خبرورزشی / اردشیر لارودی: ١- همه به اتفاق نظر رسیدهایم. همه یک کلام واحد بر زبان داریم.
همه متفقالقولیم که این بازى، بازى بدى بود. بدترین بازى که از استقلال و پرسپولیس دیدهایم. بدترین نمایش در ٨٠ و چند بازى قبلى.
در زمینه تکنیک، دستها همه بسته بود و ارادهها، همه خسته.
در زمینه مهارت نیز همه دست خالى مینمودند. کسى حرفى از تاکتیک و اصول بازى براى گل زدن و احیاناً بردن، نمیزد و ما هم حق نداریم در این دایرهها سخنى به میان آوریم، چون چیزى ندیدیم، چون اثرى و خبرى نبود.
در یک کلام:... بازى در کار نبود. چه بازى با توپ که اصلاً خبرى در این زمینه نشد، چه بازى بدون توپ که بیشتر دور از دسترس بود.
برانکو نشان داد که چه استعدادى دارد در خراب کردن بازى مردانش.
شفر هم نشان داد که چه خوب بلد است، بد بازى کند و پشت سر هم.
مسابقه براى عقب ماندن
٢- سر و ته، همه یک کرباسند. در جریان مسابقه که همه سعى میکردند در نابازیگرى، از بقیه سبقت بگیرند و پیشی بجویند و در این کار هم موفق نشدند؛ سر و ته بازى، یک کرباس بود.
هم برانکو به خواسته اش رسید و هم شفر. هم در تیم پرسپولیس بازیکن ندیدیم، هم در تیم استقلال.
هم در پرسپولیس سردرگمی حاکم بود و هم در استقلال! و این بار، دچار یک سردرگمی خودخواسته و خودساخته. برانکو همین را میخواست که بازى حریف را خراب کند. شفر نیز دنبال همین برنامه بود که پرسپولیس اجازه حرکت پیدا نکند. هم شفر و هم برانکو. منتها در تیمهاى خود.
شفر، استقلال را زمینگیر کرد و برانکو، پرسپولیس را. خودزنى به جاى زدن حریف و این بار در راستاى تاکتیک و استراتژى تیمى. توقع مردم و طلب و انتظار هواداران، محلى از اعراب نداشت.
حواس برانکو جمع بود. براى بازى نکردن تیمش، او غلط عمل نکرد.
آقاى شفر هم توانایى اش را بروز داد. توانایى او در وارونه عمل کردن.
مأموریتهاى ویژه
٣- فوتبالى در کار نبود. برخوردها زیاد بود و افراطى بود و بىدلیل، الا یک دلیل: متوقف کردن بازى، از حرکت انداختن بازى تیمى. تنیس فوتبال وسط زمین که از همه اسلوبهاى «بکش زیرش و بزن بره» استفاده تمامعیارى میکرد، کاملعیار پیش میرفت. بشار رسن هم شبیه کامیابىنیا بازى میکرد. از سیامک نعمتى ندو، مادام که نمیدود، آبى گرم نخواهد شد. در سوى دیگر زمین، فرشید اسماعلیى و طارق همام، باید بهجاى «پاسوز» بودن، مغلوب ترجیح حرکتى شفر میشدند که شدند. مردانى که توپ با آنها قهر بود. مردانى که گویا باید مرتضى تبریزى و روحا... باقرى را از بازى خارج میکردند که کردند از فرط پاس ندادن! همانطور که هافبکهاى پرسپولیس باید علیپور و منشا را میسوزاندند و خوب این دو را و بقیه را سوختند. تمام و کمال.
بد و بدتر
٤- پرسپولیس بازى با الدحیل کجا بود؟ تیم شجاع و نترس روز حذف الدحیل کجا بود؟ آقاى برانکو، با تیمت چه کردى؟
و جناب شفر، شما با تیمت چه کردى؟ از «وریا» چگونه به این بدى بازى میگیرى و از مرتضى و روحا... و اسماعیلى. جوانگرایى نمایش است، چه مفهومیدارد؟
با السد در قطر، کدام تیم بود که تا دقیقه ٢+٩٠، برنده و مالک بازى بود؟ آن تیم چه شد آقاى شفر؟ آن تیم کجاست، جناب شفر؟
سپاهان فرصتطلب
٥- آن دو بودند، چو گرم زد و خورد.
تیم سوم آمد و زد و برد.
سپاهان به خوبى از محافظهکارى، از احتیاط افراطى و از ترس برانکو و شفر، استفاده کرد.
امیر، کمال موقعیتشناسى و «سپاهان گونه» بازى کردن و نمایش توأم با بینش را نشان داد. کىروش استنلى پایش به گل باز شد.
برنده شهرآورد پرسپولیس- استقلال که نزدیک به ٨٠ هزار هوادار خود را هم بازاند، سپاهان بود و «ژنرال» گوش به زنگش.
... علیه استقلال و به ضد پرسپولیس، این خودزنىها هنوز از نتایج سحر است.
همه متفقالقولیم که این بازى، بازى بدى بود. بدترین بازى که از استقلال و پرسپولیس دیدهایم. بدترین نمایش در ٨٠ و چند بازى قبلى.
در زمینه تکنیک، دستها همه بسته بود و ارادهها، همه خسته.
در زمینه مهارت نیز همه دست خالى مینمودند. کسى حرفى از تاکتیک و اصول بازى براى گل زدن و احیاناً بردن، نمیزد و ما هم حق نداریم در این دایرهها سخنى به میان آوریم، چون چیزى ندیدیم، چون اثرى و خبرى نبود.
در یک کلام:... بازى در کار نبود. چه بازى با توپ که اصلاً خبرى در این زمینه نشد، چه بازى بدون توپ که بیشتر دور از دسترس بود.
برانکو نشان داد که چه استعدادى دارد در خراب کردن بازى مردانش.
شفر هم نشان داد که چه خوب بلد است، بد بازى کند و پشت سر هم.
مسابقه براى عقب ماندن
٢- سر و ته، همه یک کرباسند. در جریان مسابقه که همه سعى میکردند در نابازیگرى، از بقیه سبقت بگیرند و پیشی بجویند و در این کار هم موفق نشدند؛ سر و ته بازى، یک کرباس بود.
هم برانکو به خواسته اش رسید و هم شفر. هم در تیم پرسپولیس بازیکن ندیدیم، هم در تیم استقلال.
هم در پرسپولیس سردرگمی حاکم بود و هم در استقلال! و این بار، دچار یک سردرگمی خودخواسته و خودساخته. برانکو همین را میخواست که بازى حریف را خراب کند. شفر نیز دنبال همین برنامه بود که پرسپولیس اجازه حرکت پیدا نکند. هم شفر و هم برانکو. منتها در تیمهاى خود.
شفر، استقلال را زمینگیر کرد و برانکو، پرسپولیس را. خودزنى به جاى زدن حریف و این بار در راستاى تاکتیک و استراتژى تیمى. توقع مردم و طلب و انتظار هواداران، محلى از اعراب نداشت.
حواس برانکو جمع بود. براى بازى نکردن تیمش، او غلط عمل نکرد.
آقاى شفر هم توانایى اش را بروز داد. توانایى او در وارونه عمل کردن.
مأموریتهاى ویژه
٣- فوتبالى در کار نبود. برخوردها زیاد بود و افراطى بود و بىدلیل، الا یک دلیل: متوقف کردن بازى، از حرکت انداختن بازى تیمى. تنیس فوتبال وسط زمین که از همه اسلوبهاى «بکش زیرش و بزن بره» استفاده تمامعیارى میکرد، کاملعیار پیش میرفت. بشار رسن هم شبیه کامیابىنیا بازى میکرد. از سیامک نعمتى ندو، مادام که نمیدود، آبى گرم نخواهد شد. در سوى دیگر زمین، فرشید اسماعلیى و طارق همام، باید بهجاى «پاسوز» بودن، مغلوب ترجیح حرکتى شفر میشدند که شدند. مردانى که توپ با آنها قهر بود. مردانى که گویا باید مرتضى تبریزى و روحا... باقرى را از بازى خارج میکردند که کردند از فرط پاس ندادن! همانطور که هافبکهاى پرسپولیس باید علیپور و منشا را میسوزاندند و خوب این دو را و بقیه را سوختند. تمام و کمال.
بد و بدتر
٤- پرسپولیس بازى با الدحیل کجا بود؟ تیم شجاع و نترس روز حذف الدحیل کجا بود؟ آقاى برانکو، با تیمت چه کردى؟
و جناب شفر، شما با تیمت چه کردى؟ از «وریا» چگونه به این بدى بازى میگیرى و از مرتضى و روحا... و اسماعیلى. جوانگرایى نمایش است، چه مفهومیدارد؟
با السد در قطر، کدام تیم بود که تا دقیقه ٢+٩٠، برنده و مالک بازى بود؟ آن تیم چه شد آقاى شفر؟ آن تیم کجاست، جناب شفر؟
سپاهان فرصتطلب
٥- آن دو بودند، چو گرم زد و خورد.
تیم سوم آمد و زد و برد.
سپاهان به خوبى از محافظهکارى، از احتیاط افراطى و از ترس برانکو و شفر، استفاده کرد.
امیر، کمال موقعیتشناسى و «سپاهان گونه» بازى کردن و نمایش توأم با بینش را نشان داد. کىروش استنلى پایش به گل باز شد.
برنده شهرآورد پرسپولیس- استقلال که نزدیک به ٨٠ هزار هوادار خود را هم بازاند، سپاهان بود و «ژنرال» گوش به زنگش.
... علیه استقلال و به ضد پرسپولیس، این خودزنىها هنوز از نتایج سحر است.