بعضي از اين مربيان در گفتوگو با نگارنده، مطالبي را مطرح نموده و درخواست شنيدن و توجه به درددلها و نظراتشان از سوي مسئولان ذيربط را دارند. اين مربيان كه سالهاست پرورش استعدادهاي ناب كشتي ايران در نقاط مختلف كشور را بر عهده داشته و دارند، بعضي تصميمات و عملكردها را كملطفي و بيتوجهي در حق خود دانسته و معتقدند فدراسيون كشتي، خواسته يا ناخواسته به گونهاي رفتار ميكند كه زحمات و تلاشهاي آنها ناديده گرفته شده و عدهاي حاضريخور، به جاي آنها در مقاطع مختلف تيم ملي حضوري پررنگ دارند. البته همين مربيان معترض و منتقد، بعضي از انتخابهاي فدراسيون را پذيرفته و افراد منصوب را داراي صلاحيت و واجد حضور در كادر فني تيمهاي ملي و سرمربيگري دانسته ولي حضور بعضي از نفرات را كملطفي به خود ميدانند.

مربيان معترض معتقدند فلان شخص كه در هيچجا مربيگري نكرده، مربي تيم ملي ميشود و با همين حضور در كادر فني تيم ملي 10 پله يكي ترقي ميكند ولي مربياني كه سالها خاك تشك خورده و با خونِ دل، زحمتِ سازندگي و پرورش قهرمانان را بر عهده داشتهاند، هميشه فقط يك تماشاگر هستند. يكي از همين مربيان معترض ميگفت: آن زمان اعتراض كرديم، يك بخشنامه گذاشتند و به بهانه اينكه سرمربي تيم ملي ميتواند يك مربي و بعداً گفتند 2 مربي به انتخاب خودش (هركسي را بخواهد) به عنوان مربي تيم ملي منصوب و معرفي كند. يكي ديگر از مربيان به خبرورزشي گفت: متأسفانه شرايط به گونهاي است كه يك مربي زحمتكش را سرمربي تيم ملي نميخواهد يا ديگري را هيأت استان به فدراسيون معرفي نميكند. مثلاً هيأت كشتي استان، مربيان فعال، سازنده و پرتلاش خود را ميشناسند و وقتي يكي از آنها را براي عضويت در كادر فني تيمهاي ملي به فدراسيون معرفي ميكنند، اگر سرمربي تيم ملي تمايل نداشته باشد، حق آن مربي ضايع شده و فدراسيون هيچ حمايتي از آن مربي نميكند! يا در نقطه مقابل مربياني هستند كه چون مثلاً با هيأت كشتي استان خود مشكل دارند و همكاري نميكنند، به رغم استحقاق حضور در كادر فني و يا تمايل سرمربي تيم ملي براي استفاده از او، هيأت استان با حضور او در تيم ملي مخالفت ميكند.