماندند و یک رخداد ورزشی را لوث کردند، تعداد قلیلی که به کاپیتان تیم حمله بردند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! حرکتی که اگر در نطفه خفه نشود شرایط را برای بازی در تبریز بر هم خواهد زد. تدبیر مدیران تراکتورسازی میتواند این بدعت غلط را در اول خط متوقف کند.