خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ از دوستان والیبالنویس که با دقت بیشتری بازیهای تیم ملی را دیده و ارزیابی و حلاجی کردهاند، خواهشی دارم:
... لطف کنید و بررسی کنید تا معلوم شود در این دوره از لیگ والیبال جهانی، تیم ملی، چند بازی خود را وقتی ایران ۲۱ و حریف ۱۷ بود، باخته است و معلوم کنید که چرا؟
برابر برزیل، ست دوم را هنگامی باختیم که ۲۱-۱۷ پیش بودیم! ست سوم را هم، ۲۱-۱۷ و سپس ۲۲-۱۸ جلو افتادیم و کار به تساوی ۲۴-۲۴ رسید!
بازی ایران- ژاپن در جام ملتها
در ست دوم، وقتی ایران ۲۱-۱۷ جلو افتاد، باز هم صاحب توپ و صاحب اختیار بازی شدیم! پاس معروف توپ را روی تور به پروار درآورد و آبشار فیاضی، توپ را با حداکثر سرعت به زمین برزیل فرستاد!
ضربه محکم بود، ولی جشن تیم ایران زودهنگام! هنوز ضربه آبشار توپ را به زمین نرسانده بود که چهار نفر زیر توپ، بازی را «ول» کردند، عین صحنه گل اول بازی ایران- ژاپن در جام ملتها!
برزیلیها با هزار بدبختی، توپ را به زمین ایران برگرداندند و به خاطر از دست رفتن تمرکز یاران سعید معروف، بازیای که باید ۲۲-۱۷ میشد، تبدیل شد به ۲۱-۱۸ و بعد هم باختن همین بازی!
عبادیپور بازی را درآورد
ست چهارم را همه خوب شروع میکنند، همه خوب ادامه میدهند و همه خوبش به پایان میبرند، اما میلاد عبادیپور، آن هم در امتیازهای ۱۲-۱۴، جور دیگری بازی میکند و جور بینظیری امتیاز میگیرد!
از دفاعهای تکنفره میلاد، تا آبشارهای هدایتشوندهاش که در منتهای فرصتشناسی و موقعیتطلبی و استفاده از حرکات مچ دست راستش اتفاق میافتد، تا هر کار دیگری که عبادیپور انجام میدهد، در نوع خود بیعیب است! بازی را نه یکتنه، ولی با کوشش مردانهای که یادآور رجزخوانی حکیم توس است که گفت: هنر نزد ایرانیان است و بس! برای تیم ملی درمیآورد! از توپگیری فیاضی- که توپ مردهای را زنده کرد- و یک آبشار دفاعناپذیر امیر غفور، که در نوع خودش بهترین بازیکن لیگ جهانی والیبال است، هم نباید غافل شد!
حضرتپور لیبروی واقعاً لیبرو
کنار گفتن این جمله کوتاه به تمام تیم ملی و به همه سروقامتان که بازیشان موجب مباهات بود، باید تشکری ویژه هم داشت از حضرتپور!
«لیبروی» تیم ایران، در توپگیری و در پوشاندن همه جای زمین و رساندن توپ به سعید معروف، عجب بیعیب و عجیب خوشنقش بود!
حضرتپور، جوری بازی کرد که بهتر از آن شاید ممکن نبود! بازی خوب تیم ملی، تحت تأثیر عملکرد «مرد آزاد» خودش بود!
زور دارد، خیلی زور دارد
ست پنجم را هم بدجوری از دست دادیم، در حالی که ۴-۷ پیش افتاده بودیم، زمین مسابقه را در نتیجه ۵-۸ عوض کردیم، اما...، اما چشمتان روز بد نبیند! دوباره جلو افتادیم، دوباره انگار «شل گرفتیم» و دوباره انگار کار را تمام شده دانستیم و این بار خیلی بدتر از بقیه بازی! جریان بازی، یکباره عوض شد و روند ۵-۸، منجر شد به ۹-۹ و بعد ۹-۱۱ و بعد، آنقدر ادامه دادیم که شد آنچه اصلاً نباید میشد!
قضاوت دوگانه داور روس هم مزید بر علت شد تا بازنده بازیای باشیم که در چنگ ما بود!
... لطف کنید و بررسی کنید تا معلوم شود در این دوره از لیگ والیبال جهانی، تیم ملی، چند بازی خود را وقتی ایران ۲۱ و حریف ۱۷ بود، باخته است و معلوم کنید که چرا؟
برابر برزیل، ست دوم را هنگامی باختیم که ۲۱-۱۷ پیش بودیم! ست سوم را هم، ۲۱-۱۷ و سپس ۲۲-۱۸ جلو افتادیم و کار به تساوی ۲۴-۲۴ رسید!
بازی ایران- ژاپن در جام ملتها
در ست دوم، وقتی ایران ۲۱-۱۷ جلو افتاد، باز هم صاحب توپ و صاحب اختیار بازی شدیم! پاس معروف توپ را روی تور به پروار درآورد و آبشار فیاضی، توپ را با حداکثر سرعت به زمین برزیل فرستاد!
ضربه محکم بود، ولی جشن تیم ایران زودهنگام! هنوز ضربه آبشار توپ را به زمین نرسانده بود که چهار نفر زیر توپ، بازی را «ول» کردند، عین صحنه گل اول بازی ایران- ژاپن در جام ملتها!
برزیلیها با هزار بدبختی، توپ را به زمین ایران برگرداندند و به خاطر از دست رفتن تمرکز یاران سعید معروف، بازیای که باید ۲۲-۱۷ میشد، تبدیل شد به ۲۱-۱۸ و بعد هم باختن همین بازی!
عبادیپور بازی را درآورد
ست چهارم را همه خوب شروع میکنند، همه خوب ادامه میدهند و همه خوبش به پایان میبرند، اما میلاد عبادیپور، آن هم در امتیازهای ۱۲-۱۴، جور دیگری بازی میکند و جور بینظیری امتیاز میگیرد!
از دفاعهای تکنفره میلاد، تا آبشارهای هدایتشوندهاش که در منتهای فرصتشناسی و موقعیتطلبی و استفاده از حرکات مچ دست راستش اتفاق میافتد، تا هر کار دیگری که عبادیپور انجام میدهد، در نوع خود بیعیب است! بازی را نه یکتنه، ولی با کوشش مردانهای که یادآور رجزخوانی حکیم توس است که گفت: هنر نزد ایرانیان است و بس! برای تیم ملی درمیآورد! از توپگیری فیاضی- که توپ مردهای را زنده کرد- و یک آبشار دفاعناپذیر امیر غفور، که در نوع خودش بهترین بازیکن لیگ جهانی والیبال است، هم نباید غافل شد!
حضرتپور لیبروی واقعاً لیبرو
کنار گفتن این جمله کوتاه به تمام تیم ملی و به همه سروقامتان که بازیشان موجب مباهات بود، باید تشکری ویژه هم داشت از حضرتپور!
«لیبروی» تیم ایران، در توپگیری و در پوشاندن همه جای زمین و رساندن توپ به سعید معروف، عجب بیعیب و عجیب خوشنقش بود!
حضرتپور، جوری بازی کرد که بهتر از آن شاید ممکن نبود! بازی خوب تیم ملی، تحت تأثیر عملکرد «مرد آزاد» خودش بود!
زور دارد، خیلی زور دارد
ست پنجم را هم بدجوری از دست دادیم، در حالی که ۴-۷ پیش افتاده بودیم، زمین مسابقه را در نتیجه ۵-۸ عوض کردیم، اما...، اما چشمتان روز بد نبیند! دوباره جلو افتادیم، دوباره انگار «شل گرفتیم» و دوباره انگار کار را تمام شده دانستیم و این بار خیلی بدتر از بقیه بازی! جریان بازی، یکباره عوض شد و روند ۵-۸، منجر شد به ۹-۹ و بعد ۹-۱۱ و بعد، آنقدر ادامه دادیم که شد آنچه اصلاً نباید میشد!
قضاوت دوگانه داور روس هم مزید بر علت شد تا بازنده بازیای باشیم که در چنگ ما بود!
حرفهای فلسفی
نمیخواهیم فلسفه ببافیم! قصد پیچیدهنمایی و ادای دانایان کل را درآوردن هم نداریم! ولی شما بگویید:
الان ما چهکارهایم؟ برندهایم به واسطه نوع بازیمان؟ بازندهایم به واسطه باز هم نوع بازیمان؟ این نتیجه بیشتر دردآور است و حسرتزا، یا اگر کلاً تحت تأثیر حریف میبودیم و آنجوری میباختیم؟
وقتی به این خوبی بازی میکنیم و سپس خودمان «میزنیم و همه کاسه کوزهها را میشکنیم» چهکار باید کرد و چگونه باید به ارزیابی و قضاوت عملکرد خود نشست؟ خوبانگاری باید داشت یا بدانگاری؟ واقعیتانگاری چه میگوید؟
و حرف دیگر اینکه: ... فاصله ما با برزیل، که برزیل است و بزرگ جهان است، همین اندازه است! به اندازه یکی، دو اشتباه که مرتب هم تکرار میشوند! و تکرارشان مینماییم! به اندازه یک آن دچار شدن به راحتی خیال (شاید) و به اندازه دو، سه توپگیری بد و غلط در سر بزنگاه و در نقطههای عطف بازی!
والیبال ایران جهانی که شده بود و حالا یکی از پنج، شش تیم اول دنیاست! با سبک ویژه خودش و با بازی تکنیکی و چندوجهی خاص خودش!
باور ندارد
کولاکوویچ! مربی تیم ملی، یک تمریندهنده عالی است و شاید یک کوچ پخته هم بشود، ولی او گاهاً و اغلب در قبال بازی تیمش یکه میخورد و غافلگیر میشود و از ته دل شادی و کیف میکند!
نمیخواهیم فلسفه ببافیم! قصد پیچیدهنمایی و ادای دانایان کل را درآوردن هم نداریم! ولی شما بگویید:
الان ما چهکارهایم؟ برندهایم به واسطه نوع بازیمان؟ بازندهایم به واسطه باز هم نوع بازیمان؟ این نتیجه بیشتر دردآور است و حسرتزا، یا اگر کلاً تحت تأثیر حریف میبودیم و آنجوری میباختیم؟
وقتی به این خوبی بازی میکنیم و سپس خودمان «میزنیم و همه کاسه کوزهها را میشکنیم» چهکار باید کرد و چگونه باید به ارزیابی و قضاوت عملکرد خود نشست؟ خوبانگاری باید داشت یا بدانگاری؟ واقعیتانگاری چه میگوید؟
و حرف دیگر اینکه: ... فاصله ما با برزیل، که برزیل است و بزرگ جهان است، همین اندازه است! به اندازه یکی، دو اشتباه که مرتب هم تکرار میشوند! و تکرارشان مینماییم! به اندازه یک آن دچار شدن به راحتی خیال (شاید) و به اندازه دو، سه توپگیری بد و غلط در سر بزنگاه و در نقطههای عطف بازی!
والیبال ایران جهانی که شده بود و حالا یکی از پنج، شش تیم اول دنیاست! با سبک ویژه خودش و با بازی تکنیکی و چندوجهی خاص خودش!
باور ندارد
کولاکوویچ! مربی تیم ملی، یک تمریندهنده عالی است و شاید یک کوچ پخته هم بشود، ولی او گاهاً و اغلب در قبال بازی تیمش یکه میخورد و غافلگیر میشود و از ته دل شادی و کیف میکند!