به گزارش خبرورزشی، شاید شما از استقلال یا پرسپولیس جانبداری نکنید و تیم مورد علاقهتان تراکتورسازی، سپاهان، نساجی، ملوان، سپیدرود یا هر تیم محبوب دیگری در ایران باشد، اما باز هم قطعاً در محل کار، زندگی یا تحصیل خود، خواسته یا ناخواسته وسط کریهای رنگی هواداران دو تیم بودهاید.
هواداران استقلال و پرسپولیس معمولاً دو بخش هستند؛ بخش اول طرفدار تیم محبوب خودشان هستند و بخش دوم مخالف تیم رقیب و متأسفانه هر چه سن طرفداران سرخابیها پایینتر باشد، جمعیت آماری بخش دوم بالاتر میرود.
در نسل جدید، فوتبالدوستان ایرانی بیشتر از آن که طرفدار استقلال یا پرسپولیس باشند، دشمن یکی از این دو تیم هستند. نمونه این نوع دشمنی را فقط در آنفیلد و سانتیاگو برنابئو میتوان دید... طرفداران لیورپول شعار معروفی دارند که مضمونش تقریباً این است: «حاضریم لیورپول در لیگ نوزدهم شود، به شرط آن که منچستریونایتد تیم بیستم جدول ردهبندی باشد!» در مادرید هم طرفداران رئال بیشتر از آن که از برد تیم محبوب خود خوشحال شوند، از ناکامی بارسلونا به وجد میآیند.
نحوه طرفداری هواداران کمسن و سال استقلال و پرسپولیس هم تقریباً شبیه طرفداران لیورپول و رئال مادرید است، حتی وقتی استقلال و پرسپولیس در آسیا به میدان میروند هم جوانان استقلالی دوست دارند پرسپولیس بازنده شود تا برای پرسپولیسیها کری بخوانند و جوانان پرسپولیسی دلشان میخواهد استقلال ببازد تا در کریخوانی مقابل رقیب کم نیاورند.
اگر چه بخش عمده این شیوه غلط طرفداری را باید در روحیه نسل جوان که نشأت گرفته از تنشهای موجود در جامعه، خشم را به مدارا و ناسازگاری را به تعامل ترجیح میدهند، جستوجو کرد، اما این وسط باشگاههای ما و اهالی فوتبال هم بیتأثیر و بیتقصیر نیستند.
همین دیروز که الدحیل و السد همزمان با پرسپولیس و استقلال بازی داشتند، باشگاه الدحیل با بیانیهای رسمی برای السد مقابل استقلال آرزوی موفقیت کرد، اما شما چه وقت به یاد دارید دو باشگاه سرخابی پایتخت که اتفاقاً در ظاهر همخانواده هستند و هر دو غیر مستقیم زیر نظر وزارت ورزش اداره میشوند، چنین رفتاری در قبال هم نشان داده باشند؟
غیر از علی پروین و امیر قلعهنویی که به تماشای بازی آسیایی تیم رقیب رفتهاند، کدام بزرگ فوتبالی را به یاد میآورید که برای حمایت از تیم رقیب در یک رقابت بینالمللی در ورزشگاه حاضر شده باشد؟
تصور کنید مثلاً اگر علی کریمی و علی دایی برای تماشای بازی آسیایی استقلال و در عوض فرهاد مجیدی و جواد زرینچه برای تماشای بازی آسیایی پرسپولیس راهی ورزشگاه میشدند، چه اتفاقی میافتاد و تا چه حد طرفداران تیفوسی دو تیم، نگاه مهربانتری نسبت به هم داشتند؟!
طرفدار جوان استقلال و پرسپولیس باید به چه کسی نگاه کند؟ وقتی اسطورههای دو باشگاه، از ترس این که مبادا محبوبیتشان نزد نسل جوان و طرفداران تیفوسی ریزش پیدا کند، حاضر به حمایت از تیم رقیب نیستند، چگونه میتوان توقع داشت یک جوان احساساتی هجده، نوزده و نهایتاً بیست ساله موقع بازی بینالمللی از برد تیم رقیب خوشحال شود؟
صدالبته در این میان حساب هنرمندان طرفدار استقلال و پرسپولیس از بقیه جداست. ستارههای سینما و موسیقی و تلویزیون معمولاً این قاعده را میشکنند و در بازیهای بینالمللی طرفدار تیم رقیب میشوند؛ حتی یکی مثل نوید محمدزاده که همه اهالی هنر میدانند تا چه حد استقلالی است و چقدر برای هنرمندان طرفدار پرسپولیس کری میخواند، وقتی پرسپولیس در آسیا گل میزند، پای تلویزیون از خوشحالی بالا و پایین میپرد یا پژمان بازغی و کامبیز دیرباز با این که پرسپولیسی تیر هستند، وقتی استقلال در آسیا بازی میکند، استقلالی میشوند.
دیروز محسن کیایی که به شدت پرسپولیسی است، در گفتگو با خبرورزشی از کریخوانیهایش با نوید محمدزاده و محمدرضا گلزار حرف زد، اما حتی همین هنرمندان متعصب به استقلال و پرسپولیس هم به وقت بازیهای بینالمللی، طرفدار تیم رقیب میشوند. در موسیقی هم اوضاع همین است؛ فرزاد فرزین که پرسپولیسی است، در آسیا حامی استقلال است و برعکس خوانندههای استقلالی مثل حمید عسگری با وجود استقلالی بودن، در میادین بینالمللی طرفدار پرسپولیس میشوند، اما آنها هرگز نمیتوانند به اندازه ستارههای سرخابی فوتبال روی افکار فوتبالدوستان جوان تأثیر بگذارند. مثلاً تصور کنید یکی مثل سیدجلال حسینی که کاپیتان پرسپولیس است یا سیدمهدی رحمتی کاپیتان استقلال، پیروزی تیم رقیب در آسیا را تبریک بگویند و برای تیم رقیب در آستانه بازیهای بینالمللیاش آرزوی موفقیت کنند و البته از حمله احتمالی تیفوسیها نترسند (تیفوسیهایی که به غلط معتقدند تمام بازیکنان استقلال باید خواهان نابودی پرسپولیس باشند یا تمام بازیکنان پرسپولیس باید بد استقلال را بخواهند) آن وقت این دشمنیها اندکی کاهش مییابد و دستکم در بازیهای بینالمللی طرفدار جوان استقلال یا پرسپولیس چشمانتظار ناکامی تیم رقیب نمینشیند.
هواداران استقلال و پرسپولیس معمولاً دو بخش هستند؛ بخش اول طرفدار تیم محبوب خودشان هستند و بخش دوم مخالف تیم رقیب و متأسفانه هر چه سن طرفداران سرخابیها پایینتر باشد، جمعیت آماری بخش دوم بالاتر میرود.
در نسل جدید، فوتبالدوستان ایرانی بیشتر از آن که طرفدار استقلال یا پرسپولیس باشند، دشمن یکی از این دو تیم هستند. نمونه این نوع دشمنی را فقط در آنفیلد و سانتیاگو برنابئو میتوان دید... طرفداران لیورپول شعار معروفی دارند که مضمونش تقریباً این است: «حاضریم لیورپول در لیگ نوزدهم شود، به شرط آن که منچستریونایتد تیم بیستم جدول ردهبندی باشد!» در مادرید هم طرفداران رئال بیشتر از آن که از برد تیم محبوب خود خوشحال شوند، از ناکامی بارسلونا به وجد میآیند.
نحوه طرفداری هواداران کمسن و سال استقلال و پرسپولیس هم تقریباً شبیه طرفداران لیورپول و رئال مادرید است، حتی وقتی استقلال و پرسپولیس در آسیا به میدان میروند هم جوانان استقلالی دوست دارند پرسپولیس بازنده شود تا برای پرسپولیسیها کری بخوانند و جوانان پرسپولیسی دلشان میخواهد استقلال ببازد تا در کریخوانی مقابل رقیب کم نیاورند.
اگر چه بخش عمده این شیوه غلط طرفداری را باید در روحیه نسل جوان که نشأت گرفته از تنشهای موجود در جامعه، خشم را به مدارا و ناسازگاری را به تعامل ترجیح میدهند، جستوجو کرد، اما این وسط باشگاههای ما و اهالی فوتبال هم بیتأثیر و بیتقصیر نیستند.
همین دیروز که الدحیل و السد همزمان با پرسپولیس و استقلال بازی داشتند، باشگاه الدحیل با بیانیهای رسمی برای السد مقابل استقلال آرزوی موفقیت کرد، اما شما چه وقت به یاد دارید دو باشگاه سرخابی پایتخت که اتفاقاً در ظاهر همخانواده هستند و هر دو غیر مستقیم زیر نظر وزارت ورزش اداره میشوند، چنین رفتاری در قبال هم نشان داده باشند؟
غیر از علی پروین و امیر قلعهنویی که به تماشای بازی آسیایی تیم رقیب رفتهاند، کدام بزرگ فوتبالی را به یاد میآورید که برای حمایت از تیم رقیب در یک رقابت بینالمللی در ورزشگاه حاضر شده باشد؟
تصور کنید مثلاً اگر علی کریمی و علی دایی برای تماشای بازی آسیایی استقلال و در عوض فرهاد مجیدی و جواد زرینچه برای تماشای بازی آسیایی پرسپولیس راهی ورزشگاه میشدند، چه اتفاقی میافتاد و تا چه حد طرفداران تیفوسی دو تیم، نگاه مهربانتری نسبت به هم داشتند؟!
طرفدار جوان استقلال و پرسپولیس باید به چه کسی نگاه کند؟ وقتی اسطورههای دو باشگاه، از ترس این که مبادا محبوبیتشان نزد نسل جوان و طرفداران تیفوسی ریزش پیدا کند، حاضر به حمایت از تیم رقیب نیستند، چگونه میتوان توقع داشت یک جوان احساساتی هجده، نوزده و نهایتاً بیست ساله موقع بازی بینالمللی از برد تیم رقیب خوشحال شود؟
صدالبته در این میان حساب هنرمندان طرفدار استقلال و پرسپولیس از بقیه جداست. ستارههای سینما و موسیقی و تلویزیون معمولاً این قاعده را میشکنند و در بازیهای بینالمللی طرفدار تیم رقیب میشوند؛ حتی یکی مثل نوید محمدزاده که همه اهالی هنر میدانند تا چه حد استقلالی است و چقدر برای هنرمندان طرفدار پرسپولیس کری میخواند، وقتی پرسپولیس در آسیا گل میزند، پای تلویزیون از خوشحالی بالا و پایین میپرد یا پژمان بازغی و کامبیز دیرباز با این که پرسپولیسی تیر هستند، وقتی استقلال در آسیا بازی میکند، استقلالی میشوند.
دیروز محسن کیایی که به شدت پرسپولیسی است، در گفتگو با خبرورزشی از کریخوانیهایش با نوید محمدزاده و محمدرضا گلزار حرف زد، اما حتی همین هنرمندان متعصب به استقلال و پرسپولیس هم به وقت بازیهای بینالمللی، طرفدار تیم رقیب میشوند. در موسیقی هم اوضاع همین است؛ فرزاد فرزین که پرسپولیسی است، در آسیا حامی استقلال است و برعکس خوانندههای استقلالی مثل حمید عسگری با وجود استقلالی بودن، در میادین بینالمللی طرفدار پرسپولیس میشوند، اما آنها هرگز نمیتوانند به اندازه ستارههای سرخابی فوتبال روی افکار فوتبالدوستان جوان تأثیر بگذارند. مثلاً تصور کنید یکی مثل سیدجلال حسینی که کاپیتان پرسپولیس است یا سیدمهدی رحمتی کاپیتان استقلال، پیروزی تیم رقیب در آسیا را تبریک بگویند و برای تیم رقیب در آستانه بازیهای بینالمللیاش آرزوی موفقیت کنند و البته از حمله احتمالی تیفوسیها نترسند (تیفوسیهایی که به غلط معتقدند تمام بازیکنان استقلال باید خواهان نابودی پرسپولیس باشند یا تمام بازیکنان پرسپولیس باید بد استقلال را بخواهند) آن وقت این دشمنیها اندکی کاهش مییابد و دستکم در بازیهای بینالمللی طرفدار جوان استقلال یا پرسپولیس چشمانتظار ناکامی تیم رقیب نمینشیند.
هنرمندان و بازیگران سینما و تلویزیون پاسخ میدهند
آیا در رقابتهای بینالمللی، کریهای رنگی معنی دارد؟
وقتی بحث بازیهای بینالمللی مطرح میشود، دیگر قرمز و آبی معنی نخواهد داد و هواداران این دو تیم بزرگ تهرانی باید در کنار هم قرار بگیرند و نمایندگان کشورمان را مورد حمایت قرار دهند. اگرچه خیلی وقتها این اتفاق نمیافتد و بعضی از سرخابیها آرزوی باخت تیم رقیب را میکنند، اما این که آیا در رقابتهای آسیایی کریهای رنگی معنی دارد یا نه؟ سؤالی است که آن را با تنی چند از هنرمندان و بازیگران مطرح سینما و تلویزیون مطرح کردیم؛ این پاسخها را بخوانید.
پرستو صالحی: پس عرق ملی کجا رفته است؟
بازیگر سینما و تلویزیون در این خصوص به خبرورزشی گفت: به نظرم کسانی که آرزوی باخت تیم رقیب خود در بازیهای آسیایی را دارند، عرق ملی ندارند و ایرانی نیستند. در چنین بازیهایی دیگر رنگها معنی ندارند و مهم موفقیت تیم کشورمان در بازیهاست. نه سرخها و نه آبیها نباید آرزوی باخت یکدیگر را داشته باشند. کرکری خواندن برای بازیهای داخلی است و جذابیتهای خودش را هم دارد، ولی وقتی با خارجیها بازی داریم، دیگر بحث ملی است و باید از یکدیگر حمایت کنیم و رنگها را کنار بگذاریم.
فرزاد فرزین: باید بحث رنگها را کنار گذاشت
خواننده موسیقی پاپ کشورمان در این خصوص به ما گفت: وقتی سرخابیها نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا باشند، باید از سوی همه فوتبالدوستان مورد حمایت قرار بگیرند و بحث رنگها کنار میرود و فقط پرچم ایران مهم میشود. معنی ندارد که دوست داشته باشیم تیم رقیب بازنده شود. بحث ملیگرایی و عرق ملی است. یک ایرانی طرفدار فوتبال نباید دوست داشته باشد پرسپولیس یا استقلال مقابل رقبای خود در آسیا بازنده شوند. بحث رنگها فقط در لیگ برتر معنی دارد و کریهایش شیرین است، ولی در بازیهای خارجی نباید وجود خارجی داشته باشند.
علی ضیا: به آزادی رفتم و استقلال را تشویق کردم
مجری برنامههای تلویزیونی در این خصوص به خبرورزشی گفت: من معتقدم وقتی بحث ملی و بازیهای بینالمللی مطرح میشود، باید قید قرمز و آبی را زد و یکرنگ شد. خود من چند سال پیش که استقلال در ورزشگاه آزادی بازی داشت، با وجود این که پرسپولیسی هستم با چند تا از دوستان استقلالی ام هماهنگ کردم و به استادیوم آزادی رفتم تا این تیم را در لیگ قهرمانان آسیا تشویق کنم. سرخابیها فقط در لیگ داخلی با هم کری دارند، ولی در جام باشگاههای آسیا باید مورد حمایت یکدیگر واقع شوند چرا که دیگر بحث ملی و پرچم ماست و دوستداران فوتبال نباید بحث رنگها را وارد بحث ملی کنند.
امیرعلی دانایی: بحث بازیهای آسیایی، بحث ملی است
بازیگر سینما و تلویزیون در این خصوص به خبرورزشی گفت: جدال استقلال و پرسپولیس با رقبای آسیایی خود دیگر جدال رنگهای داخلی نیست، بحث ملی و پرچم مقدس کشورمان است و نباید با کری خواندن برای یکدیگر باعث تضعیف تیمهای خوب کشورمان شویم. من مخالف کری خواندن در لیگ قهرمانان هستم، ولی برای بازیهای داخلی معتقدم بر جذابیت رقابتها میافزاید. سرخابیها در بازیهای خارجی، دیگر مثل تیم ملی هستند و باید همه فوتبالدوستان به ورزشگاهها رفته و آنها را تشویق و حمایت کنند.
حمید عسگری: طرفداران افراطی آرزوی باخت دارند
خواننده موسیقی پاپ در این خصوص به خبرورزشی گفت: طرفداران افراطی و دوآتیشه دو تیم استقلال و پرسپولیس آرزوی باخت تیم رقیب خود چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی را دارند و این فلسفه فوتبال در خیلی از جاهای دنیاست؛ مثل رئالیها که آرزوی باخت بارسا را دارند و یا بارساییها که دوست دارند رئالمادرید له شود، اما طرفداران منطقی که دغدغههای مهمتری در زندگی دارند، برایشان موفقیت تیمهای کشورشان مقابل رقبای خارجی مهم است و هرگز دوست ندارند بازنده شوند ولو این که تیم رقیبشان بازی داشته باشد.
آیا در رقابتهای بینالمللی، کریهای رنگی معنی دارد؟
وقتی بحث بازیهای بینالمللی مطرح میشود، دیگر قرمز و آبی معنی نخواهد داد و هواداران این دو تیم بزرگ تهرانی باید در کنار هم قرار بگیرند و نمایندگان کشورمان را مورد حمایت قرار دهند. اگرچه خیلی وقتها این اتفاق نمیافتد و بعضی از سرخابیها آرزوی باخت تیم رقیب را میکنند، اما این که آیا در رقابتهای آسیایی کریهای رنگی معنی دارد یا نه؟ سؤالی است که آن را با تنی چند از هنرمندان و بازیگران مطرح سینما و تلویزیون مطرح کردیم؛ این پاسخها را بخوانید.
پرستو صالحی: پس عرق ملی کجا رفته است؟
بازیگر سینما و تلویزیون در این خصوص به خبرورزشی گفت: به نظرم کسانی که آرزوی باخت تیم رقیب خود در بازیهای آسیایی را دارند، عرق ملی ندارند و ایرانی نیستند. در چنین بازیهایی دیگر رنگها معنی ندارند و مهم موفقیت تیم کشورمان در بازیهاست. نه سرخها و نه آبیها نباید آرزوی باخت یکدیگر را داشته باشند. کرکری خواندن برای بازیهای داخلی است و جذابیتهای خودش را هم دارد، ولی وقتی با خارجیها بازی داریم، دیگر بحث ملی است و باید از یکدیگر حمایت کنیم و رنگها را کنار بگذاریم.
فرزاد فرزین: باید بحث رنگها را کنار گذاشت
خواننده موسیقی پاپ کشورمان در این خصوص به ما گفت: وقتی سرخابیها نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا باشند، باید از سوی همه فوتبالدوستان مورد حمایت قرار بگیرند و بحث رنگها کنار میرود و فقط پرچم ایران مهم میشود. معنی ندارد که دوست داشته باشیم تیم رقیب بازنده شود. بحث ملیگرایی و عرق ملی است. یک ایرانی طرفدار فوتبال نباید دوست داشته باشد پرسپولیس یا استقلال مقابل رقبای خود در آسیا بازنده شوند. بحث رنگها فقط در لیگ برتر معنی دارد و کریهایش شیرین است، ولی در بازیهای خارجی نباید وجود خارجی داشته باشند.
علی ضیا: به آزادی رفتم و استقلال را تشویق کردم
مجری برنامههای تلویزیونی در این خصوص به خبرورزشی گفت: من معتقدم وقتی بحث ملی و بازیهای بینالمللی مطرح میشود، باید قید قرمز و آبی را زد و یکرنگ شد. خود من چند سال پیش که استقلال در ورزشگاه آزادی بازی داشت، با وجود این که پرسپولیسی هستم با چند تا از دوستان استقلالی ام هماهنگ کردم و به استادیوم آزادی رفتم تا این تیم را در لیگ قهرمانان آسیا تشویق کنم. سرخابیها فقط در لیگ داخلی با هم کری دارند، ولی در جام باشگاههای آسیا باید مورد حمایت یکدیگر واقع شوند چرا که دیگر بحث ملی و پرچم ماست و دوستداران فوتبال نباید بحث رنگها را وارد بحث ملی کنند.
امیرعلی دانایی: بحث بازیهای آسیایی، بحث ملی است
بازیگر سینما و تلویزیون در این خصوص به خبرورزشی گفت: جدال استقلال و پرسپولیس با رقبای آسیایی خود دیگر جدال رنگهای داخلی نیست، بحث ملی و پرچم مقدس کشورمان است و نباید با کری خواندن برای یکدیگر باعث تضعیف تیمهای خوب کشورمان شویم. من مخالف کری خواندن در لیگ قهرمانان هستم، ولی برای بازیهای داخلی معتقدم بر جذابیت رقابتها میافزاید. سرخابیها در بازیهای خارجی، دیگر مثل تیم ملی هستند و باید همه فوتبالدوستان به ورزشگاهها رفته و آنها را تشویق و حمایت کنند.
حمید عسگری: طرفداران افراطی آرزوی باخت دارند
خواننده موسیقی پاپ در این خصوص به خبرورزشی گفت: طرفداران افراطی و دوآتیشه دو تیم استقلال و پرسپولیس آرزوی باخت تیم رقیب خود چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی را دارند و این فلسفه فوتبال در خیلی از جاهای دنیاست؛ مثل رئالیها که آرزوی باخت بارسا را دارند و یا بارساییها که دوست دارند رئالمادرید له شود، اما طرفداران منطقی که دغدغههای مهمتری در زندگی دارند، برایشان موفقیت تیمهای کشورشان مقابل رقبای خارجی مهم است و هرگز دوست ندارند بازنده شوند ولو این که تیم رقیبشان بازی داشته باشد.