خبرورزشی/اردشیر لارودی: ١- یک ماهى که فوتبال، هم حرف اول بود و هم حرف آخر! یک ماهى که جهان جور دیگرى بود و یک ماهى که جهان، جور دیگرى اداره شد! بر مدار لیاقت انسانى! بر مبناى نوعى از سزاوارى، که در نوع انسان انکارش مىکنند!
آنچه مىیافت نشود، پس نگردید در پى اش که نیست! آنچه طلب مىشود از خودگمکردگان که هر نظمى غیر از نظم موجود را به انکار نشستهاند! آنها در انکارگرى خود، چشم بستهاند بر هر آنچه دیدنى است و باید براى دیدنش چشم باز کرد! باید بازى نخورد و بازىخوردگى را پیش خود- و هیچکس دیگر هم- ندانست و نخواست!
یافتنشدنى نداریم! پیدانشدنى و ناپیدا هم نداریم! باور یاوریم که آرى و آرى و صدبار آرى! به اتفاق و با اتحاد! با شجاعت و با دریادلى، جهان مىتوان گرفت!
جام جهانى ٢٠١٨، فریاد من مىتوانم، تو مىتوانى و ما مىتوانیم را به هر گوشى فرونشاند! من مىتوانم! تو مىتوانى! ما سزاوار توانستنیم!
گامهاى تازه
٢- براى فرانسه، تمام نشد که این تازه، طلیعه ظهور مجدد است!
براى کرواسى هم پایانى در کار نیست! همانطور که ایران هم تازه به تازه، گامهاى محکم توانستن را بر زمین مىگذارد! ما هم در ردیف توانایانیم! ما نیز در حلقه تغییرباوران و توانمندانیم! ایران هم چشمها را به قدرت نوپدید خود باز کرد! ایران هم تعریف نوپدیدى از ما مىخواهیم، پس ما مىتوانیم به دست آورد! تعریفى تازه، احترامى تازه! تعریفى درخور، احترامى درخور! احترامى ویژه براى نیروى نوخاسته!
فرانسه و کرواسى، پردهاى دیگر را بازى مىکنند! پردهاى از قدرت دوندگى که سرزده است به ١٦ کیلومتر! پردهاى از نمایش تکنیک و هزارتوى تاکتیک، که ارائه اش سر مىزند از فوتبالى هنرى و انسانى! به تماشاى این پرده هم باید نشست و از دیدن لحظه به لحظه تمام این پرده تماشایى، لذت برد!
لذت برد و حظ کرد! به دیدههاى خود باور آورد و تبارکا... فرستاد بر احسنالخالقین!
رسد آدمى که جز زیبایى، جز شکوفایى و جز از خدا نبیند! زیبایى محض و محض زیبایى!
لیگ آسیا و لیگ برتر
٣- فرانسه آغازش را کلید زده است! کرواسى هم راه رفته و راه آشناى پیشرفت را زیر پا دارد! در این میان ماییم که باید نو بپوشیم جامه را، آب زنیم راه را و مقدم خویش را در طریق نوپویى و نوجویى، مبارک بدانیم! ماییم که باید رهتوشه را برداریم و فلک را سقف بشکافیم و آن شویم که سزاوار آنیم! تا آن کنیم که لایق آنیم!
براى ما، آزمون اول در راه است! براى ما، لیگ آسیا میدان عمل است! روبهرو شدن با السد از قطر توسط استقلال! هماوردى با الدحیل قطر توسط پرسپولیس!
اینکه چند مرد حلاجیم، به فردا بستگى دارد که هماکنون رسیده است و به دیروز پهلو مىزند که چگونه سپرى اش کردهایم؟ باطل یا مفید! بىهدفانه یا در کمال فایدهمندى!
لیگ آسیا براى لیگ برتر، وسیله سنجش است! لیگ برتر براى لیگ آسیا، ترازو و میزان قدرتى است که باید داشت تا موفق بود!
استقلال، راه خود را چگونه مىپیماید؟ پرسپولیس در گذر از این معبر و این گذرگاه، به کدام راه مىرود؟ پیشرفت یا پسرفت؟ عبور یا درجا؟ ادامه راهى که رفتهایم یا قطع این مرحله؟
موجیم که آسایش ما، در عدم ماست
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم!
هم ما، هم برزیل، هم آرژانتین، هم آلمان، هم اسپانیا، هم پرتغال و هم همه دیگران!
دالیچ ارزان! دالیچ دانا!
٤- فرانسه بودن یا انگلیس و آلمان، سخت است! کرواسى شدن چطور؟
چرا کرواسى نباشیم و نشویم؟
چرا «دالیچ» پرورى نکنیم؟ چرا مربى خودمان را خودمان نسازیم؟
زلاتکو دالیچ، با حقوق سالانه ٥٥٠ هزار یورو، به بازى پایانى جام جهانى ٢٠١٨ رسید!
پس مىتوان! پس ممکن است! پس همت مىخواهد و بلدیت و کاردانى و سواد و علم و تجربه هم!
آنچه مىیافت نشود، پس نگردید در پى اش که نیست! آنچه طلب مىشود از خودگمکردگان که هر نظمى غیر از نظم موجود را به انکار نشستهاند! آنها در انکارگرى خود، چشم بستهاند بر هر آنچه دیدنى است و باید براى دیدنش چشم باز کرد! باید بازى نخورد و بازىخوردگى را پیش خود- و هیچکس دیگر هم- ندانست و نخواست!
یافتنشدنى نداریم! پیدانشدنى و ناپیدا هم نداریم! باور یاوریم که آرى و آرى و صدبار آرى! به اتفاق و با اتحاد! با شجاعت و با دریادلى، جهان مىتوان گرفت!
جام جهانى ٢٠١٨، فریاد من مىتوانم، تو مىتوانى و ما مىتوانیم را به هر گوشى فرونشاند! من مىتوانم! تو مىتوانى! ما سزاوار توانستنیم!
گامهاى تازه
٢- براى فرانسه، تمام نشد که این تازه، طلیعه ظهور مجدد است!
براى کرواسى هم پایانى در کار نیست! همانطور که ایران هم تازه به تازه، گامهاى محکم توانستن را بر زمین مىگذارد! ما هم در ردیف توانایانیم! ما نیز در حلقه تغییرباوران و توانمندانیم! ایران هم چشمها را به قدرت نوپدید خود باز کرد! ایران هم تعریف نوپدیدى از ما مىخواهیم، پس ما مىتوانیم به دست آورد! تعریفى تازه، احترامى تازه! تعریفى درخور، احترامى درخور! احترامى ویژه براى نیروى نوخاسته!
فرانسه و کرواسى، پردهاى دیگر را بازى مىکنند! پردهاى از قدرت دوندگى که سرزده است به ١٦ کیلومتر! پردهاى از نمایش تکنیک و هزارتوى تاکتیک، که ارائه اش سر مىزند از فوتبالى هنرى و انسانى! به تماشاى این پرده هم باید نشست و از دیدن لحظه به لحظه تمام این پرده تماشایى، لذت برد!
لذت برد و حظ کرد! به دیدههاى خود باور آورد و تبارکا... فرستاد بر احسنالخالقین!
رسد آدمى که جز زیبایى، جز شکوفایى و جز از خدا نبیند! زیبایى محض و محض زیبایى!
لیگ آسیا و لیگ برتر
٣- فرانسه آغازش را کلید زده است! کرواسى هم راه رفته و راه آشناى پیشرفت را زیر پا دارد! در این میان ماییم که باید نو بپوشیم جامه را، آب زنیم راه را و مقدم خویش را در طریق نوپویى و نوجویى، مبارک بدانیم! ماییم که باید رهتوشه را برداریم و فلک را سقف بشکافیم و آن شویم که سزاوار آنیم! تا آن کنیم که لایق آنیم!
براى ما، آزمون اول در راه است! براى ما، لیگ آسیا میدان عمل است! روبهرو شدن با السد از قطر توسط استقلال! هماوردى با الدحیل قطر توسط پرسپولیس!
اینکه چند مرد حلاجیم، به فردا بستگى دارد که هماکنون رسیده است و به دیروز پهلو مىزند که چگونه سپرى اش کردهایم؟ باطل یا مفید! بىهدفانه یا در کمال فایدهمندى!
لیگ آسیا براى لیگ برتر، وسیله سنجش است! لیگ برتر براى لیگ آسیا، ترازو و میزان قدرتى است که باید داشت تا موفق بود!
استقلال، راه خود را چگونه مىپیماید؟ پرسپولیس در گذر از این معبر و این گذرگاه، به کدام راه مىرود؟ پیشرفت یا پسرفت؟ عبور یا درجا؟ ادامه راهى که رفتهایم یا قطع این مرحله؟
موجیم که آسایش ما، در عدم ماست
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم!
هم ما، هم برزیل، هم آرژانتین، هم آلمان، هم اسپانیا، هم پرتغال و هم همه دیگران!
دالیچ ارزان! دالیچ دانا!
٤- فرانسه بودن یا انگلیس و آلمان، سخت است! کرواسى شدن چطور؟
چرا کرواسى نباشیم و نشویم؟
چرا «دالیچ» پرورى نکنیم؟ چرا مربى خودمان را خودمان نسازیم؟
زلاتکو دالیچ، با حقوق سالانه ٥٥٠ هزار یورو، به بازى پایانى جام جهانى ٢٠١٨ رسید!
پس مىتوان! پس ممکن است! پس همت مىخواهد و بلدیت و کاردانى و سواد و علم و تجربه هم!