۰
شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۷
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

گويا اراده‌اي وجود دارد تا در فوتبال رشت اراده لازم وجود نداشته باشد! انگار سپيدرود، خودش را قبول ندارد و حضور در ليگ برتر را، براي خودش زياد و بلكه زيادي مي‌داند! و الا چرا با خودش بد تا مي‌كند؟

  همه چيز درباره سپيدرود

1-درباره سپيدرود، به فراواني و به كرات، از قدرت بالقوهاش گفتهايم و شنيدهايم! درباره سپيدرود، از موانع و سنگهاي ريز و درشتي كه بر سر راهش ريخته شده است نيز بارها و بارها نوشتهايم و خواندهايم!

اما باور اين آخري، حتي وقتي به چشم خود نيز ديديمش، سخت بود و دشوار! ديدني بود ولي باور نكردني! بازي در ورزشگاه خالي! بازي در زميني كه تحت تعمير بود! سپيدرود، انگار يك دست و يك پاي خود را بسته و «خويشتن خويش» را نصف كرده بود! سپيدرود انگار براي باختن آمده بود! آورده شده بود!

سپيدرود را، مثل اينكه براي باختن ميخواهند! براي برگشتن به «ليگ يك»! اگر اينطور نيست، اگر سپيدرود بايد با تمام زور و با همه قدرتش مبارزه كند، پس چرا اينطور؟ چرا تماشاگرانش را نصف ميكنيد؟ چرا اهرمهاي لازم براي قويتر شدنش را در اختيارش قرار نميدهيد؟

درباره سپيدرود، هر حرف ديگري اضافهگويي است و آدرس غلط دادن، اما درخصوص سياهجامگان كه با سادهترين شيوه بازي ميكند و براي اكبر ميثاقيان و فوتبال روراست و بيشيله پيلهاش امتياز جمع ميكند و اعتبار به بار ميآورد، يك سخن را بايد مكرر گفت:

...از ته دل وارد ميدان ميشوند! هر چه دارند رو ميكنند! به خودشان سخت ميگيرند تا حريف را به دردسر بيندازند! اين همان تيم است كه سال پيش انگار كه وصله ناجور بود!

سايپاي دايي و مدعي

2- نفت آبادان در حالي حريف سايپاي تهران نشد كه خيال ميكرد كار را تمام كرده است!

نفت آبادان، گل سوم را در دقيقه پنجم وقت اضافه خورد، اما بازي را آنگاه باخت كه خيال كرد بردن از سايپا به همان سادگي بردن از استقلال در آبادان است! نفتيها، هنوز غرق در لذت بازي با استقلال بودند كه دچار ارادهگرايي و ميل به پيروزي علي دايي شدند! حربههايي را كه در ذات شيوه مبارزه علي دايي، نهادينه شده و مهمترين اصل است!

در تيم دايي- امروز سايپا- حتي جواني ظريف و تكنيكي مثل مهدي ترابي، بدل ميشود به يك اهرم فشار! در تيم دايي- امروز سايپا كه براي پياده كردن افكار دايي، همه چيزهاي لازم را دارد- جنگيدن براي بردن، وسيله نيست كه خود يك هدف به شمار ميآيد! در تيم دايي، فشار لازم و پرسينگ غير قابل تحمل، تازه از دقيقه 80 آغاز ميشود! در تيم دايي، بازي كردن به سبك دايي، يك اصل خاص و يك استيل «خودويژه» ميشود!

به فراز كمالوند، ايرادي وارد نيست! فوتبال آقاي دايي، اينطور است و چه تماشا دارد نبردهاي دايي- برانكو و پيكارهاي دايي- منصوريان و رودررو شدن با امير قلعهنويي و يحيي گلمحمدي!

فلسفه فوتبال تراكتور

3- بازيهاي بيبازنده را كم نديدهايم! مقابله تراكتور- پرسپوليس يكي از بهترين نمونههاي نمايش «برنده- برنده» بود!

اين فوتبال را هم ميتوان از اول مسابقه ديد و هم ميتوان از لحظه آخر به تماشايش نشست! تراكتور 2 بر يك باخته است، ورزشگاه، يكسره برپا شده است! مردم كف ميزنند! مردم شادمانه و با رضايت خاطر دست ميزنند! مردم از تيم بازنده تشكر ميكنند! مردم كاري ميكنند كه تيم شهرشان، گردن راست كند و سر خود را بالا بگيرد! مردم تراكتورسازي را به تكرار بازياش، به تكرار فوتبال خوبش، به تكرار و بازخواني فلسفهاي كه حالا دارد، دعوت ميكنند!

تراكتورسازي در تبديل شدن به يك قطب فوتبال ايراني، قدمي فراتر از همه قدمهاي قبلياش برميدارد! مردم اين را ميفهمند! مردم اين را ميپسندند! مردم در باخت تراكتور هم صد دليل براي رضايت خاطر دارند!

چرا برانكو

4- برانكو، پرسپوليس را به پيش ميراند! در بازي پرسپوليس نقش مربي آشكار است! بازي به بازي، در بازيهاي پرسپوليس، برانكو ايوانكوويچ برجستهتر و مؤثرتر ديده و تأييد ميشود! برانكو، راه بازي گرفتن از بازيكنانش را بلد است! برانكو راه بردن را هم بلد است! حوادث هم به كمك او ميآيند! تعويضهايش هم كارساز ميشود! ريسكهايش هم نتيجه ميبخشد!

برانكو، از همه بهتر بازي ميكند! پرسپوليس، دومين پيروزياش را در ليگ هفدهم به دست ميآورد! گل 3 امتيازي اين مسابقه را كمال كاميابينيا ميزند! كمالي كه به موقع و سر بزنگاه وارد زمين ميشود! كمالي كه در زمين هم دخالت هاي از پيش معلوم شده و خواسته شدهاي دارد!

برانكو، براي چند نفر ديگر، خوابهاي خوبي ديده است! براي منشا، براي طارمي، براي محرمي، براي شجاع و براي احمدزاده! مرد محوري نگاه به آينده آقاي برانكو، محسن نام دارد! محسن مسلماني كه هنوز خودش را نشناخته است.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی