به گزارش خبرورزشی، ذوبآهن در نیمفصل نخست هم با امید نمازی و هم با علیرضا منصوریان بد نتیجه گرفت و در نهایت با چهاردهمی به کار خود پایان داد. این بدین معنی است یک پله دیگر در جدول ردهبندی سقوط کند گزینه سقوط به دسته اول میشود. در چنین روزهایی طبیعی است شاهد تلاش مجدانه کادر مدیریتی و کادر فنی ذوبآهن برای تقویت فنی تیم باشیم، اما این روزها بحث حول و هوش تیم ذوبآهن در مورد خیانت دستیاران به امید نمازی است. موضوعی که موجب مصاحبههایی از سوی مهدی رجب زاده و سرپرست تیم شده است.
آنچه مسلم است در فوتبال حرفهای، ناکامی به مسائل فنی برمیگردد و حتی اگر آنچه امید نمازی مدعی شده است صحت داشته باشد ایراد از مدیریت او بود! او بود که باید محسن مسلمان را کنار میگذاشت، اگر عقیده داشت این بازیکن به کار تیم نمیآید و او بود که باید دستیارانش را کنار میگذاشت، اگر ایمان داشت به او خیانت میکردند! بحثهایی که این روزها امید نمازی مطرح میکند نه کمکی به او میکند و نه به تیم و بیشتر بوی توجیه میدهد و از همه مهمتر نشان میدهد مدیریت او درست نبوده است! از یاد نبردهایم سعید آذری در برههای گفت اجازه نمیدهیم بازیکنان از حسن رفتار امید نمازی سوءاستفاده کنند.
عجیبتر از ادعای امید نمازی، اهتمام تیم ذوبآهن برای پاسخگویی به این ادعاست! اگر این ادعا حقیقی نباشد دیگر نیاز به توضیح نیست و اگر هم درست بوده باشد باشگاه بهجای پرداخت به آن باید ساختار اخلاقی تیم را ترمیم کند. ذوبآهن امتیازات زیادی را در دور رفت از دست داده است و اگر بخواهد زمان را از دست بدهد شاید با یک واقعیت تلخ روبهرو شود؛ سقوط به دسته اول.
تیم باید با جدیت تمرین کند، همه تلاش خود را به کار گیرد که مهرههایش را حفظ کند و در ادامه چند بازیکن خوب به خدمت بگیرد. بحث پیرامون امید نمازی، بازگشت به گذشته است. هم باشگاه باید به انتخاب خود احترام بگذارد و هم امید نمازی از ذوبآهن به خاطر حسن اعتمادش تشکر کند. حفظ رابطهها بهترین سیاست هم برای امید نمازی و هم باشگاه ذوبآهن است.
در فوتبال بارها و بارها بحث خیانت مطرح شده و طبیعتاً آن کس که خیانت کند در نهایت ره به جایی نخواهد برد،
چون از قدیم گفتهاند بار کج به منزل نمیرسد و خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.