۰
پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۶
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

اگر بخواهیم زیباترین و پرهیجان‌ترین بازی عصر حاضر فوتبال را انتخاب کنیم، مطمئنا یکی از گزینه‌های اصلی بازی برگشت بارسا - پی‌اس‌جی فصل گذشته است.

قلم شما| جسارت‌های نداشته آقای امری

همان بازی که خواب را از چشمها ربود؛ همان بازی که لحظه اوج یک درام کلاسیک در آن جاری شد و فوتبال هر آن چه را که در چنته داشت برای به رخ کشیدن زیباییهایش به نمایش گذاشت؛ همان بازی که سیمرغ بلورین، نخل طلایی و یا هر عنوان پرطمطراقی که بتوان به آن نسبت داد به طور مشترک به دو مرد تاثیرگذار آن رسید: نیمار برای هنرنماییهای ذاتی برزیلیاش و به دوش کشیدن تمام کاستیهای دیگر ستارگان همتیمیاش و دیگری به اونای امری برای همه جسارتهای نداشته و محافظهکاریهای بیحد و اندازهاش که اگر هر کسی به جای او روی نیمکت پاریسیها بود لذت تماشای این دیدار هیجانانگیز از همگان دریغ میشد. همان نقشی که باز هم در دیدار دیشب تیمش مقابل کهکشانیهای مادریدی تکرار کرد تا اثبات کند بیدلیل لقب نقش اول آن دیدار را یدک نمیکشد. سال گذشته با قرار ندادن دی ماریا در ترکیب اصلی و اجازه مطلق به بازیکنان حریف برای تاختن به سمت دژهای متزلزل دفاعیاش و دیشب با بیرون کشیدن کاوانی که عملا زهر خط حمله را به حداقل ممکن رساند و پیشروی مدافعان رئال را به سمت جلو آسانتر کرد. نقطه مقابل این تفکر محافظهکارانه نگه داشتن رونالدو در بازی و فرستادن گرت بیل و آسنسیو به خط آتش رئال از سوی زیدان بود. تاکتیکی که نتیجهبخش بود و آسنسیو با دادن دو پاس گل که دقت هر کدامشان مثالزدنی بود مرد اول کهکشانیها لقب گرفت. رونالدو با زدن دو گل هم روند مداوم گلزنیهایش را در این فصل اروپایی رئال حفظ کرد و هم رکورد صد گل زده در لیگ قهرمانان را برای کهکشانیها به ثبت رساند. گلهایی که هم فشار منتقدان را در هم شکست و هم جواب باصلابتی بود به بیمهریهای این روزهای آقای پرز. گلهایی که انگیزههای بی حد و حصر و اشتهای سیریناپذیر پسر شماره هفت برای گلزنی که دور از هرگونه اضافهکاری و اداهای مرسوم بود را به نمایش گذاشت. آنچه که در دیدار دیشب به شدت اذیتمان میکرد بازی فانتزی و گاهی خودخواهانه بازیکنان پیاسجی بود. حرکات نمایشی نیمار و امپاپه در جریان بازی از همان ابتدا و حتی زمانی که عقب افتاده بودند نمایانگر نوعی بیهویتی در تیم پاریسی بود. هویتی که باید از دل فعل و انفعالات اجتماعی و در طول چند دهه شکل بگیرد را نمیشود با دلارهای نفتی و آن هم یک شبه بدست آورد.

در ظاهر برد رئال با تعویضهای زیدان و برنده شدن در نیمه مربیان به دست آمد اما نشستن آن همه هوادار تیفوسی با جامه سفید در پشت دروازه و میلیونها طرفدار در سرتاسر دنیا و البته قهرمانیها و افتخارات متعدد پشتوانهای است که شخصیت یک تیم بزرگ همچون رئال را میسازد. شخصیت و هویت تیمی که با وجود خوردن یک گل و قرار داشتن در شرایط بحرانی این فصل، به بازی برمیگرداند و در نهایت با سه گل زده به پایان میرساند آن هم در مقابل تیمی که اسامی دو خط جلو آنها چه به لحاظ ریالی و چه از نظر کیفیت بازی لرزه به اندام هر تیمی میاندازد. وراتی، دنی آلوز، نیمار، امپاپه و کاوانی. بازیکنانی که هر کدامشان برای یک تیم کافی اند و البته این مثال قدیمی را نباید از نظر دور داشت که هیچگاه وجود دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد چه رسد به این همه پادشاه در این تیم پاریسی. پادشاهانی که هر کدام راه و رسم خویش دارند و سازهای جداگانه خودشان را کوک میکنند و حداقل از این لحاظ میتوان به آقای امری حق داد که مدیریت بر این انبوه داشته امری بس سخت و دشوار است هر چند که تفکرات و سیاستهای منفعلانه و محافظهکارانهاش را توجیه نمیکند.

* ارسالی از میثم یزدانی

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی