خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- شاهبازى هفته دهم، یک بازى دیدنى و ستودنى شد. سپاهان که برد و استقلال که باخت، هر دو سنگ تمام گذاردند و در این میان سپاهان، آن کار دیگر را هم وارد بازى تیمش کرد. سپاهان با سختگیرى بیشترى، در هر قدم و بر سر هر توپ به جنگ تمامعیارى اقدام کرد. راه بردن استقلال همین بود؛ و استقلال، به این ترتیب مغلوب شد و باخت را پذیرفت. پذیرش باخت؛ مسئله این است.
در واقع سپاهان از آنجا شروع میکرد که استقلال بازى خود را در یک صحنه و یک لحظه، تمامشده میدانست. در واقع سپاهان از این رو برد که به ممکن کردن ناممکنها، بیشتر میاندیشید.
به آن «آنى» که گل سپاهان زده شد، دوباره دقت کنیم و مجدداً زیر ذرهبینش بگذاریم. با قلدرى، یکهتازى کردن. سپاهان، بیشتر بازیهایش را با همین حربه مال خود کرده است.
سرعت و حرکت سعید آقایى را با سرعت عمل کىروش استنلى با هم و توأمان ببینید. سانتر و ارسال بریده آقایى، کمترین عیبى نداشت. در کمال سرعت، با حداکثر دقت، عبور دادن توپ از درِ طلایى. دفاع استقلال، هیچکاره شد و بیکاره. دفاع استقلال برقزده شد و تماشاچى... و سپس شیرجه بلند استنلى کىروش که خود را از فاصله چند متری، به توپ کوبید. شیرجه انتحاری! ریسک صد در صد!
***
استقلال، بازیکنانش را در چارچوب بازی مورد نظرش میسازد. سپاهان هم بر همین منوال عمل میکند. مردانش را به بازی مقبول خود وامیدارد. سپاهان بیشتر موفق مینماید.
فوتبال امیر، استیل سپاهان
٢- سپاهان، بختیار رحمانی را به بازی نگرفت. سپاهان، ساسان انصاری را هم روی نیمکت نشاند. قلعهنویی وقتی دید که از مهرداد محمدی، آبی داغ نمیشود، او را هم روی نیمکت نشاند تا بازی را بدل کند به یک رزم تمامعیار، به یک پیکار همهجانبه. مرد در مقابل مرد. نمایشی از پیکار و متکی به پیکار تن به تن. از کار انداختن مهرههای استقلال.
حسابهای امیر درست بود. تصمیمهای ژنرال، زود نتیجه داد. تصمیمهای زودبازده. اول، خراب کردن بازی حریف و سپس سوار شدن بر توپ و میدان.
استقلال، حریف جنگ با سپاهان نبود چراکه سپاهان برای بردن، ابایی از هیچ خطری نداشت. گل سپاهان، آینده تمامنمای بازی مطلوب این تیم بود.
امیر نشان داد که به استاد بازیهای فیزیکی بدل شده است. امیر نشان داد که با مهدی کیانی و ولادیمیر کومان- دو نفره- وسط زمین را مال خود میکند. امیر نشان داد که با کیروش استنلی و سجاد شهباززاده و کیانی و کومان، خیلی هم محتاج یک هافبک فانتزیباز نیست. حتی پورقاز دفاعی هم کفایت میکند. کیروش استنلی هم برای زدن گلهای «میخکننده» دفاع حریف، کافی است. فقط باید توپ ارسالی، جان داشته باشد و فقط باید که پاس آخر، قوت و قدرت کافی داشته باشد.
کیروش برای گل زدن، شیرجه هم میزند. شیرجههای بلند هم. با تمام وجود، روی تیر دروازه.
***
استقلال، توپ دارد، ولی زور ندارد. تیم شفر بر بازی سوار است، ولی حملاتش، اگرچه به تعداد دو برابر است، ولی فاقد زهر نشان میدهد. چرا استقلال، تبریزی را داشت و نداشت، یا صیادمنش را، یا طارق همام را؟ تلههای دفاعی امیر، خوب عمل میکرد.
کمی از این، کمی از آن
٣- همه تیمهای ما- از جمله سپاهان- باید چیزکی از بازی مطلوب سپاهان، با خود داشته باشند. سپاهان خود باید چشم بدوزد به آنچه استقلال را، متفاوت میکند از سایر تیمها.
تکنیک و مهارتهای تکنیکی مورد نظر آقای شفر، نبردهای تن به تن و بازی مردانه تیم سپاهان. ملقمهای از این دو، بهترین است. هم اینکه استقلال دارد. هم آنکه سپاهان رو میکند و با آن، برنده میشود. چیزی در ردیف پدیده و تراکتور.
ملوان و مأموریت غیرممکن
٤- بازیهای لیگ یک، وارد مراحل سختتری میشوند. مس کرمان و مربی اش، که نشان میدهد در بندر انزلى کار با ملوان چقدر براى همه سخت است، امروز بازى ندارند. استراحت در جدول ١٦ تیمی که هر هفته ١٤ تیم مسابقه دارند.
در غیاب مس کرمان و نادر دستنشان، گلگهر سیرجان باید با کارون اروند خرمشهر بازى کند. فرصتى براى عبور از مس کرمان.
بازى شاهین بوشهر و ٩٠ ارومیه هم سخت دیدنى مینماید. همانطور که روبهرو شدن آلومینیوم اراک با خونه به خونه بابل.
اتفاق دیگر، در بندرانزلى که نه، در شهر تبریز رقم میخورد. آنجا که شهردارى تبریز، میزبان ملوان میشود. آیا احمدزداه ملوان را صاحب یک پیروزى خواهد کرد؟ آیا ملوان، از ردیف شانزدهم جدول، کنده میشود و به ردیفهاى بالاتر میرسد؟
فاصله ١٥ امتیازى ملوان با مس کرمان را، چگونه میتوان پر کرد؟ آیا این فضا، پرکردنى هست؟
احمدزاده و پژمان نورى و مازیار زارع، مأموریت غیرممکن را پذیرفتهاند.
در واقع سپاهان از آنجا شروع میکرد که استقلال بازى خود را در یک صحنه و یک لحظه، تمامشده میدانست. در واقع سپاهان از این رو برد که به ممکن کردن ناممکنها، بیشتر میاندیشید.
به آن «آنى» که گل سپاهان زده شد، دوباره دقت کنیم و مجدداً زیر ذرهبینش بگذاریم. با قلدرى، یکهتازى کردن. سپاهان، بیشتر بازیهایش را با همین حربه مال خود کرده است.
سرعت و حرکت سعید آقایى را با سرعت عمل کىروش استنلى با هم و توأمان ببینید. سانتر و ارسال بریده آقایى، کمترین عیبى نداشت. در کمال سرعت، با حداکثر دقت، عبور دادن توپ از درِ طلایى. دفاع استقلال، هیچکاره شد و بیکاره. دفاع استقلال برقزده شد و تماشاچى... و سپس شیرجه بلند استنلى کىروش که خود را از فاصله چند متری، به توپ کوبید. شیرجه انتحاری! ریسک صد در صد!
***
استقلال، بازیکنانش را در چارچوب بازی مورد نظرش میسازد. سپاهان هم بر همین منوال عمل میکند. مردانش را به بازی مقبول خود وامیدارد. سپاهان بیشتر موفق مینماید.
فوتبال امیر، استیل سپاهان
٢- سپاهان، بختیار رحمانی را به بازی نگرفت. سپاهان، ساسان انصاری را هم روی نیمکت نشاند. قلعهنویی وقتی دید که از مهرداد محمدی، آبی داغ نمیشود، او را هم روی نیمکت نشاند تا بازی را بدل کند به یک رزم تمامعیار، به یک پیکار همهجانبه. مرد در مقابل مرد. نمایشی از پیکار و متکی به پیکار تن به تن. از کار انداختن مهرههای استقلال.
حسابهای امیر درست بود. تصمیمهای ژنرال، زود نتیجه داد. تصمیمهای زودبازده. اول، خراب کردن بازی حریف و سپس سوار شدن بر توپ و میدان.
استقلال، حریف جنگ با سپاهان نبود چراکه سپاهان برای بردن، ابایی از هیچ خطری نداشت. گل سپاهان، آینده تمامنمای بازی مطلوب این تیم بود.
امیر نشان داد که به استاد بازیهای فیزیکی بدل شده است. امیر نشان داد که با مهدی کیانی و ولادیمیر کومان- دو نفره- وسط زمین را مال خود میکند. امیر نشان داد که با کیروش استنلی و سجاد شهباززاده و کیانی و کومان، خیلی هم محتاج یک هافبک فانتزیباز نیست. حتی پورقاز دفاعی هم کفایت میکند. کیروش استنلی هم برای زدن گلهای «میخکننده» دفاع حریف، کافی است. فقط باید توپ ارسالی، جان داشته باشد و فقط باید که پاس آخر، قوت و قدرت کافی داشته باشد.
کیروش برای گل زدن، شیرجه هم میزند. شیرجههای بلند هم. با تمام وجود، روی تیر دروازه.
***
استقلال، توپ دارد، ولی زور ندارد. تیم شفر بر بازی سوار است، ولی حملاتش، اگرچه به تعداد دو برابر است، ولی فاقد زهر نشان میدهد. چرا استقلال، تبریزی را داشت و نداشت، یا صیادمنش را، یا طارق همام را؟ تلههای دفاعی امیر، خوب عمل میکرد.
کمی از این، کمی از آن
٣- همه تیمهای ما- از جمله سپاهان- باید چیزکی از بازی مطلوب سپاهان، با خود داشته باشند. سپاهان خود باید چشم بدوزد به آنچه استقلال را، متفاوت میکند از سایر تیمها.
تکنیک و مهارتهای تکنیکی مورد نظر آقای شفر، نبردهای تن به تن و بازی مردانه تیم سپاهان. ملقمهای از این دو، بهترین است. هم اینکه استقلال دارد. هم آنکه سپاهان رو میکند و با آن، برنده میشود. چیزی در ردیف پدیده و تراکتور.
ملوان و مأموریت غیرممکن
٤- بازیهای لیگ یک، وارد مراحل سختتری میشوند. مس کرمان و مربی اش، که نشان میدهد در بندر انزلى کار با ملوان چقدر براى همه سخت است، امروز بازى ندارند. استراحت در جدول ١٦ تیمی که هر هفته ١٤ تیم مسابقه دارند.
در غیاب مس کرمان و نادر دستنشان، گلگهر سیرجان باید با کارون اروند خرمشهر بازى کند. فرصتى براى عبور از مس کرمان.
بازى شاهین بوشهر و ٩٠ ارومیه هم سخت دیدنى مینماید. همانطور که روبهرو شدن آلومینیوم اراک با خونه به خونه بابل.
اتفاق دیگر، در بندرانزلى که نه، در شهر تبریز رقم میخورد. آنجا که شهردارى تبریز، میزبان ملوان میشود. آیا احمدزداه ملوان را صاحب یک پیروزى خواهد کرد؟ آیا ملوان، از ردیف شانزدهم جدول، کنده میشود و به ردیفهاى بالاتر میرسد؟
فاصله ١٥ امتیازى ملوان با مس کرمان را، چگونه میتوان پر کرد؟ آیا این فضا، پرکردنى هست؟
احمدزاده و پژمان نورى و مازیار زارع، مأموریت غیرممکن را پذیرفتهاند.