خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!
... و کار تیم ملى در جام ملتهاى آسیا چگونه تمام مىشود؟ مگر نه اینکه از خوان ششم هم به سلامت و با صلابت، باید عبور کنیم؟ مگر نه اینکه پس از دیکته کردن قدرت و توان فوتبال ایرانى به چین، باید ژاپن را هم به همین سرنوشت دچار کنیم؟
غلبه بر ژاپن، مزهاى شیرینتر از فائق شدن بر چین دارد! بازتاب جهانى شکست دادن ژاپن، به مراتب بیشتر و جهانشمولتر است! تیم ملى از یک طرف و کارلوس کىروش از طرف دیگر، برخوردارى کاملى دارند از حداکثر انگیزه و توان کافى، براى تن دادن به یک جنگ تن به تن تمامعیار! دانش و علم لازم نیز موجود است! علم بازىخوانى! دانش شکافتن بازى حریف!
عوامل مؤثر دیگرى هم وجود دارند که موقعیت تیم ملى را، در قیاس با ژاپن، برتر نشان مىدهد! باید خواست و توانست! باید توانستن را خواست تا به نتیجه دلخواه و مطلوب رسید! باید بازى با چین را، مقابل ژاپن و البته درخور ژاپن، تکرار کرد! با حساب قدرت و ضعف ژاپنىها!
نتیجه دلخواه، یعنى شکست دادن ژاپنىها، نتیجه مطلوب، یعنى مغلوب کردن ژاپن! بررسى بازى ژاپن برابر ویتنام و آنالیز بازى ژاپن برابر ترکمنستان، ژاپن برابر عمان و حتى ژاپن در مقابله با ازبکها، نشان مىدهد که پاشنه آشیل ژاپنىها را چگونه مىتوان یافت و نشانه گرفت! کىروش را اینطور مىشناسیم: ... آقاى ارزیابى و حلاجى حریفان! و چه حریفى بهتر از ژاپن تا سیر تا پیازش کاویده شود!
تمرکز روى فینال ششم
کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!
کار را چگونه باید تمام کرد؟ جوابش را از حفظیم! پاسخ عملى این پرسش عملگرایانه را، از «بَریم»!
مىدانیم که هفت بازى فینال پیش رو داشتیم! و همه مىدانند که پنج بازى از هفت پیکار جانانه را با توفیق و به دلخواه، پشت سر گذاردیم! رسیدهایم اینک به خوان ششم! به منزل ششم و به مرحله ششم! اینک، ماییم و ژاپن! به بعد از فردا، چو فرداى دیگر شود، چون از زحمت ژاپن فارغ شدیم، باید رسید! جهشى و پرشى، نمىتوان این مرحله را قطع کرد! اول ژاپن و تمام انرژى ذهنى و نیروى جسمانى و حواس متمرکزمان، معطوف مىشود به بازى ششم!
تمام راهها به رُم ختم مىشود! سالهاى سال و قرون متمادى با این ترتیب، روى یک هدف متمرکز مىشدیم! حالا، تمام راهها به ژاپن ختم مىشود! باید نسخه ژاپن را هم پیچید! باید با یک ترتیب عملى و یک شیوه کاربردى، ژاپن را هم فتیلهپیچ کرد! از یک نظر، خیالمان راحت است! با کىروش، بهترین راهکار را پیاده خواهیم کرد! با کىروش، ژاپن را هم مثل چین و مثل عمان و حتى مثل عراق، از «ب» بسما... تا «ت» تحت، خواهیم شناخت! آوانتاژ مهمى در دست ماست!
گوشه سوم سهگوشه حمله
کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!
و تیم ملى، مىتواند در لحظههاى سخت و دشوار بزنگاهى، آنگاه که همه فکرشان به ده راه و بیست راه مىرود، بهترین راه را ببیند و بهترین چاره را برگزیند!
مثل انتخاب حاجصفى به جاى وحید امیرى! و مثل سپردن نقش مهم مدافع یارکوب، به کنعانىزادگان به جاى مجید حسینى!
کىروش را دیدیم که از یک رودخانه، دو بار عبور نمىکند! کىروش را اینطور مىشناسیم که از یک سوراخ، دو بار گزیده نمىشود! و حالا منتظریم تا ببینیم، جانشین مهدى طارمى کیست و چگونه به ایفاى نقش مىپردازد! یا تکلیف امیرى و حاجصفى و میلاد محمدى، چگونه براى پوشاندن سمت چپ زمین، روشن مىشود؟ آیا جهانبخش، عامل غافلگیرى ژاپنىها مىشود؟ یا کریم انصارىفرد، در مهمترین بازى، قشنگترین نقش را بر عهده خود خواهد دید؟
اشکان دژاگه را، در جام ملتها، دیدیم که تولدى تازه دارد! ولى یک بازى اشکان- مقابل آرژانتین در جام جهانى ٢٠١٤- چیز دیگرى بود! یعنى برابر ژاپن، دژاگه در قالبى نزدیکتر به «رُل» چهار و اندى سال پیش، نباید ظاهر شود؟ سردار و جهانبخش، یک ضلع سومى هم داشتند که طارمى بود. آیا ترابى یا قدوس، سومین مرد سهگوشه خط حمله نخواهند شد؟
دلمشغولى فراوان است، با یک خواسته: بُردن!
... و کار تیم ملى در جام ملتهاى آسیا چگونه تمام مىشود؟ مگر نه اینکه از خوان ششم هم به سلامت و با صلابت، باید عبور کنیم؟ مگر نه اینکه پس از دیکته کردن قدرت و توان فوتبال ایرانى به چین، باید ژاپن را هم به همین سرنوشت دچار کنیم؟
غلبه بر ژاپن، مزهاى شیرینتر از فائق شدن بر چین دارد! بازتاب جهانى شکست دادن ژاپن، به مراتب بیشتر و جهانشمولتر است! تیم ملى از یک طرف و کارلوس کىروش از طرف دیگر، برخوردارى کاملى دارند از حداکثر انگیزه و توان کافى، براى تن دادن به یک جنگ تن به تن تمامعیار! دانش و علم لازم نیز موجود است! علم بازىخوانى! دانش شکافتن بازى حریف!
عوامل مؤثر دیگرى هم وجود دارند که موقعیت تیم ملى را، در قیاس با ژاپن، برتر نشان مىدهد! باید خواست و توانست! باید توانستن را خواست تا به نتیجه دلخواه و مطلوب رسید! باید بازى با چین را، مقابل ژاپن و البته درخور ژاپن، تکرار کرد! با حساب قدرت و ضعف ژاپنىها!
نتیجه دلخواه، یعنى شکست دادن ژاپنىها، نتیجه مطلوب، یعنى مغلوب کردن ژاپن! بررسى بازى ژاپن برابر ویتنام و آنالیز بازى ژاپن برابر ترکمنستان، ژاپن برابر عمان و حتى ژاپن در مقابله با ازبکها، نشان مىدهد که پاشنه آشیل ژاپنىها را چگونه مىتوان یافت و نشانه گرفت! کىروش را اینطور مىشناسیم: ... آقاى ارزیابى و حلاجى حریفان! و چه حریفى بهتر از ژاپن تا سیر تا پیازش کاویده شود!
تمرکز روى فینال ششم
کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!
کار را چگونه باید تمام کرد؟ جوابش را از حفظیم! پاسخ عملى این پرسش عملگرایانه را، از «بَریم»!
مىدانیم که هفت بازى فینال پیش رو داشتیم! و همه مىدانند که پنج بازى از هفت پیکار جانانه را با توفیق و به دلخواه، پشت سر گذاردیم! رسیدهایم اینک به خوان ششم! به منزل ششم و به مرحله ششم! اینک، ماییم و ژاپن! به بعد از فردا، چو فرداى دیگر شود، چون از زحمت ژاپن فارغ شدیم، باید رسید! جهشى و پرشى، نمىتوان این مرحله را قطع کرد! اول ژاپن و تمام انرژى ذهنى و نیروى جسمانى و حواس متمرکزمان، معطوف مىشود به بازى ششم!
تمام راهها به رُم ختم مىشود! سالهاى سال و قرون متمادى با این ترتیب، روى یک هدف متمرکز مىشدیم! حالا، تمام راهها به ژاپن ختم مىشود! باید نسخه ژاپن را هم پیچید! باید با یک ترتیب عملى و یک شیوه کاربردى، ژاپن را هم فتیلهپیچ کرد! از یک نظر، خیالمان راحت است! با کىروش، بهترین راهکار را پیاده خواهیم کرد! با کىروش، ژاپن را هم مثل چین و مثل عمان و حتى مثل عراق، از «ب» بسما... تا «ت» تحت، خواهیم شناخت! آوانتاژ مهمى در دست ماست!
گوشه سوم سهگوشه حمله
کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!
و تیم ملى، مىتواند در لحظههاى سخت و دشوار بزنگاهى، آنگاه که همه فکرشان به ده راه و بیست راه مىرود، بهترین راه را ببیند و بهترین چاره را برگزیند!
مثل انتخاب حاجصفى به جاى وحید امیرى! و مثل سپردن نقش مهم مدافع یارکوب، به کنعانىزادگان به جاى مجید حسینى!
کىروش را دیدیم که از یک رودخانه، دو بار عبور نمىکند! کىروش را اینطور مىشناسیم که از یک سوراخ، دو بار گزیده نمىشود! و حالا منتظریم تا ببینیم، جانشین مهدى طارمى کیست و چگونه به ایفاى نقش مىپردازد! یا تکلیف امیرى و حاجصفى و میلاد محمدى، چگونه براى پوشاندن سمت چپ زمین، روشن مىشود؟ آیا جهانبخش، عامل غافلگیرى ژاپنىها مىشود؟ یا کریم انصارىفرد، در مهمترین بازى، قشنگترین نقش را بر عهده خود خواهد دید؟
اشکان دژاگه را، در جام ملتها، دیدیم که تولدى تازه دارد! ولى یک بازى اشکان- مقابل آرژانتین در جام جهانى ٢٠١٤- چیز دیگرى بود! یعنى برابر ژاپن، دژاگه در قالبى نزدیکتر به «رُل» چهار و اندى سال پیش، نباید ظاهر شود؟ سردار و جهانبخش، یک ضلع سومى هم داشتند که طارمى بود. آیا ترابى یا قدوس، سومین مرد سهگوشه خط حمله نخواهند شد؟
دلمشغولى فراوان است، با یک خواسته: بُردن!