به گزارش روزنامه خبرورزشی از منصورخان نوشت ی م، نوشتن از او دل ی ل دارد، بهتر ی ن و واقعب ی نتر ی ن تعب ی ر درباره شهرآورد را از او شن ی د ی م. ی ادش بهخ ی ر، چند ماه ی به سفر ابد ی اش باق ی مانده بود كه در طبقه پنجم باشگاه استقلال او را د ی دم، عصا ی شكلات ی رنگش را در دست داشت، وارد شد م ی خواست افشارزاده را بب ی ند. مد ی رعامل وقت استقلال مهمان داشت، چند بار ی صدا ی ش زدند، افشارزاده ب ی رون آمد، خواست او را داخل اتاق ببرد اما نرفت. گفت راحت باش ی د، جلسهتان تمام شد م ی آ ی م، من دارم با تاجدوز ی ان مصاحبه م ی كنم. افشارزاده خند ی د و گفت: پس د ی گه واجب شد ب ی ا ی ی داخل، ا ی ن تاجدوز ی ان حاش ی ه درست م ی كنه! پورح ی در ی جواب داد: نه، خود ی است، با من پ ی رمرد كار ی ندارد. افشارزاده ن ی ز با جمله شوخ ی كردم و هر جور راحت هست ی د به اتاقش بازگشت.

منصورخان برایم از سالها پیش حرف زد، از روزهایی كه فوتبال بازی میكرد. او به شهرآورد رسید، خاطرهای بیان كرد «ما قهرمان آسیا شدیم» هواداران برایمان سنگ تمام گذاشتند و استقبال باشكوهی داشتند. هر چه بگویم كم گفتم. یك هفته بعد شهرآورد برگزار شد، باختیم، خدا برایتان بد نیاورد، همان جمعیت ما را با گوجه و سنگ زدند.

او بعد با حرارت خاصی ادامه داد: به اینجا رسیدم تا بگویم شهرآورد متفاوت با همه دیدارهاست. شهرآورد سرنوشت یك تیم را تغییر میدهد. من در تمام این سالها با چشمان خود دیدهام مدیر، مربی، بازیكن و... با شكست در شهرآورد وسایلشان را جمع كردند و رفتند اما بسیاری دیگر با پیروزی در این بازی بزرگ عمرشان را در استقلال افزایش دادند. نمونه بارزش همین پرویز مظلومی كه جامحذفی را برد و با تفاضل گل در لیگ برتر سوم شد اما به خاطر باخت به پرسپولیس رفت. همین پارسال هم اگر 4 بر 2 نمیباخت الان سرمربی بود.

این حرفهای مردی بود كه بیشتر از هركس دیگری در شهرآورد حضور داشت. در فوتبال ایران هیچكس هماندازه او در مقام بازیكن، سرمربی، مدیر فنی و سرپرست در این رویداد مهم حضور نداشته است و وقتی او میگوید شهرآورد مثل هیچ مسابقهای نیست حقیقت را بر زبان آورده است!

اینكه بگوییم شهرآورد مثل مسابقات دیگر فقط 3 امتیاز دارد دروغ بزرگی است. شهرآورد باید شهرآورد باشد. شهرآورد باید یاغی داشته باشد. شهرآورد باید زد و خورد داشته باشد. شهرآورد باید كركری داشته باشد.

مدتهاست كه دلمان برای تماشای یك شهرآورد خوب تنگ شده است. سالهاست دیگر نه احمدرضا عابدزادهای داشتهایم و نه مجتبی محرمی. دیگر خبری از شاهرخ بیانی، مهدی هاشمینسب، بهروز رهبریفرد و... نیست.

بگذاریم شهرآورد باشد. بگذاریم داد و فریاد كنند. بگذاریم تكل بزنند. بگذاریم اعتراض كنند اما در چارچوب قانون. شهرآورد بدون یاغی ارزش ندارد.