خبرورزشی/ فرهاد اشراقی؛ سلام آقای وزیر ورزش، نظر به این که ملاقات با حضرتعالی سختترین کار ممکن در ایران برای یک ورزشینویس است، این چند خط را در مورد مسائل پشت پرده فوتبال ایران خدمت شما عرضه میکنم.
سالهاست که هیچ کس نمیداند متر و ملاک انتخاب مدیرعامل در باشگاههای ایران چیست. چه در باشگاههایی که وزارت ورزش (و شاید اقتصاد) متولی آن است چه در باشگاههای صنعتی و سایر باشگاههای کاملاً دولتی.
آقای وزیر! سالهای سال است که هر مدیری رفته یکی ضعیفتر از او آمده و بیم آن میرود که نفرات فعلی هم بروند و ضعیفتر از آنها پست بگیرند و کار از این هم که هست، بدتر شود.
آقای وزیر! سالهاست (حتی در دوره قبل از شما) وزیر ورزش یا رئیس سازمان تربیت بدنی به خاطر یک انتخاب سالها «حرف» میشوند. حرفهایی که البته گاهی منطقی است و گاهی هم غیر منطقی و از سر بیانصافی، اما ریشه همه این حرفها در انتخاب غلط اولیه است، چون اساساً مکانیزم انتخاب غلط است.
آقای وزیر! بلبشویی که در باشگاههای ایرانی هست فقط مختص تیمهای زیرمجموعه شما نیست و تقریباً همه جا هست مگر آن که استثنائاً در باشگاهی خلافش ثابت شود و مثلاً در آن باشگاه خاص خبری از دلالی و دلالبازی نباشد.
آقای وزیر! در باشگاههای این مملکت و با وجود فشار اقتصادی زیادی که روی مردم است، بازیکن خارجی ۵۰ هزار دلاری را ۵۵۰ هزار دلار و ۵۷۰ هزار دلار میخرند و آن وقت ما باید باور کنیم همه این پول به جیب خود بازیکن میرود!
آقای وزیر! در باشگاههای ما تو چشم هوادار نگاه میکنند و میگویند باشگاه متعلق به شما مردم نازنین است، ولی به اسم مردم بازیکن مصدوم میخرند که ۵۰۰، ۶۰۰ هزار دلار میگیرد، ۴ تا بازی میکند و به سبیل همان مردم میخندد!
آقای وزیر! در بعضی از باشگاهها مدیرعامل نقش سخنگوی آقای مدیرعامل را بازی میکند و مدیرعامل واقعی در واقع ایجنتی است که ۶، ۷ بازیکن در تیم دارد و هر لحظه میتواند به اسم اعتصاب بازیکنان و... مردم را جلوی در باشگاه و وزارتخانه بکشاند.
آقای وزیر! بعید میدانم حضرتعالی این چیزها را ندانید، ولی اگر باز هم اطلاعات بیشتر خواستید کافی است با هواداران واقعی فوتبال ایران رودررو و بدون واسطه حرف بزنید. البته هوادار واقعی نه آن که به اسم لیدر از همین باشگاههای زیر نظر وزارت «حقوق» میگیرد و نه آن که با سوءاستفاده از احساسات هواداران به طور همزمان کانالهای هواداری پرسپولیس و استقلال را اداره میکند!
سالهاست که هیچ کس نمیداند متر و ملاک انتخاب مدیرعامل در باشگاههای ایران چیست. چه در باشگاههایی که وزارت ورزش (و شاید اقتصاد) متولی آن است چه در باشگاههای صنعتی و سایر باشگاههای کاملاً دولتی.
آقای وزیر! سالهای سال است که هر مدیری رفته یکی ضعیفتر از او آمده و بیم آن میرود که نفرات فعلی هم بروند و ضعیفتر از آنها پست بگیرند و کار از این هم که هست، بدتر شود.
آقای وزیر! سالهاست (حتی در دوره قبل از شما) وزیر ورزش یا رئیس سازمان تربیت بدنی به خاطر یک انتخاب سالها «حرف» میشوند. حرفهایی که البته گاهی منطقی است و گاهی هم غیر منطقی و از سر بیانصافی، اما ریشه همه این حرفها در انتخاب غلط اولیه است، چون اساساً مکانیزم انتخاب غلط است.
آقای وزیر! بلبشویی که در باشگاههای ایرانی هست فقط مختص تیمهای زیرمجموعه شما نیست و تقریباً همه جا هست مگر آن که استثنائاً در باشگاهی خلافش ثابت شود و مثلاً در آن باشگاه خاص خبری از دلالی و دلالبازی نباشد.
آقای وزیر! در باشگاههای این مملکت و با وجود فشار اقتصادی زیادی که روی مردم است، بازیکن خارجی ۵۰ هزار دلاری را ۵۵۰ هزار دلار و ۵۷۰ هزار دلار میخرند و آن وقت ما باید باور کنیم همه این پول به جیب خود بازیکن میرود!
آقای وزیر! در باشگاههای ما تو چشم هوادار نگاه میکنند و میگویند باشگاه متعلق به شما مردم نازنین است، ولی به اسم مردم بازیکن مصدوم میخرند که ۵۰۰، ۶۰۰ هزار دلار میگیرد، ۴ تا بازی میکند و به سبیل همان مردم میخندد!
آقای وزیر! در بعضی از باشگاهها مدیرعامل نقش سخنگوی آقای مدیرعامل را بازی میکند و مدیرعامل واقعی در واقع ایجنتی است که ۶، ۷ بازیکن در تیم دارد و هر لحظه میتواند به اسم اعتصاب بازیکنان و... مردم را جلوی در باشگاه و وزارتخانه بکشاند.
آقای وزیر! بعید میدانم حضرتعالی این چیزها را ندانید، ولی اگر باز هم اطلاعات بیشتر خواستید کافی است با هواداران واقعی فوتبال ایران رودررو و بدون واسطه حرف بزنید. البته هوادار واقعی نه آن که به اسم لیدر از همین باشگاههای زیر نظر وزارت «حقوق» میگیرد و نه آن که با سوءاستفاده از احساسات هواداران به طور همزمان کانالهای هواداری پرسپولیس و استقلال را اداره میکند!