این فرهنگ غلط را در رفتار مربیان میبینیم. مربیانی که باید الگوی جوانان باشند، در برنامه زنده به سر و صورت همدیگر مشت میزنند. فوتبال ما حرفهای است اما مدیرانش در انعقاد قراردادها خودسرانه عمل میکنند و مشتی بدهی از خود بر جا میگذارند.
در فوتبال حرفهای که بحثش را امروز داریم، بازیکنان فقط در زمین حرفهای هستند. در واقع بازیکن ما در رده ملی تصور میکند اگر کارش را برای کارلوس کیروش به درستی انجام بدهد، راه را درست رفته و او پیرامون رفتارهای بیرونی خود هیچ تصوری ندارد.
بازیکن وظایفش را فقط در چارچوب و اصول مستطیل سبز جستوجو میکند، در حالی که فوتبال حرفهای چنین فرهنگی را برنمیتابد. فوتبال روز دنیا به ضرورت و به تأکید، صاحب بازیکنانی است که رفتارهای درونمیدانی و برونمیدانی صحیح دارند. رفتارهایی مبتنی بر اصول حرفهای فوتبال...
متأسفانه آنچه ما برای خود در این فوتبال ضرب و تقسیم کردهایم، اصول حرفهای نیست. درست مثل خانههای دانشجویی که اغلب ظاهری مرتب دارند اما آشغالها زیر فرش پیدا میشوند!
بازیکنان تیم ملی نباید برای کیروش در زمین خوب باشند اما وقتی پایشان به سعادتآباد میرسد، تا ساعت ۴ صبح حوالی میدان کاج ویراژ بدهند.
مردم نباید بازیکن را تا کله سحر بیدار در اتوبانهای تهران یا در فضای مجازی ببینند. مشکلات فرهنگی بازیکنان ایرانی کم و بیش شبیه هم است؛ یعنی رفتارهایی را ملاحظه میکنیم که در بیشتر تیمها یکسان است و ما باید برای این مشکلات چارهجویی کنیم.
حتی شده کارگاههای آموزشی تشکیل بدهیم و بازیکنان را در فرهنگهای مختلف تست بزنیم. فرهنگ فوتبال حرفهای آن چیزی نیست که امروز در کشور ما جاری است.
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
فوتبال حرفهای فقط در لفظ حرفهای است؛ یعنی در فرهنگ واژگان فوتبال حتماً با چنین موردی برخورد میکنیم اما فوتبال حرفهای در کشور ما واژهای است که به درد کتابها میخورد. ما هرگز به صورت عملی فوتبال حرفهای را برای خود معنا نکردیم.