۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

ما پول نداریم بریزیم به حساب باشگاه محبوب‌مون.

علی كریمی؛ مردی كه دلش پرجمعیت‌ترین شهر دنیاست!

 

سلام؛ علی كریمی
ما پول نداریم بریزیم به حساب باشگاه محبوبمون. به جای ما 15 هزار تومان بریزین به حساب باشگاه پرسپولیس.
شاهین و شایان جلالی
 
***
به گزارش خبر ورزشی، این درخواستی بود كه دو پسربچه پرسپولیسی مكتوب نوشته و در فضای مجازی منتشر كردند. ماجرا به اطلاع علی كریمی رسید تا جادوگر محبوب دست به كار شود. كریمی به خواست این دو برادر دو فیش واریز 15 هزار تومانی پر كرد و به حساب باشگاه ریخت تا دل شاهین و شایان جلالی را به دست بیاورد.
فرق علی كریمی با اغلب ستارههای فوتبال و سینما شاید در همین رفتارها باشد. او نه عینك آفتابی به چشم میزند و نه كلاه بر سر میگذارد كه از دست هواداران و مردم متقاضی عكس یادگاری در امان بماند. جادوگر به هیچ تقاضایی برای گرفتن عكس یادگاری پاسخ منفی نمیدهد و به ویژه آنكه طرف كودك هم باشد. هواداران پرسپولیس خوب به خاطر میآورند كه همیشه در تمرینات این تیم حداقل نیم ساعت از وقت جادوگر به انداختن عكس و دادن امضای یادگاری اختصاص پیدا میكرد. اگر طرفدار او یك كودك یا نوجوان بود آنگاه علی كریمی بیشتر وقت میگذاشت تا دل طرف را به دست بیاورد. این بار اما بهانه، خواسته دو برادر پرسپولیسی بود كه اجابت شد. علی كریمی فوتبالیست بزرگی بوده ولی فقط به خاطر دریبلها و تكنیك نابش محبوب نشده است. آنچه جادوگر را متمایز كرده و الگو قرار داده مشاركت در امور خیرخواهانه و مردمی بودن او است كه به رشته تحریر درآمد. آنهایی كه جادوگر را از نزدیك میشناسند خوب میدانند روزی نیست كه به صورت علنی و مخفیانه نامههای زیادی به دست او نرسد. كریمی تا جایی هم كه میتواند به برخی از این نامهها رسیدگی میكند و... علی كریمی اخلاق خاصی دارد. زود عصبانی میشود و زودرنج است. گاهی همین اخلاق اطرافیان او را هم كلافه میكند و میرنجاند اما آنچه جادوگر را مجذوب و دوستداشتنی جلوه میدهد صداقت، معرفت و خاكی بودن او است. مردی كه دلش پرجمعیتترین شهر دنیاست.
به هم خوردن مصاحبه با جادوگر به خاطر كودكان پرسپولیسی!
روزی به اتفاق دوست خوبم سعید زارعیان (عكاس ورزشی) سر تمرین استیلآذین رفتیم كه با علی كریمی مصاحبه كنیم. قبل از تمرین، هماهنگی لازم با جادوگر به عمل آمد و او هم به ما گفت بایستید پس از اتمام تمرین مصاحبه  میكنیم و... یك ساعت و نیم بعد تمرین تمام شد. اصولاً علی كریمی عادت داشت دیر از رختكن خارج میشد و همیشه آخرین نفر بیرون میآمد. این را میدانستم و منتظر ماندیم.
40 دقیقه دیگر هم سپری شد و در همین حین یك مینیبوس پسربچه پرسپولیسی به محل تمرین رسیده و همگی سراغ علی كریمی را گرفتند. كودكان پرسپولیسی با شور و شوق خاصی دوربین و موبایل به دست چشمانتظار جادوگر ماندند... كریمی هم وقتی از رختكن خارج شد با وجود خستگی ایستاد و با تكتك این بچهها عكس انداخت! باورتان نمیشود هر یك از این بچهها درخواستهای متفاوتی داشتند؛ یكی عكس دو تایی، یكی سه تایی، یكی تكی و دیگری نامه و امضا و تماس تلفنی با اعضای خانواده! خلاصه آنكه هوا حسابی تاریك شد و به همین دلیل مصاحبه به هم خورد و قرار تلفنی گذاشتیم. از یك طرف ناراحت بودم و از طرف دیگر در دل ستاره خاكی فوتبال را تحسین كردم كه دل هیچ كودكی را نشكست.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی