۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

جمعه گذشته میزبان میثم بائو بودیم. هافبک سابق شموشک، استقلال تهران، پرسپولیس، الشعب امارات، شهرداری و تراکتورسازی تبریز ... و نساجی مازندران که در 33 سالگی کفش‌ها را آویخت و برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد.

بائو: زالوها مرا به فوتبال برگرداندند!

به گزارش خبر ورزشی، با بائو به طور اتفاقی برخورد کرده و او را به دفتر خبرورزشی دعوت کردیم که لطف کرد و این دعوت را پذیرفت. میثم که کلاسهای مربیگری B و C آسیا را پشت سر گذاشته است، حرفهای جالبی داشت که در پی از نظرتان میگذرد.

* میثم بائو امسال چه کار میکند و کجاست؟

کلاسهای مربیگری B و C آسیا را پشت سر گذاشتم و بعد از عید نوروز انشاءا... سر کلاسهای A حاضر میشوم تا بتوانم در آینده در خدمت فوتبال کشورم باشم.

* فکر میکنی کدام یک سختتر باشد؟ بازی یا مربیگری؟

بالطبع مربیگری سختتر است. زمان بازی خودت هستی و خودت که اگر خوب باشی همه تعریف میکنند و میتوانی بد هم نباشی اما دوران مربیگری فقط خودت نیستی. حدود 30 بازیکن زیر نظرت هستند و باید آنها را همیشه آماده و سر حال نگه داری. تمام فشارها هم روی مربی است.

* الگوی مربیگریات چه کسی است؟

با احترام به تمام مربیانی که در این سالها با آنها کار کردهام باید ۲ اسم بیاورم؛ اولی آقای امیر قلعهنویی که مدیریتش بینظیر است و دومی هم آقای زلاتکو کرانچار که فوقالعاده مربی باشخصیتی است. از هر دوی این عزیزان خیلی چیزها یاد گرفتم.

* تو هم در استقلال بازی کردی و هم در پرسپولیس توپ زدی؛ بالاخره آبی هستی یا قرمز؟

من ۵ سال در استقلال بودم و یک سال در پرسپولیس اما شعار نمیدهم. به هواداران هر دو تیم احترام میگذارم و دوران خوبی هم از حضور در استقلال و پرسپولیس دارم ولی عاشق نساجی مازندران تیم شهرم بوده و هستم.

* هنوز هم برای تماشای بازیهای نساجی به استادیوم میروی؟

هر وقت قائمشهر باشم به طور حتم میروم.

* برای تماشای بازی با خونه به خونه هم به بابل میروی؟

برای جلوگیری از برخی حواشی بهتر است به استادیوم نروم چون نمیخواهم خدای ناکرده باعث تولید حاشیه ناخواسته برای تیم نساجی بشوم.

* نتیجه بازی را میتوانی پیشبینی کنی؟

۲ بر یک میبریم. یکی را محمد عباسزاده میزند و آن یکی گل را هم مرتضی غلامعلیتبار.

* برخی از فوتبالدوستان قائمشهری معتقدند نساجی مازندران یا این فصل به لیگ برتر صعود میکند یا هرگز موفق به این کار نمیشود؛ خودت چطور فکر میکنی؟

به هر حال امسال شرایط از همه نظر فراهم است. آقای فرهاد صنیعیفر مالک باشگاه واقعاً همه جور حمایت مالی میکند. آقای علی امیری هم مدیر باتجربهای است که در استقلال کارنامه خوبی داشت و به همراه آقای داود مهابادی سرمربی و بازیکنان خوبی که جذب شدهاند به همراه حمایت همه جانبه هواداران نساجی مازندران این امیدواری را به وجود میآورد که امسال انشاءا... طلسمشکن شده و با طلسمشکنی به لیگ برتر صعود کنیم.

* میخواهیم بحث را عوض کنیم. اوایل حضور کارلوس کیروش مرتب به تیم ملی دعوت میشدی؛ چه شد که...

آقای کیروش خیلی به من لطف داشت. ایشان حق بزرگی بر گردن فوتبال ایران دارد اما من ۴ بار زانوی خودم را عمل کردم. باورتان نمیشود رکورد مجتبی جباری را در عمل کردن رباط صلیبی زدم!

* (باتعجب) چطور؟!

چون دو بار یواشکی این کار را کردم. ما فوتبالیستها غیر از خدا پشتوانهای نداریم و برخی اوقات مجبوریم اخبار مصدومیت خود را رسانهای نکنیم. باورتان نمیشود پنج صبح با دکتر امین نوروزی هماهنگ میکردم که یواشکی و به دور از چشم سایرین برای فیزیوتراپی به کلینیک دکتر نوروزی بروم. 4 سال آخر فوتبالم دکترها جوابم کردند و با زالودرمانی به فوتبال برگشتم و بازی کردم!

* (به شوخی) یعنی زالوها تو را به فوتبال برگرداندند؟!

(میخندد) بله، خیلی خیلی به من کمک کردند.

* بگذریم! اولین شهرآورد خودت را به خاطر میآوری؟

بله، با پیراهن استقلال ۳ بر ۲ پرسپولیس را بردیم. آقای امیر قلعهنویی سرمربی وقت استقلال سه، چهار هفته مرا بازی نداد تا در شهرآورد فیکس باشم.

* جداً؟!

بله، امیرخان در هر شهرآورد یک برگ برنده رو میکرد. البته از قبل به من گفته بود که میخواهم تو را در شهرآورد بازی بدهم و خوب تمرین و استراحت کن و آماده باش. آن چند هفته را خیلی رعایت کردم و حواسم به همه چیز به ویژه تغذیهام بود.

* چه شد که بعد از آن نماش درخشان میثم بائو در حد استعدادش نتوانست نشان بدهد؟

همان سال پدیده استقلال و لیگ برتر شدم. به یک محبوبیتی رسیدم که یک بازیکن ممکن است بعد از چند سال برسد و همین کارم را خراب کرد!

* چطور؟! مگر میشود؟

خیلی مرا اذیت کردند. جوان بودم و بازیکنان باتجربه این مسئله را نمیتوانستند تحمل کنند. هر موقع پا به توپ میشدم و دریبل میزدم تماشاچیان استقلال تشویق میکردند اما برخی همبازیانم به سمت من حملهور میشدند که چرا دریبل میزنی؟! تیکه میانداختند، مسخرهام میکردند و... خلاصه حرفهای عجیب و غریب میزدند.

* مثلاً اینکه بچه پولدار هستی و با پول پدرت فوتبالیست شدی؟

شما از کجا میدانید؟! این حرفها متأسفانه روی اعصابم بود.

* یعنی بچه پولدار نبودی؟!

من در خانوادهای بزرگ شدم که پدرم با زحمت همه امکانات را برای ما فراهم کرده بود. از بچگی همه چیز داشتیم ولی باور کنید برای فوتبالیست شدن حتی در پارک خوابیدم!

* شوخی میکنی؟!

یک هفته در پارک شهر تهران خوابیدم چون تیم جوانان استقلال خوابگاه نداشت. من از طرف همین محمد کاظمی همکار شما به باشگاه استقلال معرفی شدم. آقای کاظمی لطف کرد و مرا به باشگاه معرفی کرد اما این تیم امکاناتی نداشت و خیلی سختی کشیدم تا خودم را در فوتبال بالا بکشم.

* پدرت هم چیزی از این ماجرا فهمید؟

نه، اصلاً نمیدانست. پدرم در همان مقطع پیشنهاد کرده بود که مدیریت سردخانه را بر عهده بگیرم یا شریکش شوم ولی قبول نکردم.

* پشیمان نیستی؟

نه! اگر مدیریت سردخانه پدرم را قبول میکردم شاید اسم بائو از قائمشهر فراتر نمیرفت اما دنبال هدفم رفتم و فکر میکنم تا حدودی موفق شدم.

* پدرت الان از تصمیمی که گرفتی راضی است؟

از وقتی ایشان متوجه شد استعداد فوتبالیام خوب است دیگر مخالفت نکرد و همراه مادرم همیشه حامی من بوده و هستند.

* شنیدیم در مقطعی وزن بدنت به بالای 100 کیلوگرم رسید؟

قبل از حضور در استقلال حتی یک پیشنهاد از راپیدوین داشتم و قرار بود در 18 سالگی قراردادی 5 ساله ببندم ولی در شموشک نوشهر رباط صلیبی پاره کردم. جا دارد از آقای کامران منزوی تشکر کنم که آن زمان تمام هزینههای عمل و فیزیوتراپی مرا متقبل شد و همیشه خودم را مدیون ایشان میدانم. 8 ماهی از فوتبال دور بودم و وقتی برای اولین بار سر تمرین استقلال رفتم شنیدم که برخی هواداران گفتند که اینها رفتهاند کشتیگیر خریدهاند! وزن بدنم بالا رفته و به 100 کیلو رسیده بود ولی با تمرینات بیشتر جبران کردم.

* حالا کشتی هم کار کرده بودی؟

ما مازندرانیها که همگی کشتیگیر هستیم! (میخندد و ادامه میدهد) در جمع فامیل و اقوام با بچهها کشتی میگرفتیم ولی پدرم لوچوکار (کشتی محلی مازندران) است.

* بچه پولدارهای فوتبال را میشناسی؟

شنیدم کاکا خانواده متمولی داشته است.

* نه داخلیها را گفتیم؟

اغلب فوتبالیستها خانواده زحمتکش و آبرومندی دارند.

* جواب سؤال ما را ندادی؟!

آهان! فکر میکنم محسن بنگر و امیرحسین اصلانیان وضع مالی خوبی داشتند البته فوتبالیست شدن از خانواده مرفه سختتر است.

* چرا؟

چون شاید نتوانی سختیها یا همان توی پارک خوابیدنها را تحمل کنی. فوتبالیست شدن در حرف آسان است ولی در عمل سختیهای خاص خود را دارد.

* هدف فعلی میثم بائو چیست؟

اینکه بتوانم پس از پشت سر گذاشتن دورههای مربیگری در فوتبال این مملکت یک مربی خدمتگزار و سلامت باشم.

* حرف پایانی؟

از همه مربیانی که در این چند سال برایم زحمت کشیدند تشکر و قدردانی میکنم. از پدر، مادر، همسر و دو دختر گلم وانیا خانوم و دنیز خانوم هم ممنون هستم که در این سالها همپای من بودند. یک تشکر ویژه هم از اولین مربی خودم آقای ایرج نصیری دارم که فوتبالم را مدیون ایشان هستم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی