برای نبرد امروز بیرانوند و آزمون و حاجصفی و احتمالاً امیری را نداریم و بدون ۴ مهره اصلی باید با سوریها مصاف کنیم. روزگاری اگر ۴ بازیکن اصلیمان را برای یک جدال قارهای از دست میدادیم، دللرزه میگرفتیم و گاه خود را از پیشباخته میدانستیم. حق هم داشتیم چراکه همواره فاصله اصلیهایمان با نیمکتنشینها، چندین و چند فرسنگ بود و اگر دایی یا باقری را نداشتیم، هرگز و هرگز ذخیرهها نمیتوانستند جای آنها را پر کنند و ایضاً خیال ما را راحت! همین عدم اعتماد به نفس به همه تیم منتقل میشد و حاصلش با آنچه ما میخواستیم، توفیری آشکار داشت.
اما امروز به یمن آیندهنگری کیروش و تغییر نسل تیم ملی پس از جام جهانی ۲۰۱۴، در هر پست آنقدر بازیکن کارساز و کار راهانداز داریم که قصه غیبت هیچ ستارهای غصهدارمان نمیکند و دقمان نمیدهد.
حالا اگر آزمون نباشد، گوچی هست و اگر گوچی نباشد، کریم انصاریفرد را داریم. حالا برای جانشینی حاجصفی، امید ابراهیمی و کمال کامیابینیا در رقابت هستند و انتخاب میان این دو برای کیروش گزینش بین خوب و خوبتر است.
این بزرگترین و ارزشمندترین دستاورد تیم ملی ما در دوران پیرمرد پرتغالی است. دیروز که آمد، دغدغه استعداد و بازیکن داشتیم و امروز ۵ سال بعد از حضور او، ترافیک ستاره تیم ملی را دچار مصائبی شیرین کرده است.
تیم ملی ما حالا هم جوان شده و هم در همه نقاط دو، سه بازیکن امتحان پسداده و قابل اعتماد دارد. بابت این دستاورد و ماحصل مهم و آیندهساز باید به کارلوس دست مریزاد بگوییم و از او تشکر کنیم.
Obrigado (ممنونیم) آقای کیروش.