به گزارش خبر ورزشی، همچنین مربیانی که باز هم متأسفانه اعتقادات سستی دارند و توانایی فنی ندارند و متوسل به سحر و جادو میشوند تا در این فوتبال بمانند و کار کنند! در همین راستا شنیدیم یکی از تیمهای لیگ دسته اولی که علاقه خاصی به سحر و جادو دارد به تازگی اقدام عجیبی انجام داده است. ماجرا چیست؟
در یکی از مسابقات اخیر این تیم خاص، پزشک تیم حریف یک دقیقه قبل از شروع بازی متوجه چند سنجاق قفلی باز پشت دروازه تیم خودی میشود! این دکتر شک میکند و مشغول جمعآوری سنجاق قفلیهای باز از پشت دروازه خودی میشود! او با خیال آنکه طلسم تیم حریف را خنثی کرده به سمت نیمکت خود میآید که بازی شروع میشود. پزشک مورد نظر برای آنکه جلوی دید کادر فنی را نگیرد ترجیح میدهد از پشت نیمکت برود و بعد روی نیمکت تیمش بنشیند اما با صحنه جالبی مواجه میشود؛ همان سنجاق قفلیهای باز پشت نیمکت تیم خودی را میبیند. دوباره خم و مشغول جمعآوری میشود غافل از آنکه...
در نیمه دوم بازی یکی از مدافعان تیم آقای دکتر نزدیک به دروازه خودی مصدوم میشود و روی زمین میافتد. با توجه به اینکه تیم عقب افتاده، پزشک قصه ما بدوبدو خودش را به آن بازیکن رسانده و مشغول مداوای او میشود. در همین هنگام چشمش به حوالی دروازه و سنجاق قفلیهای بازی میافتد که دوباره روی زمین ریخته شده است! چشمان آقای دکتر گرد میشود که چه زمانی این اتفاق افتاده و شستش خبردار میشود برخی افراد نزدیک به تیم میزبان بین دو نیمه از فرصت استفاده کرده و سنجاق قفلی باز پشت دروازه تیم او ریختهاند. آقای دکتر راه خود را طولانی کرده و از آن طرف زمین میرود تا نگاهی به پشت دروازه تیم میزبان بیندازد، وقتی با دقت پشت دروازه میزبان را میبیند از تعجب خشکش میزند! پشت دروازه تیم میزبان هم سنجاق قفلی ریخته شده است با این تفاوت که سنجاق قفلیها این بار بسته بودند! آقای دکتر هاج و واج میماند که این چه صیغهای است؟! ظاهراً تیم میزبان برای طلسم دروازه، سنجاق قفلی بسته پشت دروازه خودی ریختهاند و برای گشودن دروازه حریف سنجاق قفلی باز!
ماجرا پس از اتمام مسابقه بین برخی اعضای تیم بازنده مطرح میشود در حالی که نمیدانند چه کنند؟ امیدواریم همه این حرف و حدیثها و شنیدهها از سحر و جادو شائبه (!) باشد که در غیر این صورت باید فاتحه فوتبال ایران را خواند.
