خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- بازى تراکتورسازى که نیمی از مردان درون زمینش، کیفیتى برتر دارند، خوشحالکننده است و پاداش خود را درجا میگیرد: ... آشتى دوباره تبریزیان با تیم خود. حضور مجدد هواداران در ورزشگاه. مسابقه تراکتورسازى- استقلال خوزستان ٤٠ هزار تماشاگر دارد. توجه کردید؟ ٤٠ هزار تماشاگر؛ و این هنوز طلیعه سحر است، دولت تیم تراکتور هنوز ندمیده است. تراکتورى که براى هر بزرگى یک حریف بزرگ است و براى همه بزرگان یک مدعى اصلى به شمار میرود، تازه در حال از نوپدید شدن است.
تراکتورى که حضورش، کلاس فوتبال لیگ برتر را بالا میبرد و بالاتر هم میبرد، هنوز ساخته و پرداخته نشده است. حضور عملگرایانه «محمد تقوى» جاى جان توشاک را به خوبى پر کرده و در همان راستا، فوتبال پرقابلیت و بازى مقبولى ارائه میدهد و میکوشد حامل افکارى نو و روزآمد، باشد.
آیا میتوانیم در قالب محمد تقوى، همان گمشده فوتبال ایرانى را بیابیم؟
به فوتبال اهواز برخورده است
٢- براى فوتبال خوزستان- که شروع کرده است به جستوجو کردن و یافتن معایب خویش- چه کارى باید کرد و چه کارها میتوان کرد؟
براى فوتبال خوزستان چه پیش آمده است که هر چهار تیمش، یک برد هم نمیآورند؟
استقلال اهواز را چه میشود که باید جاى خود را به تیم استقلال صنعتى بدهد؟
استقلال، تیم ریشهدار در اهواز و تیم پرطرفدار در خوزستان را چه میشود که در یک بازى، ۶ گل میخورد و در همان بازى ۶- صفر میبازد؟
از قهرمان ۴، ۵ سال پیش لیگ برتر- استقلال خوزستان- چرا دیگرى خبرى نیست؟ مردان تیمی که قهرمان ایران شدند، چرا پراکندهاند و در تیمهاى دیگر پخش شدهاند؟
فوتبال خوزستان و این همه باختن؟ فوتبال اهواز و اینهمه گل خوردن؟ داریوش یزدى را سپر بلاى ندانمکارىهاى دیگران قرار دادن.
هنوز که هنوز است و تا ابد و همیشه، بچههاى خوزستان پا به توپ به دنیا میآیند و برزیل ایرانند. عیب در جاى دیگر است، اشکال در بچهها نیست.
نوبت تدبیر
٣- چگونه شرح دهیم واقعیت موجود را؟ آیا لازم است از ویژه بودن و «خاص نمودن» اوضاع سرخپوشان تهران بگوییم؟ و چگونه؟
مشکلات متعددى را که پرسپولیس با آنها روبهروست برشماریم یا از دست تنگ و گرفتارىهاى فراوانى که گریبان برانکو را چسبیده است، بگوییم؟
شاید هم باید از هر دو گفت. شاید هم این واقعیتها، دو روى یک سکهاند.
پرسپولیس تا رسیدن به فینال لیگ آسیا، یک قدم بیشتر ندارد. برانکو براى بردن مهمترین مسابقه اش، خیلىها را ندارد. برانکو با این نداشتهها، چه میکند؟ پرسپولیس جاى خالى ماهینى، انصارى و کامیابىنیا را با چه تدبیرى پر میکند؟
دوستى «خاله خرسه» وار آنها که چندی بر پرسپولیس چنبره زدند و به این روزش انداختند، زهر خود را هنوز میریزد. آرى، بدسگالان رفتند، بدسگالى هنوز هست و پرسپولیس دچار همین واقعیت و برانکو گرفتار همین درد.
برانکو، بلد است چگونه از داشتههاى خود استفاده کند، ولى پرسپولیس با ناداشتههاى فراوان مواجه است. ببینیم مرد دانا، چه تدبیرى بهکار میگیرد.
با امید به تکرار
٤- پرسپولیس تا اینجا هم شاهکار کرده است.برانکو، تا اینجا هم کارى که کارستان محسوب میشود، انجام داده است. حالا پرسپولیس مأموریتى دشوارتر برعهده دارد، ولى به برانکو باور داریم و به راهکارهایش اعتقاد.
ته دلمان یک امیدى سوسو میزند. پرسپولیس تا همین حالا هم، کم به کارهاى بزرگ دست نزده است. چه بسا که برانکو، از آستین خود چارهاى براى اینهمه غایب بیابد. برانکو، اهل جنگ است و تسلیمناپذیر.
تراکتورى که حضورش، کلاس فوتبال لیگ برتر را بالا میبرد و بالاتر هم میبرد، هنوز ساخته و پرداخته نشده است. حضور عملگرایانه «محمد تقوى» جاى جان توشاک را به خوبى پر کرده و در همان راستا، فوتبال پرقابلیت و بازى مقبولى ارائه میدهد و میکوشد حامل افکارى نو و روزآمد، باشد.
آیا میتوانیم در قالب محمد تقوى، همان گمشده فوتبال ایرانى را بیابیم؟
به فوتبال اهواز برخورده است
٢- براى فوتبال خوزستان- که شروع کرده است به جستوجو کردن و یافتن معایب خویش- چه کارى باید کرد و چه کارها میتوان کرد؟
براى فوتبال خوزستان چه پیش آمده است که هر چهار تیمش، یک برد هم نمیآورند؟
استقلال اهواز را چه میشود که باید جاى خود را به تیم استقلال صنعتى بدهد؟
استقلال، تیم ریشهدار در اهواز و تیم پرطرفدار در خوزستان را چه میشود که در یک بازى، ۶ گل میخورد و در همان بازى ۶- صفر میبازد؟
از قهرمان ۴، ۵ سال پیش لیگ برتر- استقلال خوزستان- چرا دیگرى خبرى نیست؟ مردان تیمی که قهرمان ایران شدند، چرا پراکندهاند و در تیمهاى دیگر پخش شدهاند؟
فوتبال خوزستان و این همه باختن؟ فوتبال اهواز و اینهمه گل خوردن؟ داریوش یزدى را سپر بلاى ندانمکارىهاى دیگران قرار دادن.
هنوز که هنوز است و تا ابد و همیشه، بچههاى خوزستان پا به توپ به دنیا میآیند و برزیل ایرانند. عیب در جاى دیگر است، اشکال در بچهها نیست.
نوبت تدبیر
٣- چگونه شرح دهیم واقعیت موجود را؟ آیا لازم است از ویژه بودن و «خاص نمودن» اوضاع سرخپوشان تهران بگوییم؟ و چگونه؟
مشکلات متعددى را که پرسپولیس با آنها روبهروست برشماریم یا از دست تنگ و گرفتارىهاى فراوانى که گریبان برانکو را چسبیده است، بگوییم؟
شاید هم باید از هر دو گفت. شاید هم این واقعیتها، دو روى یک سکهاند.
پرسپولیس تا رسیدن به فینال لیگ آسیا، یک قدم بیشتر ندارد. برانکو براى بردن مهمترین مسابقه اش، خیلىها را ندارد. برانکو با این نداشتهها، چه میکند؟ پرسپولیس جاى خالى ماهینى، انصارى و کامیابىنیا را با چه تدبیرى پر میکند؟
دوستى «خاله خرسه» وار آنها که چندی بر پرسپولیس چنبره زدند و به این روزش انداختند، زهر خود را هنوز میریزد. آرى، بدسگالان رفتند، بدسگالى هنوز هست و پرسپولیس دچار همین واقعیت و برانکو گرفتار همین درد.
برانکو، بلد است چگونه از داشتههاى خود استفاده کند، ولى پرسپولیس با ناداشتههاى فراوان مواجه است. ببینیم مرد دانا، چه تدبیرى بهکار میگیرد.
با امید به تکرار
٤- پرسپولیس تا اینجا هم شاهکار کرده است.برانکو، تا اینجا هم کارى که کارستان محسوب میشود، انجام داده است. حالا پرسپولیس مأموریتى دشوارتر برعهده دارد، ولى به برانکو باور داریم و به راهکارهایش اعتقاد.
ته دلمان یک امیدى سوسو میزند. پرسپولیس تا همین حالا هم، کم به کارهاى بزرگ دست نزده است. چه بسا که برانکو، از آستین خود چارهاى براى اینهمه غایب بیابد. برانکو، اهل جنگ است و تسلیمناپذیر.