۱- روزی که نفت تهران، پرسپولیس را متوقف کرد، حکایت چشم گاو را به ذهن متبادر نمود، همه شرایط قائل شدند و عذر آوردند! ولی وقتی تراکتورسازی هم دو گل طراحی شده از نفت خورد و بازنده شد، این تیم را دیدیم که شامل قانون عرفی، تک بودن، یکی بودن و چشم گاو بودن نمیشود!
نفت تهران، تیمی را مغلوب کرد آن هم با زدن ۲ گل که هفته پیش استقلال را ناچار از تن دادن به یک تساوی ساخته بود! تیم هومن افاضلی، ۲ گل به تراکتورسازی زد که در هفته هجدهم، گریبان تیم وینفرد شفر را چسبید تا قدرت بالقوه خود را ثابت کند!
در هفته نوزدهم، پیکانِ مجید جلالی هم برای هشتمین بار متوقف شد و درجا زد! حریف پیکان تیم سپیدرود و حریف جلالی، کسی نبود جز علی کریمی! علی خودی نشان داد! جلالی هم خودی نشان داد!
کار بزرگ را تیم نفت تهران انجام داد و کار بزرگتر را پیکان که در ۸ بازی آخرش حتی یک برد هم ندارد! ولو به عنوان چشم گاو! پیکان یا میبازد یا نمیبرد! پیکان را چه میشود؟
از هول حلیم توی دیگ
۲- وارد ماجرای مهدی طارمی نمیشویم! نمیدانیم که بین او و تیم پرسپولیس از یک طرف و میان او و باشگاه قطری الغرافه، چه گذشته است و چه باید بگذرد!
ماجراهای او در کشاکشی که با تیم ریزاسپور داشت و گرفتاریهایش با پرسپولیس یک نتیجه دارد و یک توصیه: ...احتیاط کنید! نظر قطعی ندهید! به اطلاعات راستین و به قرار و مدارهای پشت پرده، دست پیدا کنید!
چگونه ممکن است، طارمی اول به قطر پرواز کند و سپس در دوحه، مشغول مذاکره بر سر بندهای قراردادش شود؟! یا پرسپولیس که یک بار از همین سوراخ گزیده شده است، چگونه با الغرافه بعد از توافقی از این دست که ۱۰ اشکال فنی دارد، رسیده است! عقل مدیریتی پرسپولیس در اینباره چه میگوید؟ از هول حلیم، توی دیگ باید افتاد یا نباید؟
هنوز هم باید حوصله به خرج داد! هنوز هم باید به همه شنیدهها و هرچه که در این باب میخوانیم، با تردید نزدیک شد! باور که هیچ، قبول ضمنیاش هم متضمن هزار تردید و تشکیک است!
طارمی میتواند همهمان را سر کار بگذارد! طارمی میتواند بر ضد خودش، صد کار انجام دهد!
حکایت طارمی و تیم الغرافه، حکایت همان سیب معروف است که صد بار روی هوا میچرخد تا به زمین برسد! صبر کنید تا کمی چرخ بزند! صبر کنید تا کمی به الغرافه نزدیک یا دور شود!
روزهای بد یحیی
۳- اتفاقی که در بازی نفت تهران و تراکتورسازی رخ داد، با همه غافلگیرکنندگیاش قابل درک است و جای جبران دارد! مهم نحوه واکنش تراکتورسازی است به این واقعیت!
تراکتورسازی باید از این سیکل معیوب خارج شود! تراکتور نباید بیش از این، با نتایجی از این دست روبهرو شود و بازیهای نامقبولش را تکرار کند!
اما باید دید تراکتورسازان چگونه و با چه ترتیبی و با کدام راهحل، خود را خلاص خواهند کرد! دیگر نباید اول برید و سپس شمرد! تراکتورسازی که یکی از سه تیم بزرگ لیگ برتر است، با شیوه «راه بنداز و جا بنداز» نمیتواند در جای خودش قرار بگیرد! نمیتواند، پس نباید وقت و انرژی خود را هدر کرده، تلف نماید!
تراکتورسازی، اگر در جمع ۱۰ تیم اول جدول جایی ندارد، یک دلیلش و اصلیترین علتش عدم توجه به سلسله مراتب تیمداری است و نیز گزینشهای «خودمحورانه» و انتخابهای «من میگویم» و «من میخواهم» و تأکید بر این غلط که «حرف، حرف من است» ولاغیر!
تراکتور، انگار یک مشکل لاینحل دیگر هم دارد: استفاده از فرصت، برای تسویهحساب! این یکی از همه بدتر است!
تراکتورسازان، خود را چگونه سرپا خواهند کرد؟ قربانی ماجرای تراکتور چه نام دارد؟ یحیی گلمحمدی صاحب فرصتی شده یا دچار آسیبی چندجانبه؟
یک حرف و تمام حرف
۴- اینک و امروز که وینفرد شفر در استقلال «ناخدایی» میکند، علیرضا منصوریان کجاست؟
قرار است یحیی گلمحمدی هم به همان گمراهه سوق داده شود؟
دیگر حرفی نداریم! دغدغه داریم، اما حرفی نداریم که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
