۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

حالا دختران سمیرمی، غریب نیستند. الهه، سهیلا و شهربانو سه دختر ووشوکار که زمانی در تنهایی و سکوت تمرین می‌کردند، بدون اینکه کسی آن‌ها را بشناسد، اما حالا چهره‌های شناخته‌شده ورزش ایران و جهان هستند.

از  کری‌خوانی دربی تا حضور در سیاست در گفت‌وگو با خواهران افسانه‌ای/ مشت خواهرم ۴ دندانم را شکست

به گزارش خبرورزشی، دخترانی که با به جان خریدن سختیها ستاره شدند. ستارههایی که حالا دنیا روی خوشش را به آنها نشان داده است. فیلم صفر تا سکو برای آنها پنجرهای به دنیای دیگری باز کرد. برای آنها هیچ کاری نشد، ندارد. برای آنها ووشو به قهرمانی جهان ختم نمیشود و از حالا تنها سودای المپیک را دارند. الهه فقط مدال طلای المپیک را میخواهد و بس.

با این همه ورزشهای رزمی چرا ووشو را انتخاب کردی؟
الهه: از دوران نوجوانی به ورزشهای رزمی علاقهمند بودم اما از ۱۵ سالگی ووشو را شروع کردم و یک سال بعد وارد ورزش حرفهای ووشو شدم. در فیلمهای رزمی میدیدم که بازیگران با ضربات ترکیبی بوکس، کشتی و پا حریف را نقش بر زمین میکردند. ضمن اینکه علاقه به فیلمهای بروس لی و جکی چان باعث شد تا همراه خواهرانم به سمت ووشو بروم.

نقش مادرتان در پیشرفت خواهران منصوریان تا چه اندازه بود؟
از نظر مالی شرایط مناسبی نداشتیم و درآمد مالی ما فقط کفاف تحصیل من و خواهرانم را میداد. سال ۸۶ وقتی مادرم انگیزه و علاقهام را برای ورود به تیم ملی دید، کار بسیار قشنگی کرد و با فروش حلقه ازدواجش برای من دستکش خرید و هزینه انتخابی ورود به تیم ملی را پرداخت کرد و همین لطف او باعث شد ورزش قهرمانی را تا کسب مدالهای جهانی و قارهای پیگیری کنم.

کدامیک از سه خواهر زودتر ووشو را شروع کرد؟
الهه: شهربانو اولین عضو خانواده منصوریان بود که ووشو را شروع کرد اما اولین مدال را من در ووشو گرفتم. سال ۱۳۸۶ در مسابقات جوانان مدال نقره گرفتم.

کدامیک از لقبهایی که به شما دادهاند را بیشتر از همه دوست دارید؟
الهه: همه لقبها را دوست دارم ولی سه جنگجو را بیشتر دوست دارم.
سهیلا: خواهران افسانهای از همه لقبها برای من جذابتر است.

تا حالا در تمرینات مشترک مصدوم شدهاید؟
الهه: مصدومیت جزئی از ورزش حرفهای است و من و خواهرانم شهربانو و سهیلا هم از این قاعده مستثنی نیستیم. یک بار آرنج من به پای شهربانو اصابت کرد و پای او شکست.
سهیلا: شهربانو مشتهای سنگینی دارد. یک بار در تمرینات زد تو صورتم و برای چند روز چشمانم باز نمیشد. الهه هم یک بار با پا زد توی صورتم و چهار تا از دندانهایم شکست و مجبور شدم ایمپلنت کنم.

موفقیت خواهران منصوریان در ووشو به دلیل استعداد ذاتی آنهاست یا دلیل دیگری دارد؟
الهه: بخشی از موفقیتها به استعداد ذاتی برمیگردد و بخشی به پشتکار و تمرین. شهربانو اولین کسی بود که وارد ووشو شد. او برای تمرین از سمیرم تا اصفهان میرفت. وقتی هم به خانه برمیگشت تمریناتش را روی ما انجام میداد. در واقع هم با ما تمرین میکرد و هم ما شده بودیم حریف تمرینی او. شهربانو حق مربیگری به گردن من و سهیلا دارد و ما موفقیت خود را مدیون او هستیم.
سهیلا: از نظر مالی شرایط مساعدی نداشتیم و فقط یک نفر میتوانست به باشگاه برود و تمرین کند اما ما در رسیدن به هدفمان پشتکار زیادی داشتیم. وقتی الهه و شهربانو به تیم ملی رفتند و مدال گرفتند من هم وارد ووشو شدم.

در مسابقات حریف یکدیگر بودید؟
سهیلا: بین الهه و شهربانو نشده اما من در بعضی رقابتهای داخلی با الهه رودررو شدم. الهه از لحاظ تکنیک و تاکتیک خیلی قوی است و در سه مبارزهای که با هم داشتیم دو بار او پیروز شد و یک بار من.

این برد و باختها روی رابطه خواهریتان اثر گذاشت؟
سهیلا: نه اصلاً. من به داشتن خواهرانی مثل الهه و شهربانو که با آنها تمرین کرده یا مسابقه دادهام، افتخار میکنم. ما در تمرینات خواهر بودن را فراموش میکنیم و خیلی جدی تمرین میکنیم.

خواهران منصوریان تا کی به ورزش حرفهای ادامه میدهند؟
الهه: کارشناسان اعتقاد دارند ورزشکاران ووشو تا ۴۰ سالگی میتوانند ورزش حرفهای را ادامه دهند اما من همراه خواهرانم تا آنجا که بتوانیم مدالآوری کنیم در دنیای قهرمانی میمانیم و پس از آن مربیگری تیم ملی را تجربه میکنیم.
الهه: البته شخصاً تا زمانی که ووشو المپیکی نشود پا پس نمیگذارم و با طلای المپیک از دنیای قهرمانی خداحافظی میکنم.
سهیلا: سعی میکنم ووشو را با کسب بهترین مدال کنار بگذارم و پس از آن در تیم ملی مربیگری کنم.

آشپزی میکنید؟
الهه: به آشپزی علاقه دارم، از آنجا که پدرمان آشپز بود من هم به پختوپز علاقهمند شدم و شبها که از دانشگاه و تمرین به خانه برمیگردم غذا درست میکنم.

بهترین غذایی که پختی چه بود؟
الهه: قیمه، چون خودم این غذا را خیلی دوست دارم.
سهیلا: با خنده، البته الهه غذاهای مندرآوردی خوب هم درست میکند. مثلاً چند نوع سبزی را با هم مخلوط میکند و اسمش را میگذارد غذا، البته غذاهای چینی هم خیلی عالی درست میکند.

چقدر اختلاف سنی با هم دارید؟
الهه: شهربانو با من ۶ سال و سهیلا با من سه سال اختلاف سن دارد.

میانهات با فوتبال چطور است؟
الهه: به فوتبال علاقه دارم، خودم قبل از اینکه ورزش حرفهای ووشو را شروع کنم فوتبال بازی میکردم و در فوتسال با شیوا حمیدی همدوره بودم.

طرفدار کدام تیم داخلی هستید؟
الهه: به سپاهان وابستگی دارم.
سهیلا: من پرسپولیسی هستم اما شهربانو استقلالی دوآتیشه است، هر سه دربیها را تماشا میکنیم و برای هم کری میخوانیم و میخندیم.

بین تیمهای خارجی؟
الهه: بارسلونا.
سهیلا: آرسنال.

سقف قراردادهایتان در لیگ راضیکننده است؟
الهه: راستش سقف قرارداد بازیکنان برخلاف لیگ آقایان و بعضی از رشتههای انفرادی در لیگ ووشو بانوان ۱۵میلیون تومان است که خیلی کم است.

آشنایی شما با عوامل مستند صفر تا سکو چطور رقم خورد؟
الهه: آشنایی من به فیلم بدلکاران حرفهای و تله فیلم برمیگردد. رفتوآمدی که با خانم مصیبی داشتیم و حضور این کارگردان و تهیهکنندگان فیلم طهورا ابوالقاسمی و مهتاب کرامتی در منزل ما و آشنایی با گذشته ما که مسئولیت تهیه مخارج زندگی برعهده دختر خانواده که ورزشکار است و علاقهمندی زیادی به ادامه فعالیت در ورزش و رسیدن به سکوهای حرفهای و قهرمانی دارد و تلاشی که برای تهیه مخارج زندگی میکند برایشان جالب بود. به همین خاطر دو سال پیش، تیم کاری ایشان به تهیه آرشیو فیلم مسابقات ما و تحقیق پرداختند و بعد از چند ماه مراحل پیشتولید آن را شروع کردند و بعد با فیلمبرداری در سمیرم، اصفهان و اردوهای تیم ملی در تهران و همچنین مسابقاتی که داشتیم از جمله اندونزی که شهربانو در آن حضور داشت فیلم کامل شد. در تمام این دو سال کارگردان و عوامل آنها در کنار ما زندگی کردند و میتوان گفت تجربهای جالب داشتند؛ تجاربی که فکر کنم برای اولین بار با آن روبهرو شدند.

بازخورد مستند صفر تا سکو چطور بود؟
الهه: این فیلم صحنههای شاد و غمگین زیادی دارد، سه بار فیلم را دیدم؛ یک بار در مرحله پیشساخت و دو مرتبه هم در اکران عمومی، هر بار با سکانسهای غمگین آن گریه کردم و با لحظات شاد آن خندیدم. واقعاً اذیت میشوم وقتی آن را میبینم؛ یادآوری سختیهایی که در گذشته داشتیم، راههای سختی که طی کردیم تا به اینجا برسیم، تحمل سختیها برای ساختن روزهایی زیبا و قشنگ برای خود و خانوادهای که آنها را دوست داری.

کدام سکانس برایت جذابیت بیشتری داشت؟
همه سکانسهایی که مادرم در آن حضور دارد برایم ازرشمند است اما در یکی از سکانسها که تازه از اردوی تیم ملی برگشتم و خسته بودم مادرم لالایی غمگینی برایم خواند که تأثیر بسیار زیادی روی من گذاشت.

با این اوصاف به بازیگری علاقهمند شدید؟
الهه: با بازیگری مشکلی ندارم. پیش از این در یک تلهفیلم اکشن به نام مرز خطر به کارگردانی سحر مصیبی حضور داشتم. بعد از سه فیلم بدلکاران، خواهران غریب و مستند صفر تا سکو چند پیشنهاد داشتم، با اینکه قرار است در یک فیلم جدید ایفای نقش کنم اما هنوز جواب قطعی ندادهام چون اولویتم ورزش قهرمانی است، بعد از آن در هر زمینهای بتوانم در خدمت کشورم هستم.
سهیلا: علاقه زیادی به سینما دارم و مدتی هم دستیار کارگردان بودم. حالا هم اگر به ورزش قهرمانیام لطمه نزند پیشنهاد باشد، میپذیرم.

چرا ازدواج نمیکنی؟
الهه: الان قصد ازدواج ندارم چون معتقدم وقتی ازدواج کردی محدود میشوی، شهربانو وقتی ازدواج کرد مسئولیتپذیری را به خوبی مدیریت کرد اما فکر میکنم الان وقتش نیست چون هم دانشگاه میروم هم ورزش حرفهای را دنبال میکنم.
سهیلا: با اینکه فعلاً خیلی زود است اما اگر شخص مناسبی پیدا شود و شرایط ورزش حرفهای مرا بپذیرد ازدواج میکنم. در غیر این صورت تا یکی، دو سال آینده نه.

آیا به فعالیتهای اجتماعی یا نمایندگی مجلس فکر میکنی؟
الهه: به شورا فکر نمیکنم، مردم سمیرم خیلی مصمم هستند به مجلس بروم ولی من احساس میکنم اگر وارد سیاست شوم بخشی از محبوبیت مردمی را از دست میدهم چون سیاست سخت است و باید برای مردم کار کرد. قطعاً اگر احساس کنم حضورم به نفع مردم سمیرم خواهد بود کاندیدا میشوم در غیر این صورت فقط به ورزش قهرمانی فکر میکنم.
سهیلا: قصد دارم برای شورای شهر ثبت نام کنم اما الهه مخالف است و ترجیح میدهد برای مدالآوری در بازیهای آسیایی آماده شوم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی