امروز صبح كه از خواب بلند شدی هنوز هم خستهای. مثل بقیه. دیر میخوابیم، فكر و خیال داریم و حالمان هم خوب نیست و در نتیجه خواب خوبی نداریم. نتیجهاش میشود اینكه صبح خسته از خواب بلند میشویم. با حالی نه چندان خوب و روحیهای نه چندان قوی. میرویم سر همان كار همیشگی. با همان آدمهای همیشگی و مشكلات همیشگی و اتفاقات همیشگی سر و كله میزنیم و خب، با همان نتایج همیشگی مواجه میشویم. ما آدمهایی هستیم كه همیشه به كافه زندگی میرویم و از گارسون میخواهیم تا همان همیشگی را برایمان بیاورد و نتیجهاش هم میشود روزهای تكراری.
فوتبال تكراری، حاصل تمرینهای تكراری است و تمرینهای تكراری حاصل نگرش تكراری است و نگرش تكراری حاصل زیستن تكراری است. وقتی خلاقیتی نیست، زندگی درجا میزند. یك شكل گل میخوریم. در دو نیمه دو گل یكشكل میخوریم و هر دو در یك دقیقه و به یك صورت و از روی ضربه آزاد. دو گل آخر نیمه روی ضربات كرنر و یك باخت اعصابخردكن. این نتیجه استقلال مقابل حریفش نیست. این شیوه زندگی ماست. تكرار و تكرار و تكرار. دل بستن به تكرار نتیجهاش میشود نتایج تكراری. تكرار به خلاقیت منجر نمیشود همانطور كه تمرینات آقای مربی دروازهبان در 10 سال گذشته كمكی به حل شدن مشكل خروجهای آقای سنگربان نمیكند.
همان همیشگی لطفاً!
منظورتان سانتر از جناحین است؟
بله فقط دوبلش كنید! یكی دقیقه 45 و یكی هم دقیقه 89.
