۰
یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۸
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

فرانسه بزرگ و کرواسى کوچک، هر دو از یک زبان و هر دو از یک گویش براى معرفى عملکرد خویش و براى بحث درباره موفقیت‌هاى خود استفاده مى‌کنند!

خبرورزشی/اردشیر لارودی: ١- دیدیه دشان، از مبارزه مردانش و از جنگى که باید واردش مى‌شدند و از پیروزى در پیکارهایى که مردانه بود و دلى بود و با دل‌دل کردن فرسنگ‌ها فاصله داشت، حرف مى‌زند!
در سوى دیگر، زلاتکو دالیچ که از ارزان‌ترین مربیان ملى جهان و از دانش‌محورترین مربیان امروزى جهان است، وقتى در کمال هیجان و در اوج غلیان روحى، از چندى و چونى پیروزى تیمش بر انگلستان حرف مى‌زند، نه به دانسته‌هاى گران‌قدرى که داشته مى‌پردازد، نه از آنالیز تمام و کمال تیم حریف سخن به میان مى‌آورد! نه از بستن و باز کردن فضاى فلان و بهمان مردان کلیدى انگلیس مى‌گوید و نه بزرگ‌ترین شاهکار مردانش را مصادره به مطلوب مى‌کند! وى، از یک تیم ۵/۴ میلیون نفرى حرف مى‌زند!
دالیچ به جنگاورى مردانش مى‌پردازد! دالیچ، خستگى‌ناپذیر بودن تیم بزرگ کشور کوچک را مى‌ستاید! یاران دوازدهم!
فوتبال جنگ است! فوتبال پیکار و رزم تمام‌عیار است! فوتبال کار مردان دریادل است که اهل تردید و دودلى نیستند! در این جنگ، سیاهى لشکر به‌کار نمى‌آید! مثل فرانسه و مثل کرواسى!
دیوانه‌وار دویدن
٢- در فرانسه، که نه اصلاً آسان ولى در کمال اقتدار به بازى پایانى رسید، «تیم» همه‌کاره بود و خصلت تیمى، همه دیگر ویژگى‌ها را در خود حل کرده بود!
گریزمن، چنان در تیم حل شده بود که امباپه! ژیرو، چنان فداى تیم مى‌نمود که کانته و متوئیدى یا واران و هاوارد و یا هرناندز! یک براى همه و همه براى یکى و بقیه «یکى» ها!
تیم زلاتکو دالیچ هم چیزى جز یک تیم بى‌پیرایه نیست! در تیم کرواسى، سوباچیچ به اندازه پرسیچ و معادل لوکا مودریچ و پا به پاى بروزوویچ و حتى ذره‌اى نه کمتر از راکیتیچ مى‌دوند! همگى بیش از ١٢-١١ کیلومتر، در هر بازى! بروزوویچ ١٦ کیلومتر در بازى آخر! و لوکا مودریچ، صاحب رکورد ٦٣ کیلومتر در ٥ بازى که راه فینال را به رویش باز کرد!
فوتبال همین است! فوتبال راه دومى ندارد! در فوتبال، از تو حرکت و از خدا برکت! حتى اگر نیمار باشى، باید دونده‌اى شش‌دانگ باشى! دویدن تا سرحد جنون!
زیاده‌خواهى آقاى شفر
٣- آقاى شفر، خود را که پنداشته و لیگ برتر را چه انگاشته که درباره برنامه سازمان لیگ، نه با کلام مشارکتى که با الفاظ آمرانه و لحنى دستورى و اراده حاکمانه، در واقع مى‌کوشد حرف آخر را به زبان آورد و از رویه و استیل کى‌روش استفاده کند؟! گو اینکه شفر، خود یک مربى نکته‌دان و اهل دانش است!
آقاى شفر، که در نظم آهنین بوندس‌لیگا پرورش یافته و بزرگ هم شده، آیا مى‌تواند در فوتبال آلمان، زبان تهدید باز کند؟
آقاى شفر، در تیم کاروسر یا هر تیم آلمانى دیگرى، آیا حق ورود به دوایر نامربوط به مربیان باشگاهى را دارد؟
چرا عالى‌جنابان شفر و کى‌روش، چون به اینجا یعنى ایران مى‌رسند، آن کار دیگر مى‌کنند؟ چرا به حیطه‌هاى دیگر ورود مى‌کنند و از «من مى‌گویم»‌ها مى‌گویند و خود را در جایگاه داناى کل و ملاى دهر، آن‌هم با حق دخالت پایان‌ناپذیر در همه امور قرار مى‌دهند؟!
آیا در بوندس‌لیگا هم این حد از دخالت‌پذیرى وجود دارد؟ آیا وینفرد شفرها، مجاز به مداخله در همه امور از ریز و درشت، هستند؟
کى‌روش یک حرفى زد، جوابى درخور نشنید، بدل شد به یک حق! شفر هم یک حرفى مى‌پراند، که اگر با سکوت و درویشى توأم شود، مى‌شود حق شفر! سرچشمه باید گرفتن به بیل و الا، کسى حریف جناب شفر نخواهد شد.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی