خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- هرچه کوشش مىکنم روى کلیت بازى پرسپولیس- سپیدرود متمرکز شوم، نمىشود! حواسم دائم متوجه پنج دقیقهاى است که پرسپولیس جور دیگرى بازى کرد! پنج دقیقهاى که پرسپولیس مرتب حمله مىکرد و نفس توپ را گرفته بود، از بس که تحت فشار بود و از بس که فرصت استراحت پیدا نمىکرد!
پرسپولیس جدالش را خوب شروع کرد و زود هم شروع کرد، اما سپیدرود مقاوم بود و «فشارشکنى» داشت که درست ٩٠ دقیقه دوام آورد! فشارشکنى به نام کوروش ملکى! دروازهبان تیم سپیدرود! تیمى که قادر است بازىهاى بهترى هم از خود به نمایش بگذارد! تیمى که دفاع کردن را بدل به سوهان روح تماشاگرانش و خودش نمىکند! تیمى که در دفاع، مهارت دارد و مىداند که دفع توپ جز آنکه توپ را به حریف بسپارد، فایدهاى ندارد!
دامنه حرکت و مبناى سرعت پرسپولیس، از اول این مسابقه بالا بود ولى پنج دقیقه آخر، چیز دیگرى شد و نماى دیگرى داشت!
برانکو، شاخصتر از همه
٢- گل پرسپولیس را «آدام همتى» زد! بازیکنى که حالا زیر سایه هیچکس دیگر نیست، الا سایهسار بازیکنپرورى پرسپولیس! همتى را، چون یاد مىکنیم، خود به خود برانکو را هم مشاهده مىکنیم! مردى که بازیکنسازى بلد است، مردى که استعدادپرورى از جمله هنرهاى اوست!
برانکو سرانجام توانست براى گادوین منشا هم نسخه درستى بپیچد و از او هم دقیق و کاربلدانه بازى بگیرد! منشا، هم صحیح جا مى گرفت، هم با حس همکارى بالا یارانش را مى دید و هم توپ را ماهرانه و زیبا زیر پاى خود داشت! منشا بعد از گل معرکهاى که به الدحیل قطر زد، اعتماد به نفسى گرفت که بیا و ببین! مردى که حاضر است در تمام لحظههاى مهم بازى! مردى که قادر است به اخذ تصمیمهاى مفید! مردى براى تیم که خودش را مىبیند ولى خودخواهى نمىکند! زوج مکملى براى على علیپور! هدفى نمایان براى همه مردان پا به توپ وسط زمین و دالان پنالتى! منشا برابر سپیدرود گل نزد ولى هر کارى کرد، در راستاى حرکات تیم خواسته بود!
پنج دقیقه آخر بازى از یک طرف، شوت به موقع و شلیک آرپىجىوار همتى جوان از طرف دیگر، توپرقصانى بشار رسن و گادوین منشا و بلوغ فوتبالىاش! در تیم پرسپولیس، برانکو از همه شاخصتر است!
فشار گازانبرى تیم برانکو
٣- تعویضهاى معنادار و تأثیرگذار برانکو را رها کنیم که او خود این امتیاز را از دست نمىدهد! بودن آدام همتى که خود را در زمان درست، در مکان درست قرار داد و خیمه زدن سنگین پرسپولیس در ١٨ قدم سپیدرود را هم نادیده بگیریم، اما منشا و پرسینگ مثبت این تیم راحتمان نمىگذارد! پرسینگ معکوس!
پرس در زمان حمله! فشار براى استمرار حمله! محاصره کردن حریف، گازانبرى محاصره کردن حریف! سپیدرود خوب بازى کرد و خوبتر هم دفاع، اما زورش نرسید! ولى مقاومتش شکست! سپیدرود کم نیاورد و کم هم نگذاشت! پرسپولیس در طول بازى پرفشار بود و از دقیقه ٨٥ تا ٩٠، کلاس دیگرى داشت!
یادتان هست آن بازى پرسپولیس- سپاهان که در تهران ٥ گل داشت و به سود سپاهان تمام شد؟ این پنج دقیقه هم یکى از همان بازىها بود!
٤- حیف است درباره دیدار پدیده و تراکتور به سمبلکارى بپردازیم! گناه است اگر حق مطلب را درباره پدیده و تراکتور ادا نشود! پس مجال دیگرى را مىطلبد و فرصتى کاملتر!
همین اندازه باید گفت که تراکتور، بدون توشاک هم تیم صاحب اصولیتى است و پدیده برابر این تراکتور، بازى انجام داد! حیف که خلعتبرى، مردى براى ٩٠ دقیقه نشان نداد!
پرسپولیس جدالش را خوب شروع کرد و زود هم شروع کرد، اما سپیدرود مقاوم بود و «فشارشکنى» داشت که درست ٩٠ دقیقه دوام آورد! فشارشکنى به نام کوروش ملکى! دروازهبان تیم سپیدرود! تیمى که قادر است بازىهاى بهترى هم از خود به نمایش بگذارد! تیمى که دفاع کردن را بدل به سوهان روح تماشاگرانش و خودش نمىکند! تیمى که در دفاع، مهارت دارد و مىداند که دفع توپ جز آنکه توپ را به حریف بسپارد، فایدهاى ندارد!
دامنه حرکت و مبناى سرعت پرسپولیس، از اول این مسابقه بالا بود ولى پنج دقیقه آخر، چیز دیگرى شد و نماى دیگرى داشت!
برانکو، شاخصتر از همه
٢- گل پرسپولیس را «آدام همتى» زد! بازیکنى که حالا زیر سایه هیچکس دیگر نیست، الا سایهسار بازیکنپرورى پرسپولیس! همتى را، چون یاد مىکنیم، خود به خود برانکو را هم مشاهده مىکنیم! مردى که بازیکنسازى بلد است، مردى که استعدادپرورى از جمله هنرهاى اوست!
برانکو سرانجام توانست براى گادوین منشا هم نسخه درستى بپیچد و از او هم دقیق و کاربلدانه بازى بگیرد! منشا، هم صحیح جا مى گرفت، هم با حس همکارى بالا یارانش را مى دید و هم توپ را ماهرانه و زیبا زیر پاى خود داشت! منشا بعد از گل معرکهاى که به الدحیل قطر زد، اعتماد به نفسى گرفت که بیا و ببین! مردى که حاضر است در تمام لحظههاى مهم بازى! مردى که قادر است به اخذ تصمیمهاى مفید! مردى براى تیم که خودش را مىبیند ولى خودخواهى نمىکند! زوج مکملى براى على علیپور! هدفى نمایان براى همه مردان پا به توپ وسط زمین و دالان پنالتى! منشا برابر سپیدرود گل نزد ولى هر کارى کرد، در راستاى حرکات تیم خواسته بود!
پنج دقیقه آخر بازى از یک طرف، شوت به موقع و شلیک آرپىجىوار همتى جوان از طرف دیگر، توپرقصانى بشار رسن و گادوین منشا و بلوغ فوتبالىاش! در تیم پرسپولیس، برانکو از همه شاخصتر است!
فشار گازانبرى تیم برانکو
٣- تعویضهاى معنادار و تأثیرگذار برانکو را رها کنیم که او خود این امتیاز را از دست نمىدهد! بودن آدام همتى که خود را در زمان درست، در مکان درست قرار داد و خیمه زدن سنگین پرسپولیس در ١٨ قدم سپیدرود را هم نادیده بگیریم، اما منشا و پرسینگ مثبت این تیم راحتمان نمىگذارد! پرسینگ معکوس!
پرس در زمان حمله! فشار براى استمرار حمله! محاصره کردن حریف، گازانبرى محاصره کردن حریف! سپیدرود خوب بازى کرد و خوبتر هم دفاع، اما زورش نرسید! ولى مقاومتش شکست! سپیدرود کم نیاورد و کم هم نگذاشت! پرسپولیس در طول بازى پرفشار بود و از دقیقه ٨٥ تا ٩٠، کلاس دیگرى داشت!
یادتان هست آن بازى پرسپولیس- سپاهان که در تهران ٥ گل داشت و به سود سپاهان تمام شد؟ این پنج دقیقه هم یکى از همان بازىها بود!
٤- حیف است درباره دیدار پدیده و تراکتور به سمبلکارى بپردازیم! گناه است اگر حق مطلب را درباره پدیده و تراکتور ادا نشود! پس مجال دیگرى را مىطلبد و فرصتى کاملتر!
همین اندازه باید گفت که تراکتور، بدون توشاک هم تیم صاحب اصولیتى است و پدیده برابر این تراکتور، بازى انجام داد! حیف که خلعتبرى، مردى براى ٩٠ دقیقه نشان نداد!